Document Type : Research Paper
Authors
1 Ph. D. student in stratigraphy and Paleontology, Geology Department, Faculty of Basic Sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran
2 Assistant Professor, Geology Department, Faculty of Basic Sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran.
3 Assistant professor, Geology Department, Faculty of Basic sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran
4 Emeritus Professor, Institut de Recherche Pluridisciplinaire en Sciences de l'Environnement (IRPSE), Université des Sciences et Technologies de Lille 1, France.
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
رسوبات پلتفرمی پرمین در نواحی شیرگشت (شمال طبس) و شتری (شرق و جنوبشرقی طبس) با عنوان سازند جمال نامیده میشوند. نخستینبار، اشتوکلین و همکاران (Stocklin et al. 1965) سازند جمال را در بخش جنوبی ارتفاعات شتری و روتنر و همکاران (Ruttner et al. 1968) این سازند را در منطقۀ شیرگشت مطالعه کردند؛ نهشتههای پرمین زیرین در لایههای قاعدهای سازند جمال با عنوان عضو باغ ونگ (Leven and Vaziri Moghaddam 2004) و سپس با عنوان سازند باغ ونگ (Leven and Gorgij 2006) از گروه شیرگشت نامگذاری شدند.
کاهلر (Kahler 1974) چندین گونه فوزولینید متعلق به Misellina Zone به سن بلورین را از بخشهای قاعدهای سازند جمال در کوه باغ ونگ شناسایی کرد. پرتو آذر (Partoazae 1995) بر اساس مجموعۀ فرامینیفری شناساییشده در سازند باغ ونگ، سن آسلین-ساکمارین را برای این سازند پیشنهاد کرد. لون و وزیری مقدم (Leven and Vaziri Moghaddam 2004) در مطالعۀ بیواستراتیگرافی سازند باغ ونگ، سه بایوزون فوزولینیدی را شناسایی کردند که عبارتند از: Pamirina-Mesoschubertella به سن یاختاشین- بلورین، Misellina-Chalaroschwagerina-Paraleeina به سن بلورین و Misellina-Armenina به سن کوبرگندین آغازی؛ همچنین مطالعۀ آنها به شناسایی دو جنس جدید فوزولینید Iranella و Paraleeina منجر شد. عارفیفرد و همکاران (Arefifard et al. 2006) سازندهای جمال و باغ ونگ در برش باغ ونگ و سازند جمال در ضلع شرقی کوه شش انگشت را که تنها دارای رخنمونهای ناقصی از سازند جمال و بدون رسوبات سازند باغ ونگ است، ازنظر بیواستراتیگرافی بررسی کردند. مطالعۀ کنودونتهای سازند باغ ونگ در برش باغ ونگ به شناسایی گونههایی نظیر Rabeignathus binodosus، R. bucuramangus و Mesogondolella shindyensis منجر شد که معرف بلورین هستند (Leven et al. 2007).
بهتازگی، فونای کنودونت از پایینترین بخش سازند باغ ونگ در هر دو برش باغ ونگ و شش انگشت شناسایی شده است (Balini et al. 2015)؛ این فونا شامل Mesogondolella manifesta، M. monstra، Streptognathodus aff. lanceatus، S. postconstrictus، S. postfusus و Sweetognathus aff. binodosus است و سن ساکمارین آغازی را برای سازند باغ ونگ نشان میدهد(Balini et al. 2015). در برش شش انگشت، سن لایههای قاعدهای سازند باغ ونگ باتوجهبه حضور فسیل براکیوپود Costispinifera sp. به سن پرمین زیرین و کنودونت Sweetognathus guizhouensis به سن آرتینسکین تا کونگورین، جوانتر به نظر میرسد (Balini et al. 2016). مرجانهای تابولای موجود در سازند باغ ونگ در برشهای باغ ونگ و شش انگشت، سن ساکمارین تا کونگورین را نشان میدهند (Niko et al. 2018). بریوزوئرهای شناساییشده در سازند باغ ونگ به آرتنسکین تا کونگورین نسبت داده میشوند (Ernst et al. 2006). خلاصۀ یافتههای مطالعههای پیشین و مطالعۀ جدید در شکل 1 دیده میشود.
