Authors
Abstract
Keywords
رسوبات پالئوزوئیک زیرین در حوالی شهرستان فاضل آباد دارای رخنمون است. ناحیه مورد مطالعه خولین دره نامیده می شود که در 46 کیلومتری جنوب شرق گرگان قرار دارد و دارای موقعیت جغرافیایی و است (شکل-1). رسوبات پالئوزوئیک در ناحیه مورد مطالعه تنها به نام رسوبات اردویسین نامیده شده است بنابراین انتساب آن به اردویسین پیشین یا پسین مشخص نگردیده است. از این رو، رسوبات اردویسین در ناحیه خولین دره اندازه گیری و نمونه برداری شد و پس از تجزیه در آزمایشگاه پالینولوژی مدیریت اکتشاف وزارت نفت، مورد مطالعه قرار گرفت تا با استفاده از ارزش چینه شناسی و پالئوژئوگرافی آکریتارش ها بتوان نسبت سنی و موقعیت پالئوژئوگرافی این بخش از البرز را مشخص کرد.
روش کار در روی زمین و آزمایشگاه
در نقشه های زمین شناسی گرگان که توسط شهرابی(1356) و صالحی راد (1979) تهیه شده است، رسوبات پالئوزوئیک در ناحیه مورد مطالعه (خولین دره) به نام سازندهای آبستو و ابرسج نامیده شده است. این اسامی از نواحی ابرسج و آبستو در کوه شاهوار واقع در شمال غرب شاهرود گرفته شده و به زمان اردویسین نسبت داده شده است. رسوبات اردویسین در ناحیه مورد مطالعه دارای ضخامت 406 متر است که تعداد 62 نمونه بطور سیستماتیک از آن برداشت و تنها 37 نمونه آن در آزمایشگاه پالینولوژی مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت تجزیه و مورد بررسی قرار گرفت.
شکل-1: راههای دسترسی به ناحیه مورد مطالعه
برای جدا سازی پالینومورف ها از کانی ها و ترکیبات مختلف به ترتیب از محلول های شیمیایی اسید کلریدریک، اسید فلوئوریدریک و برمات روی (با وزن مخصوص 2) استفاده شد. اسید کلریدریک برای انحلال ترکیبات کربناته، اسید فلوئوریدریک برای انحلال ترکیبات سیلیکاته و برمات روی برای جدا کردن کانی های سنگین از پالینومورف ها مورد استفاده قرار گرفت. پس از اتمام مراحل فوق، مواد آلی باقیمانده از غربال های پلاستیکی به قطر 15 میکرون عبور داده شد که در نتیجه، میکروفسیل ها از مواد آلی ناخواسته جدا شدند. مواد آلی باقیمانده مجموعه ای از پالینومورف هایی هستند که در برابر اسیدها مقاوم می باشند. پس از انجام مراحل نهائی تجزیه نمونه ها، اسلاید میکروسکپی از هر نمونه تهیه و با میکروسکوپ هایی با بزرگنمایی بالا مورد مطالعه قرار گرفت.
بایواستراتیگرافی آکریتارش ها ( فیتوپلانکتون ها) در ناحیه مورد مطالعه
در این مطالعه 55 گونه آکریتارش (29جنس) و یک گونه کریپتوسپور شناسایی گردید که عبارتند از:
Saharidia downiei, Dactylofusa squama, Micrhystridium shinetonense, Vulcanisphaera africana, Cymatiogalea bouvardii, Cymatiogalea membranispina, Polygonium gracile, Acanthodiacrodium raia., Vulcanisphaera britannica, Acanthodiacrodium ubui, Cymatiogalea cylindrata, Athabascaella penika, Peteinosphaeridium accinctulum, Orthosphaeridium rectangulare, Multiplicisphaeridium irregulare, Orthosphaeridium insculptum, Multiplicisphaeridium bifurcatum, Navifusa ancepsipuncta, Dactylofusa striata, Dactylofusa spinata, Veryhachium oklahomense, Tunisphaeridium eisenackii, Frankea hamulata, Lophosphaeridium sp., Multiplicisphaeridium raspa, Veryhachium trispinosum, Baltisphaeridium perclarum, Ordovicidium elegantulum, Dactylofusa cabottii, Actinotodissus crassus, Veryhachium europaeum, Veryhachium subglobosum, Villosacapsula setosapellicula, Veryhachium triangulatum, Leiofusa fusiformis, Veryhachium sp.A., Evittia remota, Baltisphaeridium oligopsakium, Ordovicidium heteromorphicum, Petaloferidium stigii, Leiosphaeridia sp., Lophosphaeridium varum, Veryhachium lairdii, Evittia sp., Picostella turgida, Gorgonisphaeridium antiquum, Veryhachium reductum, Orthosphaeridium bispinosum, Anomaloplaisium sp., Veryhachium trisulcum, Pirea ornate and Tetrahedraletes sp.
