Biostratigraphy of the Gurpi Formation Based on Planktonic foraminifera in Gandab Section and it's comparison with Type section, Kabirkuh Anticline, SW Iran

Document Type : Research Paper

Authors

1 Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran

2 Shahid Beheshti University of Tehran, Tehran, Iran

3 Ferdowsi University of Mashhad - Mashhad - Iran

Abstract

Introduction
Due to the source nature and placement of the Gurpi Formation between the Asmari and Bangestan reservoirs, it has a special importance. The name of this formation has been derived from Gurpi Mountain in the northwest of Masjid-Soleyman County. At the type section, this formation includes 320 meters of marl and bluish gray shales together with subordinate thin layers of clayey (argillaceous) limestone which overlies the limestones of the Ilam Formation, along an erosional unconformity. The Gurpi Formation has an open marine and deep sea sedimentation environment, which is why it is a good talent for biostratigraphy studies using planktonic fauna. Studies conducted by some researchers on the Gurpi Formation represent a Late Santonian – Tanetian age in different parts of the Zagros area, based on different planktonic assemblages (e.g., Kameli Azan et al., 2004; Darvishzadeh et al., 2007; Abrari et al., 2010; Senemari & Sohrabi Molla Usefi, 2012; Senemari & Azizi, 2012; Beiranvand et al., 2013; Najafpour et al., 2014; Fereydoonpoor et al., 2014; Razmjooei et al., 2014.).
Materials and methods
This study is based on macroscopic field description of 252 meters of Upper Cretaceous sequences (Gurpi Formation) in the Gandab section located on southern flank of Kabir Kuh anticline in Lurestan Province of Zagros, southwest Iran. In total, 192 hand specimens were taken from rock samples and sediments from these sections for paleontological study. After washing, samples were dried on sieves and put in special cellules. Released fossils were studied by binocular firstly, and then by Scanning Electronic Microscope (SEM). Determination and naming genera and species was based on Robaszynski et al. (1984), Caron (1985), Loeblich and Tappan (1988), and Premoli Silva and Verga (2004).
Discussion of Results
Biostratigraphy
In this study, 57 species related to 20 genera and 7 biozones of planktonic foraminifers are recognized in Gandab section.
- Globotruncana ventricosa Interval Zone
This biozone is defined between Globotruncana ventricosa appearance at the bottom and Radotruncana calcarata appearance at the top. It is correlated with Globotruncana ventricosa biozone aged Middle to Late Campanian (Premoli Silva and Verga , 2004).
- Radotruncana calcarata Total range Zone
This biozone which its top and bottom is consistent with the appearance and extinction of Radotruncana calcarata respectively, It is correlated with Radotruncana calcarata biozone aged Late Campanian (Premoli Silva and Verga , 2004).
- Globotruncana aegyptiaca Interval Zone
This zone is defined according the appearance of Globotruncana aegyptiaca at the base and the appearance of Gansserina gansseri at the top and is parallel to Globotruncana aegyptiaca biozone aged the End of Late Campanian (Premoli Silva and Verga , 2004).
- Gansserina gansseri Interval Zone
It places between the appearance of Gansserina gansseriat the base andContusotruncana contuosaat the top. This biozone is parallel with Gansserina gansseri biozone aged the most final part of Campanian-Maastrichtian (Premoli Silva and Verga , 2004).
- Contusotruncana contuosa Interval Zone
This biozone is defined between the appearance ofContusotruncana contuosa at the base and Abathomphalus mayaroensis at the top and is equivalent of Contusatruncana contusa and Racemiguembelina fructicosa biozones and aged Early to Late Maastrichtian (Premoli Silva and Verga, 2004).
- Abathomphalus mayaroensis Interval Zone
It is defined between the appearance of Abathomphalus mayaroensis species at the base and its extinction at the top. This biozone equals Abathomphalus mayaroensisbiozone agedLate Maastrichtian(Premoli Silva and Verga, 2004).
 
Cretaceous – Paleocene (K-P) boundary
K-P boundary is located on top of the Gurpi Formation in Gandab section. It is characterized by the end of Abathomphalus mayaroensis zone and extinction of all planktonic foraminifers. In this research, because of the missing of Guembelitria cretacea Zone P0 as a result of far sampling distance, biozone of Abathomphalus mayaroensis related to Gurpi Formation, is located below Parvularugoglobigerina eugubina Zone (Pα) of the Pabdeh Formation (i.e. Danian).
Correlation
Biozones of the Gurpi Formation in Gandab section are compared with biozones of this formation at the in Kuh - e Siah anticline. In the Kuh - e Siah anticline studied by Fereydoonpoor et al, 2014, 8 biozones were introduced from the Gurpi Formation. These biozones give Early Santonian – Early Maastrichtianage for the Gurpi Formation in this section.
 
Conclusions
The Gurpi Formation at the Gandab section with a thickness of 252m composing of limestone and argillaceous limestone. The lower boundary with the Ilam Formation is conformable with sharp lithology and upper boundary is gradational with the Pabdeh Formation in two sections. Through this study, 57 species related to 20 genera and 7 biozones of planktonic foraminifers in Gandab section were distinguished. According to these biozones and fossil content, the age of Gurpi was determined Middle Campanian to Late Maastrichtian.Transition from Maastrichtian to Paleocene was continuous and the K-P boundary located at the top of Gurpi Formation.