با درنظرگرفتن اطلاعات موجود، سن سازند باغ ونگ بر اساس براکیوپودها، کنودونتها، بریوزوئرها و فوزولینیدها متفاوت است و سن واحدی را نشان نمیدهد. ازآنجاکه فوزولینیدها از فسیلهای شاخص برای تعیین سن نهشتههای پرمین به شمار میآیند، مطالعۀ فونای فوزولینید سازند باغ ونگ و بهویژه تطابق آن با برش دیگری که دارای رخنمونهای سازند باغ ونگ با فونای مشابه باشد، امکان تعیین سن دقیقتر این سازند را فراهم میکند؛ بنابراین در مطالعۀ حاضر، سازند باغ ونگ علاوهبر برش باغ ونگ، در برش دیگری واقع در ضلع غربی کوه شش انگشت که دارای رخنمونهای این سازند در زیرسازند جمال است، نمونهبرداری شد. نخستینبار، کاهلر (Kahler 1974) تعداد معدودی از فوزولینیدهای سازند باغ ونگ در ضلع غربی کوه شش انگشت را مطالعه کرد و تاکنون هیچ مطالعۀ دیگری روی فوزولینیدهای سازند باغ ونگ در این برش انجام نشده است. موضوع دیگری که در این کار پژوهشی به آن پرداخته میشود، بررسی حوادث اواخر پرمین زیرین و تأثیر آن روی فونای فوزولینید در ایران و مقایسۀ آن با سایر بلوکهای سیمرین است. اهداف مطالعۀ حاضر عبارتند از: 1) بررسی بیواستراتیگرافی سازند باغ ونگ در دو برش کوه باغ ونگ و ضلع غربی کوه شش انگشت برای کنترل سن سازند باغ ونگ بر اساس فوزولینیدها؛ 2) توصیف تاکسونومیک برخی از فوزولینیدهای شناساییشده؛ 3) بررسی تکامل پالئوبیوژئوگرافی بر اساس زمان ریفتینگ احتمالی نئوتتیس و حرکت بهسمت شمال ایران و سایر بلوکهای سیمرین و تغییرات آبوهوایی در اواخر پرمین زیرین و چگونگی تأثیر آن بر ظهور فونای فوزولینیدی آب گرم در این فاصلۀ زمانی.
شکل 1- جدول نتایج مطالعههای پیشین و مطالعۀ جدید
موقعیت جغرافیایی برشهای مطالعهشده و روش مطالعه
توالی رسوبی بلوک طبس در ایران مرکزی دارای حجم عظیمی از سنگهای فانروزوئیک است؛ بهطوریکه ضخامت ردیفهای پالئوزوئیک آن به دو تا سه هزار متر میرسد و روند تکاملی پالئوزوئیک آن با مناطق اطراف متفاوت است (Aghanabati 2004). علوی (Alavi 1991) بر اساس گسلهای امتدادلغز راستگرد (گسلهای نایبند، کلمرد، کوهبنان و پشت بادام)، ایران مرکزی را به چهار زیربلوک شامل بلوک لوت (LB)، بلوک طبس (TB)، بلوک پشت بادام (PBB) و بلوک یزد (YB) تقسیمبندی کرده است؛ بر اساس این تقسیمبندی، ناحیۀ شیرگشت درون بلوک طبس قرار میگیرد و بهواسطۀ گسلهای کلمرد و کوهبنان از بلوک یزد جدا میشود. در مطالعۀ حاضر، دو برش در کوه باغ ونگ و ضلع غربی کوه شش انگشت انتخاب شدند که در شمالغرب شهرستان طبس و درون بلوک طبس واقع شدهاند (شکل 2).
روش مطالعه
بهمنظور مطالعۀ بیواستراتیگرافی سازند باغ ونگ در برشهای باغ ونگ و شش انگشت بهترتیب تعداد 46 و 53 نمونۀ آهکی و شیلهای آهکی برداشت شدند. بهمنظور مطالعۀ دقیق فوزولینیدها، تعداد 230 مقطع نازک جهتدار از نمونههای آهکی سازند باغ ونگ در برشهای باغ ونگ و شش انگشت تهیه شدند. بهمنظور شناسایی جنسها و گونههای فوزولینیدها در نمونههای مطالعهشده عمدتاً از برشهای محوری و تا حدودی برشهای مایل استفاده شد.