نمونه های آکریتارش فوق بر مبنای انتشار چینه شناسی آن ها به چهار بیوزون تجمعی قابل تقسیم است که از پائین به بالا به شرح زیر می باشند:
- مجموعه آکریتارشی بیوزون I: این بیوزون با ظهور و انقراض گونه هایی از جمله:
Saharidia downiei, Acanthodiacrodium ubui, Micrhystridium shinetonense, Cymatiogalea bouvardii, Vulcanisphaera britannica, Dactylofusa squama, Cymatiogalea membranispina.
مشخص می شود و در ضخامت 49 متر گسترش دارد (شکل-2). گونه های آکریتارش این بایوزون تا کنون از رسوبات اردویسین پیشین بلژیک ( ِMartin 1969, 1972)، انگلستان ( ِDownie, 1958, 1959, 1963; Rasul, 1974, 1976, 1979)، الجزایر (Combaz 1967; Deunff 1961; Jardine et al. 1974)، فرانسه (Combaz & Peniguel, 1972; Deflandre 1946; )، اسپانیا (Cramer 1964; Deunff 1977) و در ایران نیز از نواحی مختلف البرز و زاگرس گزارش شده اند (قویدل سیوکی، 1369، 1374، 1384). بنابراین زمان ترمادوسین پیشین را برای این بخش از سازند آبستو پیشنهاد می کند.
- مجموعه آکریتارشی بیوزون II: این بیوزون با ظهور و انقراض گونه های آکریتارشی از قبیل:
Vulcanisphaera africana, Cymatiogalea cylindrata, Athabascaella penika
مشخص می شود و در ضخامت 59 متر انتهایی سازند آبستو گسترش دارد (شکل-2). آکریتارش های این بیوزون تا کنون از رسوبات اردویسین زیرین بلژیک (Martin 1969, 1972; Stockmans & Williere, 1960, 1963)، انگلستان (Downie 1958, 1959, 1963; Rasul, 1974, 1979 )، فرانسه (Combaz & Peniguel 1972; Deflandre 1946)، اسپانیا (Cramer 1964; Deunff 1977;) آفریقا (Combaz 1967; Deunff 1961; Jardine et al. 1974)، چین (Martin & Yin Leiming 1988; Tongiorgi et al. 1995; Yin Leiming 1995 ) و در ایران نیز از نواحی مختلف البرز، زاگرس و ایران مرکزی گزارش شده اند (قویدل سیوکی، 1369، 1374، 1384). بر مبنای ارزش چینه شناسی این آکریتارش ها زمان ترمادوسین پسین برای این بخش از سازند آبستو پیشنهاد می شود.
- مجموعه آکریتارشی بیوزون III: این بیوزون با انقراض کامل گونه های آکریتارش بیوزون های I و II و ظهور و انقراض گونه های آکریتارش جدید مانند:
Baltisphaeridium perclarum, Multiplicisphaeridium irregulare, Evittia remota, Multiplicisphaeridium bifurcatum, Veryhachium subglobosum, Orthosphaeridium insculptum, Villosacapsula setosapellicula, Orthosphaeridium rectangulare, Ordovicidium elegantulum, Peteinosphaeridium accinctulum, Dactylofusa spinata, Navifusa ancepsipuncta, Ordovicidium heteromorphicum, Actinotodissus crassus, Veryhachium reductum.
مشخص می شود و در ضخامت 16 متر از قاعدۀ سازند ابرسج گسترش دارد (شکل-2). گونه های آکریتارش این بیوزون تا کنون از رسوبات اردویسین پسین آمریکا (Fensome et al.1990; Jacobson 1978; Loeblich 1970; Loeblich & Tappan 1971, 1976, 1978; Playford & Wicander 2006; Wicander et al. 1999)، انگلستان (Turner, 1984) کانادا Wicander et al. 1999) )، آفریقا (Jardine et al. 1974; Deunff 1977) ، سوئد ( Gorka 1987; Kjellstrom 1971 )، جمهوری چک ( Vavrdova 1966; Konzalova-Mazankova 1969)، الجزایر (Jardine et al. 1974; Deunff 1977) و در ایران نیز از نواحی مختلف البرز، زاگرس و ایران مرکزی گزارش شده اند (قویدل سیوکی، 1369، 1373، 1374، 1384). همراه گونه های این بیوزون گونه های آکریتارش نابرجا مربوط به اردویسین پیشین و میانی از قبیل: Baltisphaeridium llanvinianum, Orthosphaeridium ternatum, Rhopaliophora palmata, Gorganisphaeridium frequens, Saharidia downiei و Vulcanisphaera africana وجود دارد که معرف فرسایش رسوبات بخش بالایی اردویسین پیشین و اردویسین میانی و راسب شدن آن ها در رسوبات اردویسین پسین می باشد. بر مبنای ارزش چینه شناسی گونه های آکریتارش این بیوزون زمان آشگیلین پیشین برای این ضخامت از سازند ابرسج پیشنهاد می شود.