Keywords

Main Subjects


مقدمه

سازند گورپی به‌منزلۀ سنگ‌پوش مخازن نفتی سروک- ایلام اهمیت ویژه‌ای در مطالعه‌های نفتی دارد. برش الگوی این سازند در تنگ پابده در شمال میدان نفتی لالی در شمال خاور مسجد سلیمان از 320 متر سنگ‌آهک‌ رسی و شیل خاکستری متمایل به آبی تشکیل شده است. ضخامت و سن این سازند در حوضۀ زاگرس از جایی به جای دیگر متغیر است؛ به‌طوری‌که سن قاعدۀ آن از فارس به‌سمت خوزستان و لرستان از سانتونین تا کامپانین و سن رأس آن از مایستریشتین تا پالئوسن متغیر است (Wynd 1965). سازند گورپی به‌علت محیط رسوب‌گذاری دریای باز و عمیق خود استعداد خوبی برای مطالعه‌های زیست‌چینه‌ای با استفاده از گروه‌های پلانکتونی دارد و ازنظر دربرداشتن مرز کرتاسه- پالئوژن برای بسیاری از پژوهشگران درخور توجه است (Kameli Azan et al. 2004; Darvishzadeh et al. 2007; Abrari et al. 2010; Senemari & Sohrabi Molla Usefi 2012; Senemari & Azizi 2012; Beiranvand et al. 2013; Najafpour et al. 2014; Fereydoonpoor et al. 2014; Razmjooei et al. 2014). با‌توجه‌به دقت بایوزون‌های مبتنی بر روزن‌داران پلانکتون در تعیین سن نهشته‌ها و امکان تطابق آنها با دیگر نقاط دنیا، هدف مطالعۀ حاضر استفاده از این گروه فسیلی برای زیست‌چینه‌نگاری و مقایسۀ آن با دیگر نقاط و همچنین بررسی مرز کرتاسه- پالئوژن در سازند گورپی است. بررسی مرز کرونواستراتیگرافی اشکوب‌های موجود در این دوره به‌منظور تقسیم‌بندی اشکوب‌های مختلف کرتاسه بسیار شایان توجه است.

مطالعه‌های Wynd (1965)، Taheri (1998)،Kameli Azan (2004)، Ghourchaei (2008)، Hemmati Nasab (2008)، Asgharian Rostami (2010)، Gohari (2010)،Darabi (2010)، Hajsoltan (2011)، Rahimi (2011)، Esfandiyari (2015) و Fazli (2015) روی سازند گورپی در نواحی مختلف حوضۀ زاگرس بر اساس گروه‌های مختلف پلانکتونی بیان‌کنندۀ محدودۀ زمانی سانتونین پسین تا تانتین است. با‌توجه‌به این گزارش‌ها و کمبود مطالعه‌های دقیق در مرزهای یادشده و در راستای تعیین روند دقیق تغییرات سنی سازند گورپی و تکمیل اطلاعات در پهنۀ ساختاری لرستان (استان ایلام) به‌ویژه از دیدگاه روزن‌داران پلانکتون، در پژوهش حاضر یک برش در تاقدیس‌ کبیرکوه انتخاب و مطالعه شد.

 

موقعیت جغرافیایی برش مطالعه‌شده

برش مطالعه‌شده در جنوب‌شرق استان ایلام و در یال جنوبی کبیرکوه قرار دارد. راه دسترسی به این برش جادۀ دره‌شهر به‌سمت آبدانان است و برش مدنظر در 15 کیلومتری آبدانان در روستای گنداب قرار دارد. فاصلۀ این برش از برش جهانگیرآباد در یال شمالی تاقدیس کبیرکوه 13 کیلومتر است. مختصات برش مطالعه‌شده ²5.40 '16 47 طول شرقی و ²5.35 '3 33 عرض شمالی است (شکل 1).

 

روش مطالعه

پس‌از مطالعه‌های اولیه، نمونه‌برداری به‌طور منظم و با فواصل تقریباً یک متری و در محل تغییر رخساره‌ها و نزدیکی مرز سازندها با فواصل کمتر انجام شد. درمجموع، تعداد 192 نمونه از سنگ‌های سخت و رسوبات نرم سازند گورپی برداشت شد؛ علاوه‌بر‌آن، 4 نمونه از 2 متر رأس سازند ایلام و 19 نمونه از 17 متر قاعدۀ سازند پابده به‌منظور بررسی مرزهای پایین و بالای سازند گورپی برداشت شد. آماده‌سازی نمونه‌های روزن‌داران برای مطالعه به دو روش تهیۀ مقطع نازک از سنگ‌های سخت و شست‌وشوی نمونه‌های نرم انجام شد. پس‌از شست‌وشوی نمونه‌ها، روزن‌داران پلانکتون از رسوب جدا شدند و پس‌از شناسایی با میکروسکوپ الکترونی (SEM) عکس‌برداری شدند. شناسایی و نام‌گذاری جنس‌های کرتاسه بر مبنای رده‌بندی و نام‌گذاری منابعی نظیر Robaszynski et al. (1984)، Caron (1985)، Loeblich and Tappan (1988) و Premoli Silva and Verga (2004) و شناسایی و نام‌گذاری جنس‌های پالئوسن بر اساس Bergeren and Pearson (2005) انجام شد.

 

 

شکل 1- موقعیت جغرافیایی منطقۀ مطالعه‌شده (علامت ستاره) در ناحیۀ لرستان، در یال جنوبی تاقدیس کبیرکوه

 


بحث

سنگ‌چینه‌نگاری

سازند گورپی در برش گنداب با 252 متر ضخامت به‌طور عمده از سنگ‌آهک رسی و سنگ‌آهک تشکیل شده است و دربردارندۀ دو عضو سیمره (لوفادار) متشکل از سنگ‌آهک به ضخامت 54 متر و امام حسن با ترکیب سنگ‌آهک رسی به ضخامت 5/41 متر است. سنگ‌آهک‌های رسی سازند گورپی در محل مطالعه‌شده به‌طور هم‌شیب روی سنگ‌آهک‌های سازند ایلام قرار گرفته‌اند. طبق بررسی انجام‌شده در مطالعۀ حاضر روی 2 متر بخش بالایی سازند ایلام در این برش سنی برابر کامپانین میانی (بایوزون Globotruncana ventricosa) در نظر گرفته شد. مرز بالایی سازند گورپی در برش گنداب با سازند پابده از دیدگاه سنگ‌شناسی به‌طورپیوسته و تدریجی است (شکل 2). این مرز سنگ‌چینه‌نگاری در پژوهش حاضر با مرز کرتاسه- پالئوژن منطبق در نظر گرفته شد.