شکل 2- a. نقشۀ تکتونیکی کلی ایران (برگرفته از Alavi 1991 و Aghanabati 1993)، b. نقشۀ بزرگشده که موقعیت مقاطع مدنظر مطالعۀ حاضر را نشان میدهد، 1. مقطع باغ ونگ، 2. مقطع شش انگشت (نشانههای اختصاری: AB: Alborz Belt، SB: Sabzevar Belt،PBB: Posht-e Badam Block، MAP: Makran Accretionary Prism، LT: Lut Block، KD: Kope Dagh، ZO: Zagros Orogen، YB: Yazd Block، TQB: Tabriz-Qom Block، TB: Tabas Block، SSZ: Sanandaj-Sirjan Zone)
بیواستراتیگرافی برشهای مطالعهشده
برش باغ ونگ
مختصات قاعدۀ این برش، 56˚45ˊ25″ طول شرقی و 33˚56ˊ32″ عرض شمالی است. کل ضخامت برش 5/58 متر است که 3 متر از آن به سازند سردر تعلق دارد، 5/48 متر آن دربرگیرندۀ سازند باغ ونگ و 7 متر باقیماندۀ آن شامل بخشهای قاعدهای سازند جمال است. مرز زیرین سازند باغ ونگ با سازند سردر بهشکل ناپیوستگی همشیب و مرز بالایی آن با سازند جمال از نوع تدریجی است (شکل 3). هشت واحد سنگشناسی در این برش شناسایی شدهاند که مشخصات سنگشناسی آنها از قاعده بهسمت رأس به شرح زیر است:
1- 3 متر سیلتستون مایل به سبز متوسطلایه که به سازند سردر متعلق است؛
2- 2 متر سنگآهک خاکستری متوسطلایه؛
3- 5/0 متر آهک بیوکلاستیک ماسهدار متوسطلایه با چینهبندی متقاطع؛
4- 3 متر کنگلومرای آهکی؛
5- ماسهسنگ قرمز به ضخامت 1 متر؛
6- آهک ماسهای متوسطلایه به ضخامت 1 متر؛
7- مارن قرمز به ضخامت 1 متر؛
8- 40 متر تناوب سنگآهک مارنی متوسط تا نازکلایه و آهکهای شیلی خاکستری تیره که در بخش بالایی عمدتاً آهکی شدهاند؛
9- 7 متر آهک متوسطلایۀ خاکستری روشن چرتدار.
شکل 3- سازند باغ ونگ، برش باغ ونگ، دید بهسمت جنوبغرب
تعدادی از فوزولینیدها و فرامینیفرهای مطالعهشده در برش باغ ونگ در پلیتهای 1، 2 و 3 نمایش داده شدهاند. باتوجهبه مجموعه فوزولینیدهای یافتشده در برش باغ ونگ، سه بایوزون زیر تشخیص داده شدهاند (شکل 4):
Pamirina darvasica-Sakmarella spp. Zone
این بایوزون نمونههای BA4-BA13 را شامل میشود. قاعدۀ این زون با نخستین ظهور گونههای Pamirina darvasica و Sakmarella spp. و رأس آن با نخستین ظهور گونۀ Chalaroschwagerina vulgarisiformis مشخص میشود. ضخامت این بایوزون 11 متر است. تنوع گونهای در این زون نسبتاً خوب است و سایر گونههای فوزولینید موجود در این زون عبارتند از: P. chilingensis، P. staffellaeformis و Leeina quasifusuliniformis. گونۀ Pamirina darvasica از شمال و جنوب افغانستان (Leven 1997)، دارواز (Leven et al. 1992)، کارنیک آلپ (Davydov et al. 2013) و جنوب چین (Zhou 2017) به سن یاختاشین بالا گزارش شده است. گونههای Sakmarella نظیر Sakmarella cf. fluegeli نخستینبار از بخش زیرین سازند Zweikofel در برش Zweikofel در کارنیک آلپ (Carnic Alps) به سن ساکمارین بالایی شناسایی شدهاند (Davydov et al. 2012)، ولی حضور این گونه همراه با Pamirina darvasica که شاخص یاختاشین بالاست، سن یاختاشین بالا را برای این بایوزون نشان میدهد.