- مجموعه آکریتارشی بیوزون :IV این بیوزون با ظهور و انقراض گونه های آکریتارشی از قبیل:
Veryhachium triangulatum, Veryhachium oklahomense, Veryhachium europaeum, Picostella turgida, Dactylofusa cabottii, Tunisphaeridium eisenackii, Dactylofusa striata, Veryhachium trisulcum, Petaloferidium stigii, Lophosphaeridium varum, Multiplicisphaeridium raspa, Anomaloplaisium sp.
مشخص می شود و در ضخامت 178 متر انتهایی سازند ابرسج گسترش دارد (شکل-2). آکریتارش های این بیوزون تا کنون از رسوبات اردویسین پسین انگلستان (Turner, 1984)، آمریکای شمالی (Loeblich & Tappan 1971, 1976, 1978; Playford & Wicander 2006; Wicander et al. 1999)، آفریقا (Jardine et al. 1974; Deunff 1977) و در ایران نیز از نواحی مختلف البرز، زاگرس و ایران مرکزی گزارش شده اند (قویدل سیوکی 1369، 1373، 1374، 1384) و زمان آشگیلین پسین را برای این بخش از سازند ابرسج پیشنهاد می کند.
شکل-2: انتشار چینه شناسی گونه های مختلف آکریتارش در توالی رسوبی پالئوزوئیک پیشین ناحیه فاضل آباد (خولین دره)، جنوب شرق گرگان.
نتیجه گیری
از مطالعه پالینواستراتیگرافی توالی رسوبی پالئوزوئیک پیشین ناحیه فاضل آباد (خولین دره) در جنوب شرق گرگان نتایج زیر پیشنهاد می شود:
1- در این مطالعه در مجموع 55 گونه آکریتارش ( 29 جنس) در سازند های آبستو و ابرسج شناسایی گردید.
2- قدیمی ترین واحد سنگ چینه ای در ناحیه خولین دره، سازند لالون با ضخامت 104 متر می باشد که شامل ماسه سنگهای قرمز است. نمونه های تجزیه شده از این سازند فاقد پالینومرف بوده و با توجه به ویژگی های لیتولوژیکی و موقعیت چینه شناسی، سن کامبرین پیشین برای آن پیشنهاد شده است.
3- سازند آبستو دارای ضخامت 108 متر است، که با توجه به ارزش چینه شناسی مجموعه های آکریتارشی بیوزونهای I و II زمان اردویسین پیشین (ترمادوسین) برای این سازند پیشنهاد می شود. سازند آبستو معادل بخشی از سازند لشکرک در البرز غربی می باشد.
4- در ناحیه مورد مطالعه سازند ابرسج 194 متر ضخامت دارد که با توجه به ارزش چینه شناسی مجموعه های آکریتارشی بیوزونهای III وIV به زمان اردویسین پسین (آشگیلین) مربوط می شود و در واقع این ضخامت بخشی از سازند قلی را تشکیل می دهد.
5- در سکانس رسوبی پالئوزوئیک زیرین ناحیه مورد مطالعه دو نبود چینه شناسی بزرگ وجود دارد:
اولین نبود چینه شناسی بین سازند لالون و سازند آبستو وجود دارد که رسوبات کامبرین میانی و کامبرین فوقانی (سازند میلا) را در بر می گیرد. دومین نبود چینه شناسی بین سازند های آبستو و ابرسج وجود دارد که رسوبات آرنیگین (بخش بالایی اردویسین زیرین)، اردویسین میانی (لانویرنین- لاندلین) را شامل می شود.
6- حضور میکروفسیلهای نابرجا (reworked) در سازند ابرسج معرف آن است که در زمان اردویسین پسین حوضه رسوبی بسیار فعال بوده و موجب فرسایش رسوبات قدیم تر این ناحیه و یا نواحی مجاور گردیده است.
7- وجود آکریتارش ها در سازند آبستو و نیز حضور اجتماع کیتینوزوآ، آکریتارش، اسکلوکودونت و کریپتوسپور در سازند ابرسج معرف تشکیل این دو سازند در محیط دریایی کم عمق می باشد.
8- گونه های آکریتارش معرفی شده، قابل مقایسه با گونه های آکریتارشی گزارش شده از البرز غربی و مرکزی، زاگرس، ایران مرکزی و الجزایر، لیبی، عربستان سعودی، مراکش، تونس و انگلیس گزارش شده اند که ارتباط قطعی ناحیه مورد مطالعه را با ابرقارۀ گندوانا دردوره اردویسین نشان می دهد.