 

 

شکل 2- A. نمایی ازسازندهای ایلام، گورپی و پابده، B. مرز پایینی سازند گورپی با سازند ایلام، C. مرز بالایی سازند گورپی با سازند پابده

 

 

زیست‌چینه‌نگاری

روزن‌داران پلانکتون به‌منزلۀ ابزار سودمند در زیست‌چینه‌نگاری تنوع نسبتاً خوبی در سازند گورپی دارند. با‌توجه‌به فراوانی روزن‌داران پلانکتون در برش مطالعه‌شده از این گروه فسیلی برای بایوزوناسیون استفاده می‌شود. افراد مختلفی زیست‌چینه‌نگاری کرتاسۀ بالا در حوضة تتیس را انجام داده‌اند و بایوزون‌هایی که Caron (1985) برای حوضۀ تتیس ارائه کرده و بعدها Robaszynski and Caron (1995) آنها را تـجـدیـدنـظر کرده است مهم‌ترین آنها هستند. Li and Keller (1998a,b) به‌منظور تفکیک بیشتر لایه‌های کامپانین و مایستریشتین بر اساس زیست‌چینه‌نگاری روزن‌داران پلانکتون پیشنهاد کردند این محدودۀ سنی به هشت زیرزون تقسیم می‌شود که CF (Cretaceous Foraminiferal zone) نامیده می‌شوند. با مطالعۀ 192 نمونه، 20 جنس و 57 گونه از روزن‌داران پلانکتون در این برش شناسایی شده‌‌اند. شناسایی و نام‌گذاری جنس‌ها بر مبنای رده‌بندی و نام‌گذاری منابعی نظیر Robaszynski et al. (1984)، Caron (1985)، Loeblich and Tappan (1988) و Premoli Silva and Verga (2004) انجام شده است. بررسی‌های انجام‌شده بر مبنای این ریزسنگواره‌ها در مطالعۀ حاضر و مقایسۀ آنها با الگوی زیست‌چینه‌نگاری شرح‌داده‌شده توسط Premoli Silva and Verga (2004) به شناسایی بایوزون‌های زیر از قدیم به جدید منجر شد که محدودۀ زمانی کامپانین میانی- مایستریشتین پسین را برای سازند گورپی نشان می‌دهند (شکل3).

 

Globotruncana ventricosa Interval Zone

این بایوزون بینابینی با سن کامپانین میانی- پسین در حدفاصل دو افق ظهور گونۀGlobotruncana ventricosa  در پایین و گونۀ Radotruncana calcarata در بالا تعریف شده است (Dalbiez 1955). 2 متر قاعده‌ای سازند گورپی به بایوزون Globotruncana ventricosa  تعلق دارد و ازنظر سنگ‌شناسی از سنگ‌آهک ‌رسی تشکیل شده است. روزن‌داران همراه این بایوزون عبارتند از:

Contusotruncana fornicata, Contusotruncana plummerae, Contusotruncana sp., Globotruncana arca, Globotruncana bulloides, Globotruncana falsostuarti, Globotruncana hilli, Globotruncana lapparenti, Globotruncana linneiana, Globotruncana mariei, Globotruncana sp., Globotruncana ventricosa, Globotruncanita stuartiformis, Heterohelix carinata, Hetrohelix globulosa, Hetrohelix sp., Macroglobigerinelloides bollii, Macroglobigerinelloides messinae, Macroglobigerinelloides prairiehillensis, Macroglobigerinelloides sp., Muricohedbergella holmdelensis, Muricohedbergella monmouthensis, Muricohedbergella sp., Rugoglobigerina rugosa, Rugoglobigrina sp., Rugotruncana sp.

 

Radotruncana calcarata Total Range Zone

این بایوزون از نوع گستره‌ای کامل و با سن کامپانین بالایی در حدفاصل دو افق ظهور گونۀ Radotruncana calcarata در پایین و انقراض این گونه در بالا تعریف شده است (Herm 1962). این بایوزون در برش گنداب 7 متر ضخامت دارد و ازنظر سنگ‌شناسی از سنگ‌آهک ‌رسی تشکیل شده است. روزن‌داران همراه آن عبارتند از:

Archaeoglobigerina cretacea, Contusotruncana fornicata, Contusotruncana patelliformis, Contusotruncana plummerae, Globotruncana arca, Globotruncana bulloides, Globotruncana lapparenti, Globotruncana linneiana, Globotruncana mariei, Globotruncana orientalis, Globotruncana sp., Globotruncana ventricosa, Globotruncanita stuartiformis, Hetrohelix globulosa, Heterohelix navarroensis, Heterohelix planata, Heterohelix punctulata, Heterohelix striata, Laeviheterohelix dentata, Laeviheterohelix glabrans, Macroglobigerinelloides bollii, Macroglobigerinelloides messinae, Macroglobigerinelloides multispinus, Macroglobigerinelloides prairiehillensis, Macroglobigerinelloides sp., Muricohedbergella holmdelensis, Muricohedbergella monmouthensis, Muricohedbergella sp., Pseudotextularia elegans, Pseudotextularia nuttalli, Radotruncana calcarata, Rugoglobigrina rugosa, Rugoglobigrina sp., Rugotruncana subcircumnodifer

 

Globotruncanella havanensis Partial Range Zone

این بایوزون از نوع گستره‌ای بخشی با سن کامپانین پسین در حدفاصل انقراض گونۀ Radotruncana calcarata در پایین و ظهور گونۀ  Globotruncana aegyptiacaدر بالا تعریف شده است (Caron 1978). این بایوزون در برش گنداب 7 متر ضخامت دارد و ترکیب سنگ‌شناسی آن سنگ‌آهک ‌رسی است. روزن‌داران همراه این بایوزون عبارتند از:

Archaeoglobigerina cretacea, Contusotruncana fornicata, Contusotruncana patelliformis, Contusotruncana plummerae, Globotruncana arca, Globotruncana bulloides, Globotruncana lapparenti, Globotruncana linneiana, Globotruncana mariei, Globotruncana orientalis, Globotruncana sp., Globotruncana ventricosa, Globotruncanita stuartiformis, Hetrohelix globulosa, Heterohelix navarroensis, Heterohelix planata, Heterohelix punctulata, Hetrohelix sp., Heterohelix striata, Laeviheterohelix dentata, Macroglobigerinelloides alvarezi, Macroglobigerinelloides bollii, Macroglobigerinelloides messinae, Macroglobigerinelloides multispinus, Macroglobigerinelloides prairiehillensis, Macroglobigerinelloides sp., Muricohedbergella holmdelensis, Muricohedbergella monmouthensis, Muricohedbergella sp., Pseudotextularia elegans, Pseudotextularia nuttalli, Rugoglobigerina rugosa, Rugoglobigrina sp., Rugotruncana subcircumnodifer

 

Globotruncana aegyptiaca Interval Zone

این بایوزون از نوع بینابینی و با سن انتهای کامپانین پسین در حد فاصل ظهور گونۀ Globotruncana aegyptiaca در پایین و ظهور گونۀ Gansserina gansseri در بالا تعریف شده‌است(Caron 1985) . این بایوزون در برش گنداب 22 متر ضخامت دارد و ترکیب سنگ‌شناسی آن شامل سنگ آهک‌های‌ رسی است. روزن‌داران همراه آن عبارتند از:

Archaeoglobigerina blowi, Archaeoglobigerina cretacea, Contusotruncana fornicata, Contusotruncana patelliformis, Contusotruncana plummerae, Globotruncana aegyptiaca, Globotruncana arca, Globotruncana bulloides, Globotruncana lapparenti, Globotruncana linneiana, Globotruncana mariei, Globotruncana orientalis, Globotruncana sp., Globotruncana ventricosa, Globotruncanella havanensis, Globotruncanita angulata, Globotruncanita stuarti, Globotruncanita stuartiformis, Globotruncanita sp., Hetrohelix globulosa, Heterohelix navarroensis, Heterohelix planata, Heterohelix punctulata, Hetrohelix sp., Heterohelix striata, Laeviheterohelix dentata, Laeviheterohelix pulchra, Macroglobigerinelloides alvarezi, Macroglobigerinelloides bollii, Macroglobigerinelloides messinae, Macroglobigerinelloides multispinus, Macroglobigerinelloides prairiehillensis, Macroglobigerinelloides sp., Muricohedbergella holmdelensis, Muricohedbergella monmouthensis, Muricohedbergella sliteri, Muricohedbergella sp., Pseudotextularia elegans, Pseudotextularia nuttalli, Rugoglobigerina hexacamerata, Rugoglobigrina rugosa, Rugotruncana subcircumnodifer

 

Gansserina gansseri Interval Zone

این بایوزون از نوع بینابینی با سن انتهایی‌ترین بخش کامپانین پسین تا مایستریشتین پیشین در حدفاصل دو افق ظهور گونۀ Gansserina gansseri  در پایین و گونۀ  Contusotruncana contusaدر بالا تعریف شده است (Caron 1985). ترکیب سنگ‌شناسی این بایوزون سنگ‌آهک و سنگ‌آهک ‌رسی است. عضو سیمرۀ (لوفادار) سازند گورپی در این بایوزون واقع شده است و 6 متر از قاعدۀ واحد امام حسن نیز در رأس این بایوزون قرار گرفته است. این بایوزون در برش گنداب 114 متر ضخامت دارد و روزن‌داران همراه آن عبارتند از:

Archaeoglobigerina cretacea, Contusotruncana fornicata, Gansserina gansseri, Globotruncana aegyptiaca, Globotruncana arca, Globotruncana bulloides, Globotruncana lapparenti, Globotruncana linneiana, Globotruncana orientalis, Globotruncana sp., Globotruncana ventricosa, Globotruncanella havanensis, Globotruncanita angulata, Globotruncanita conica, Globotruncanita sp., Globotruncanita stuartiformis, Globotruncanita stuarti, Hetrohelix globulosa, Heterohelix navarroensis, Heterohelix planata, Hetrohelix sp., Macroglobigerinelloides bollii, Macroglobigerinelloides messinae, Macroglobigerinelloides sp., Muricohedbergella monmouthensis, Muricohedbergella sliteri, Muricohedbergella sp., Pseudotextularia elegans, Pseudotextularia nuttalli, Radotruncana subspinosa, Rugoglobigerina hexacamerata, Rugoglobigerina rugosa, Rugotruncana subcircumnodifer

 

Contusotruncana contusa Interval Zone

این بایوزون از نوع بینابینی است و 52 متر از ضخامت سازند گورپی را به خود اختصاص داده است. ترکیب سنگ‌شناسی این بخش سنگ‌آهک رسی است و عضو امام حسن در این بایوزون واقع شده است. مرز زیرین آن بر نخستین ظهور گونۀ Contusotruncana contusa  و مرز بالایی آن بر ظهور گونۀ  Abathomphalus mayaroensisمنطبق است .(Premoli Silva and Bolli 1973) با‌توجه‌به شباهت مجموعۀ فسیلی، این بایوزون معادل بایوزون Racemiguembelina fructicosa and Contusatruncana contuse از زوناسیون (Premoli Silva and Verga 2004) است. در مطالعۀ حاضر مشاهدۀ Racemiguembelina fructicosa با تأخیر انجام شد. مجموعه فسیلی موجود در این بایوزون سن مایستریشتین پسین را برای آن مشخص می‌کند.

روزن‌داران همراه این بایوزون عبارتند از:

Contusotruncana contusa, Contusotruncana fornicata, Contusotruncana patelliformis, Contusotruncana plummerae,Contusotruncana sp., Gansserina gansseri, Globotruncana aegyptiaca, Globotruncana arca, Globotruncana bulloides, Globotruncana falsostuarti, Globotruncana hilli,Globotruncana cf. insignis, Globotruncana lapparenti, Globotruncana linneiana, Globotruncana mariei,Globotruncana orientalis, Globotruncana sp., Globotruncana ventricosa, Globotruncanella havanensis, Globotruncanella sp., Globotruncanita angulata, Globotruncanita conica,Globotruncanita pettersi, Globotruncanita sp., Globotruncanita stuartiformis, Globotruncanita stuarti, Hetrohelix globulosa, Hetrohelix sp., Macroglobigerinelloides alvarezi, Macroglobigerinoides bollii, Macroglobigerinelloides messinae, Macroglobigerinelloides prairiehillensis, Macroglobigerinelloides sp., Muricohedbergella holmdelensis, Muricohedbergella monmouthensis, Muricohedbergella sp., Pseudotextularia sp.,Radotruncana subspinosa, Rugoglobigerina hexacamerata, Rugoglobigerina rugosa, Rugoglobigrina sp., Rugotruncana subcircumnodifer, Ventilabrella sp.

 

Abathomphalus mayaroensis Interval Zone

این بایوزون از نوع بینابینی است و 48 متر از بخش پایانی سازند گورپی را با ترکیب سنگ‌شناسی آهک ‌رسی به خود اختصاص داده است. این بایوزون از نخستین تا آخرین حضور گونۀ Abathomphalus mayaroensis تعریف شده است (Bolli, Loeblich and Tappan 1957) و نشان‌دهندۀ مایستریشتین پسین است.

روزن‌داران همراه این بایوزون عبارتند از:

Abathomphalus mayaroensis, Contusotruncana contusa, Contusotruncana plummerae, Gansserina gansseri, Gansserina wiedenmayeri, Globotruncana aegyptiaca, Globotruncana arca, Globotruncana hilli, Globotruncana lapparenti, Globotruncana linneiana, Globotruncana mariei, Globotruncana ventricosa, Globotruncana sp., Globotruncanella havanensis, Globotruncanella minuta, Globotruncanita angulata, Globotruncanita conica, Globotruncanita sp., Globotruncanita stuartiformis, Hetrohelix globulosa, Heterohelix navarroensis, Heterohelix punctulata,Hetrohelix sp., Heterohelix striata, Macroglobigerinelloides alvarezi, Macroglobigerinelloides messinae, Macroglobigerinelloides subcarinatus, Muricohedbergella monmouthensis,Muricohedbergella sp.,Pseudoguembelina excolata, Pseudotextularia elegans, Pseudotextularia nuttalli, Pseudotextularia sp.,Racemiguembelina fructicosa, Rugoglobigerina hexacamerata, Rugoglobigerina macrocephala, Rugoglobigerina rugosa, Rugoglobigrina sp., Trinitella scotti,Ventilabrella riograndensis, Ventilabrella sp.

 

سازند پابده با بایوزون Parvularugoglobigerina eugubina آغاز می‌شود. این بایوزون از نخستین تا آخرین حضور Pα: Parvularugoglobigerina eugubina تعریف شده است و پالئوسن پیشین (دانین پیشین) را نشان می‌دهد (Bergeren and Pearson 2005). این بایوزون تا 17 متر از قاعدۀ سازند پابده که در برش گنداب مطالعه شده است ادامه دارد. به احتمال زیاد بایوزون P0: Guembelitria cretacea به‌علت فاصلۀ نمونه‌برداری در این برش مشاهده نشده است و برای بررسی دقیق‌تر باید نمونه‌برداری بافواصل کمتر انجام شود. روزن‌داران همراه این بایوزون عبارتند از:

Chiloguembelina morsei, Globanomalina planocompressa, Parasubbotina pseudobulloides, Parvularugoglobigerina eugubina, Praemurica pseudoinconstans, Subbotina triloculinoides

 

بررسی مرز کرتاسه- پالئوژن

مرز کرتاسه- پالئوژن در برش گنداب در رأس سازند گورپی قرار دارد و با پایان بایوزون Abathomphalus mayaroensis از روزن‌داران پلانکتون منطبق است. در این افق تمام گونه‌های روزن‌داران پلانکتون کرتاسه منقرض شده‌اند. در مطالعۀ حاضر بایوزون Abathomphalus mayaroensis متعلق به رأس سازند گورپی به‌علت مشاهده‌نشدن بایوزون P0 به‌سبب فواصل نمونه‌برداری در زیربایوزون Pα متعلق به قاعدۀ سازند پابده با سن دانین پیشین قرار گرفت. ثبت بایوزون‌های مربوط به انتهایی‌ترین قسمت مایستریشتین و ابتدایی‌ترین قسمت پالئوسن نشان می‌دهد به احتمال بسیار زیاد رسوب‌گذاری در گذر کرتاسه به پالئوژن پیوسته بوده است اگرچه این مطالعه به‌منظور ثبت زون P0 همچنان ادامه دارد.

 

انطباق

نتایج زیر از مقایسۀ بایوزون‌های سازند گورپی در برش گنداب با برش تاقدیس سیاه‌کوه منطقۀ دهدشت (Fereydoonpoor et al. 2014) بر اساس روزن‌داران پلانکتونی حاصل شده‌اند (شکل 4):

1ـ در برش گنداب 7 بایوزون بر اساس زوناسیون Premoli Silva and Verga (2004) شناسایی شده است که تمام ضخامت سازند گورپی با سن کامپانین میانی- مایستریشتین پسین را دربرمی‌گیرند؛ در‌حالی‌که در برش تاقدیس سیاه‌کوه منطقۀ دهدشت که Fereydoonpoor et al. (2014) آن را بررسی کرده است 8 بایوزون برای سازند گورپی با سن سانتونین پیشین- مایستریشتین پیشین معرفی شده است.

2. سازند گورپی در برش تاقدیس سیاه‌کوه منطقۀ دهدشت با بایوزونDicarinella concavata  آغاز می‌شود؛ در‌حالی‌که این بایوزون به سازند ایلام در برش گنداب تعلق دارد و سازند گورپی در برش گنداب با بایوزون Globotruncana ventricosa آغاز می‌شود.

3. بخشی از ضخامت سازند گورپی در برش تاقدیس سیاه‌کوه به سانتونین تعلق دارد که این بخش دو بایوزون با این سن را دربرمی‌گیرد. سازند گورپی در برش گنداب بایوزون‌های سانتونین را ندارد. بایوزون‌های بخش کامپانین دو برش مشابه یکدیگر هستند اما ضخامت آنها در دو برش تفاوت‌هایی با یکدیگر دارد. رسوب‌گذاری سازند گورپی در برش گنداب برخلاف برش تاقدیس سیاه‌کوه تا انتهای مایستریشتین ادامه دارد ولی رسوب‌گذاری سازند گورپی در برش سیاه‌کوه تا مایستریشتین پیشین ادامه می‌یابد؛ درنهایت استنباط می‌شود رسوب‌گذاری سازند گورپی در تاقدیس سیاه‌کوه زودتر از تاقدیس کبیرکوه آغاز شده است. سازند گورپی در برش گنداب واقع در یال جنوبی تاقدیس کبیرکوه با سازند گورپی در برش جهانگیرآباد واقع در یال شمالی تاقدیس کبیرکوه که (Rahimi et al. 2017) آن را بررسی کرده است مقایسه شد. نتایج این مقایسه نشان می‌دهند سن سازند گورپی در دو یال تاقدیس کبیرکوه کامپانین میانی- مایستریشتین پسین است، بایوزون‌های موجود در هر دو برش یکسان هستند و تنها تفاوت‌های جزئی در ضخامت بایوزون‌ها مشاهده می‌شوند؛ شواهد موجود نشان‌دهندۀ شرایط تقریباً یکسان رسوب‌گذاری در دو برش مقایسه‌‌شده است.

بایوزون‌های معرفی‌شده در برش مطالعه‌شده با دیگر بایوزون‌های جهانی نیز مقایسه شدند (شکل 5). بایوزون‌های معرفــی‌شــده در بــرش مطالعــه‌شده بــا بایوزون‌های جهانی که Premoli Silva and Sliter 1995 و Hardenbol et al. 1998 معرفی کرده‌اند تطابق کامل دارند و با سایر بایوزون‌های ارائه‌شده در شکل 5 قابل‌مقایسه هستند.

 

 

شکل 3- ستون زیست‌چینه‌نگاری و پراکندگی عمودی روزن‌داران پلانکتون سازند گورپی در برش گنداب

 

شکل 4- مقایسۀ بایوزون‌های روزن‌داران پلانکتونی در برش گنداب با بایوزون‌های سازند گورپی در برش‌های دیگر

 

شکل 5-مقایسۀ بایوزون‌های روزن‌داران پلانکتونی در مطالعۀحاضر با بایوزون‌های استاندارد جهانی و بایوزون‌های مهم حوضۀ تتیس در زمان کرتاسۀ بالا

 

 

نتیجه

مطالعه‌های زیست‌چینه‌نگاری انجام‌شده روی سازند گورپی در برش گنداب به شناسایی 57 گونه از 20 جنس روزن‌داران پلانکتونی و معرفی 7 بایوزون از بایوزوناسیون Premoli Silva and Verga 2004 به شرح زیر از قدیم به جدید انجامید:

Globotruncana ventricosa Zone, Radotruncana calcarata Zone, Globotruncanella havanensis Zone, Globotruncana aegyptiaca Zone, Gansserina gansseri Zone, Contusotruncana contuosa Zone and Abathomphalus mayaroensis Zone

ازنظر سنگ‌چینه‌نگاری مرز زیرین سازند گورپی با سازند ایلام پیوسته، هم‌شیب و واضح و بدون آثار فرسایشی و مرز بالایی آن با سازند پابده پیوسته و تدریجی است؛ به‌طوری‌که بایوزون Abathomphalus mayaroensis با سن اواخر مایستریشتین پسین در رأس سازند گورپی واقع است. بایوزون‌های معرفی‌شده سن کامپانین میانی- مایستریشتین پسین را برای سازند گورپی بیان می‌کنند. سازند پابده با بایوزون Pα: Parvularugoglobigerina eugubina به سن دانین پیشین آغاز می‌شود و بایوزون P0: Guembelitria cretacea در این برش به احتمال زیاد به‌علت فاصلۀ نمونه‌برداری مشاهده نمی‌شود و برای بررسی دقیق‌تر باید نمونه‌برداری با فواصل کمتر انجام شود. عضو سیمرۀ (لوفادار) سازند گورپی در بایوزون Gansserina gansseri واقع شده و بخش عمدۀ عضو سنگ‌آهکی امام حسن درون بایوزون Contusotruncana contuosa قرار گرفته است.

ثبت بایوزون‌های مربوط به انتهایی‌ترین قسمت مایستریشتین و ابتدایی‌ترین قسمت پالئوسن نشان می‌‌دهد به احتمال بسیار زیاد رسوب‌گذاری در گذر کرتاسه به پالئوژن پیوسته بوده است اگرچه این مطالعه به‌منظور ثبت زون P0 همچنان ادامه دارد.

7 بایوزون معرفی‌‌شده در برش گنداب تمام ضخامت سازند گورپی با سن کامپانین میانی- مایستریشتین پسین را در‌بر‌می‌گیرند؛ در‌حالی‌که در برش تاقدیس سیاه‌کوه که (Fereydoonpoor et al. 2014) آن را بررسی کرده است 8 بایوزون برای سازند گورپی با سن سانتونین پیشن- مایستریشتین پیشین معرفی شده‌ است. بررسی‌های انجام‌شده نشان می‌دهند رسوب‌گذاری سازند گورپی در تاقدیس سیاه‌کوه نسبت به تاقدیس کبیرکوه زودتر آغاز شده است. مقایسۀ سازند گورپی در دو یال تاقدیس کبیرکوه نشان می‌دهد شرایط رسوب‌گذاری این سازند در دو برش تقریباً یکسان است.

 

تشکر و قدردانی

این مقاله مستخرج از طرح پژوهشی شماره 39070 مصوب دانشگاه فردوسی مشهد است. بنابراین بر خود لازم می‌دانم که از معاونت پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد که در طی اجرای این طرح شاهد حمایت‌های بی‌دریغ‌‌شان بوده‌ام سپاسگزاری می‌نمایم.

Abrari N. Taheri A. Vaziri - Moghaddam H. and Seyrafian A. 2010. Sequence stratigraphy of the Gurpi Formation in southwest of Firozabad area (Aghar anticline): Journal of Science Kharazmi University, 10(2):709-728.
Aghanabati A. and Parandavar M. and Mahanipur A. 2013. Calcareous nannofossils biostratigraphy of Late Maastrichtian- Early Paleocene in Sheikh Makan section (North-East of Kabir kuh), Journal of Stratigraphy and Sedimentology Researches, 50:59-78.
Asgharian Rostami M. 2010. Biostratigraphy and Biogeography of the Gurpi Formation in Mish-khas Section, South of East Ilam Province, Based on Foraminifera, Journal of Geosciences, 85:135-148.
Beiranvand B. Ghasemi-Nejad E. and Kamali M. R. 2013. Palynomorphs response to sea-level fluctuations: a case study from Late Cretaceous-Paleocene, Gurpi Formation, SW Iran. Geopersia Journal, 3(1):11–24.
Bolli H.M. Loeblich A.R. and Tappan H. 1957. The Planktonic foraminiferal families Hantkeninidae, Orbulinidae, Globorotaliidae, and Globotruncanidae. Bulletin of the United States National Museum, 215(1):3-50.
Bronnimann P. 1952. Globigerinidae from the Upper Cretaceous (Cenomanian-Maestrichtian) of Trinidad, B.W.I. Bull. Am. Poleontol., 34, 5-71.
Caron M. 1985. Cretaceous planktonic foraminifera; In: Bolli, H.M., Saunders, J.B., and Perch Nielsen, K.(Editors). Plankton Stratigraphy; Cambridge University Press,Cambridge,11-86.
Dalbiez F. 1955. The genus Globotruncana in Tunisia: Micropaleontology, 1(2):161-171.
Darabi Gh. 2010. Biostratigraphy and Lithostratigraphy of the Gurpi Formation in Maroon oil field, MSc.Thesis, Science Faculty of Geology, Beheshti University, 154p.
Darvishzadeh B. Ghasemi-Nejad E. Ghourchaei Sh. and Keller G. 2007. Planktonic foraminiferal biostratigraphy and faunal turnover across the Cretaceous-Tertiary boundary in southwestern Iran. Journal of Sciences, Islamic Republic of Iran, 18(2):139–149.
Esfandiyari S. 20015. Lithostratigraphy and nannostratigraphy of the Gurpi Formation in Sorgah Anticline, MSc.Thesis, Science Faculty of Geology, Beheshti University, 169p.
Fazli L. 2015. Planktonic foraminiferal biostratigraphy of the Gurpi Formation in South Qir, Fars, Journal of Geosciences, 97: 11-20.
Fereydoonpoor M. Vaziri - Moghaddam H. Ghobeishavi A. and Taheri A. 2014. Stratigraphy of the Gurpi Formation in Kuh - e Siah anticline and its comparison with Tang - e Boulfares and Aghar anticline sections. Sedimentary Facies, 7(1): 83-106.
Gohari A. 2010. Lithostratigraphy and nannostratigraphy of the Gurpi Formation in Seyah Kuh (NW Ilam), MSc. Thesis, Science Faculty of Geology, Beheshti University, 264p.
Ghourchaei Sh. 2008. Biostratigraphy of the Gurpi Formation in North Kabir kuh Anticline, MSc. Thesis, Science Faculty of Geology, Tehran University, 167p.
Hajsoltan F. 2011. Biostratigraphy and lithostratigraphy of the Gurpi Formation in Ahvaz oil field, MSc.Thesis, Science Faculty of Geology, Beheshti University, 163p.
Hardenbol J. Thierry J. Farley M.B Jacquin Th. de Graciansky P.C. and Vail P.R. (with numerous contributors). 1998. Mesozoic and Cenozoic sequence chronostratigraphic framework of European basins; in: De Graciansky, P.- C., Hardenbol, J., Jacquin, Th., Vail, P. R., and Farley, M. B., (Editors). Mesozoic and Cenozoic Sequence Stratigraphy of European Basins, SEPM Special Publication 60.
Herm D. 1962. Stratigraphische und mikt~aliontolopi-rhe Untenuchungen der Oberkrcide im Lattengebirge und im Nierental. Abh. buyer. Akod. Wiss., Munckn, new XI.. 104, 1-1 19.
Hemmati Nasab M. 2008, Microbiostratigraphy and sequence stratigraphy of the Gurpi Formation in Kaaver Section, South of Kabir-kuh, College of Science Faculty of Geology, University of Tehran,175p.
Kameli Azan A. 2004. Biostratigraphy of the Gurpi Formation in Lali (Khuzestan), MSc.Thesis, Science Faculty of Geology, Isfahan University, 126p.
Keller G. Adatte T. Stinnesbeck W. Luciani V. Karoui-Yaakoub N. and Zaghbi-Turki D. 2002. Paleoecology of the Cretaceous-Tertiary mass extinction in planktonic foraminifera. PaleoIII, 178: 257-297.
Keller G. Li L. and MacLeod N. 1995. The Cretaceous/Tertiary boundary stratotype section at El- kef, Tunisia: How Catastrophic was the mass extinction? Paleogeogr. Paleoclimatol. Paleoecol, 119:221-254.
Li. L. Keller. G. 1998a. Maastrichtian climate, productivity and faunal turnovers in planktic foraminifera in South Atlantic DSDP Sites 525 and 21. Marine Micropaleontology 33: 55-86.
Li. L. Keller. G. 1998b. Maastrichtian diversification of planktic foraminifera at El Kef and Elles, Tunisia. Eclogae Geologicae Helvetiae 91: 75-102.
Li L. Keller G. 1999. Variability in Late Cretaceous climate and deep waters: evidence from stable isotopes; Marine Geology 161: 171-190.
Li L. Keller G. and Stinnesbeck W. 1999. The Late Campanian and Maastrichtian in northwestern Tunisia: Paleoenvironmental inferences from lithology, macrofauna and benthic foraminifera. Cretaceous Research 20: 231-252.
Loeblich A.R. and Tappan H. 1988. Foraminifera Genera and their Classification, Van Nostr and Reinhold, New York.p.970, pl.847.
Mahdavian Rad A. 2009. Lithostratigraphy and biostratigraphy of the Gurpi Formation in Kamestan (NW Izeh) and correlation with Type section ( N Lali), MSc.Thesis, Science Faculty of Geology, Beheshti University, 157p.
Najafpour A. Mahanipour A. and Dastanpour M. 2014. Calcareous nannofossil biostratigraphy of Late Campanian-Early Maastrichtian sediments in southwest Iran: Arab Journal Geoscience, 8:6037-6046.
Nederbragt A. 1991. Late Cretaceous biostratigraphy and development of Heterohelicidae (planktic foraminifera). Micropaleontology 37: 329-372.
Petrizzo M. R. 2001. Late Cretaceous planktonic foraminifera from Kerguelen Plateau (ODP Leg 183): new data to improve the Southern Ocean biozonation; Cretaceous Research 22: 829-855.
Petrizzo M. R. 2003. Late Cretaceous planktonic foraminiferal bioevents in the Tethys and in the Southern ocean record: an overview; Journal of Foraminiferal Research 23:330-337.
Postoma J.A. 1971. Manual of Planktonic Foraminifera, Elsevier Company. Amsterdam, London, New York.p.420.
Premoli Silva I. and Bolli H. M. 1973. Late Cretaceous to Eocene Planktonic Foraminifera and Stratigraphy of leg 15 Sites in the Caribbean Sea, University of Milano, Geology Department, Swiss Federal Institute of Technology, 499-547.
Premoli Silva I. and Sliter W.V. 1995. Cretaceous planktonic foraminiferal biostratigraphy and evolutionary trends from the Bottaccione Section, Gubbio, Italy. Palaeontographica Italiana 82: 2-90.
Premoli Silva I. and Verga D. 2004. Practical Manual of Cretaceous Planktonic Foraminifera course 3, in Verga D. and Rettori R. (Editors). International School on Planktonic Foraminifera: University of Perugia and Milano, Tipografidi di Pontefelcino, Perugia, Italy, 283p.
Rahimi S. 2011. Lithostratigraphy and nannostratigraphy of the Gurpi Formation in Kuh-e- Sefid section, MSc.Thesis, Science Faculty of Geology, Beheshti University, 159p.
Rahimi S. 2017. Biostratigraphy of the Gurpi Formation based on planktonic foraminifera with emphasis on the Cretaceous-Paleogene boundary in Jahangirabad Section, Kabirkuh Anticline, SW Iran: Iranian Journal of Petroleum Geology; 14:93-110
Razmjooei M.J. Thibault N. Kani A. Mahanipour A. Boussaha and Korte M. C. 2014. Coniacian- Maastrichtian Calcareous nannofossils biostratigraphy and carbon-isotope stratigraphy in the Zagros Basin (Iran): consequences for the correlation of Late Cretaceous stage boundaries between the Tethyan and Boreal realms: Newsletters on stratigraphy, 47/2:183-209.
Robaszynski F. Caron M. Gonzalez Donoso J.M. and Wonders A. A. H. 1984. Atlas of late Cretaceous Globotruncanids. Revue de Micropaleontologie, 26:145-305.
Robaszynski F. and Caron M. 1995. Foraminiferes planctoniques du Cretace: Commentaire de la zonation Europe-Mediterrane. Bulletin de la Societe Geologique de France 166: 681-692.
Senemari S. and Sohrabi Molla Usefi M. 2012. Evaluation of Cretaceous-Paleogene boundary based on calcareous nannofossils in section of Pol Dokhtar, Lorestan, southwestern Iran: Arabian Journal of Science; 6:3615-3621.
Senemari S. and Azizi M. 2012. Nannostratigraphy of Gurpi Formation (Cretaceous-Tertiary boundary) in Zagros basin, southwestern Iran: World Applied Sciences Journal 1, 7(2): 205–210.
Taheri M.R. 1998. Lithostratigraphy and microbiostratigraphy of the Gurpi Formation in Lurestan Porvince, Dezful embayment and Abadan Plain, MSc.Thesis, Science Faculty of Geology, Kharazmi University, 171p.
Toumarkine M. and Lutherbakher H. 1985. Paleocene and Eocene planktonic foraminifera. In: Bolli, H.M., Saunders, J.B. & Perch-Nielson Series, Cambridge Univ. Press, p. 87- 153.
Wynd J.G. (1965). Biofacies of Iranian oil Consortium Agreement Area, (I.O.O.C) Report No.1082 (Unpublished paper), 88p.