شکل 4– توزیع چینهشناسی فرامینیفرهای کوچکتر و فوزولینیدهای سازند باغ ونگ، برش باغ ونگ (نشانۀ اختصاری: Carb.: Carboniferous)
Chalaroschwagerina vulgarisiformis Zone
این بایوزون نمونههای BA14-BA46 را شامل میشود و قاعدۀ آن با نخستین ظهور گونۀ Chalaroschwagerina vulgarisiformis و رأس آن با نخستین ظهور گونۀ Misellina cf. termieri مشخص میشود. ضخامت این بایوزون 24 متر است. اگرچه گونههای فوزولینید تنها در نمونۀ BA-14 در برش باغ ونگ شناسایی شدهاند، چینههای واقع در بالای این نمونه تا پیش از نمونۀ BA-47 نیز جزو این بایوزون در نظر گرفته میشوند. تنوع گونهای در این بایوزون بسیار کم است و علاوهبر حضور Chalaroschwagerina vulgarisiformis، میتوان به حضور Chararoschwagerina spp. و Leeina sp. نیز اشاره کرد. سیلیسیشدن نمونۀ BA-14 مانع شناسایی برخی از گونههای Chalaroschwagerina شده است. Chalaroschwagerina vulgarisiformis از جنوب افغانستان (Leven 1997)، جنوبشرق پامیر (Leven 1967) و دارواز (Leven et al. 1992) از یاختاشین تا بلورین گزارش شده است. باتوجهبه اینکه لایههای حاوی زون Chalaroschwagerinavulgarisiformis روی چینههای زون Pamirina darvasica-Sakmarella spp. به سن یاختاشین بالایی قرار دارند، این چینهها به بلورین زیرین نسبت داده میشوند.
Misellina cf. termieri Zone
این بایوزون نمونههای BA47-BA62 را شامل و بر اساس نخستین ظهور گونۀ Misellina cf. termieri تعریف میشود؛ حد بالایی این زون با حضورنداشتن گونۀ یادشده مشخص میشود. ضخامت این بایوزون 13 متر است و سایر فوزولینیدهای موجود در این زون عبارتند از: Toriyamaia sp.، Leeina isomie، L. sp. و Nankinella nagatoensis. گونۀ Misellina termieri از بلورین بالایی شمال افغانستان (Leven 1997)، دارواز (Leven et al. 1992)، جنوبشرق پامیر (Leven 1967)، ماورا قفقاز (Leven 1998) و تایلند (Toriyama 1982) گزارش شده است؛ بنابراین، سن این بایوزون نیز به بلورین بالایی نسبت داده میشود.
برش شش انگشت
مختصات قاعدۀ این برش، 56˚ 45′ 12″ طول شرقی و 33˚ 57′ 10″عرض شمالی است و در ضلع غربی کوه شش انگشت قرار گرفته است. کل ضخامت برش 62 متر است که 9 متر آن به سازند سردر تعلق دارد، 5/43 متر آن دربرگیرندۀ سازند باغ ونگ و 8 متر باقیماندۀ آن شامل بخشهای قاعدهای سازند جمال است. مرز زیرین سازند باغ ونگ با سازند سردر بهشکل ناپیوستگی همشیب و مرز بالایی آن با سازند جمال از نوع تدریجی است (شکل 5).
پنج واحد سنگشناسی در این برش شناسایی شدهاند که مشخصات سنگشناسی آنها از قاعده بهسمت رأس به شرح زیر است:
1- 9 متر سیلتستون متوسطلایۀ سبز کمرنگ که به سازند سردر تعلق دارد؛
2- 1 متر سنگآهک ماسهای متوسطلایه به رنگ خاکستری تیره که نشاندهندۀ آغاز رسوبگذاری سازند باغ ونگ است؛
3- 5/0 متر شیل سیلتی خاکستریرنگ؛
4- 5/43 متر تناوب آهکهای خاکستری متوسطلایه با شیلهای آهکی خاکستریرنگ که بهسمت بالا عمدتاً آهکی است؛
5- 8 متر آهک خاکستری متوسطلایۀ چرتدار که به سازند جمال متعلق است.
تعدادی از فوزولینیدهای مطالعهشده در ضلع غربی کوه شش انگشت در پلیتهای 1، 2 و 3 نمایش داده شدهاند. باتوجهبه مجموعه فوزولینیدهای یافتشده در این برش، دو بایوزون زیر برای آن تعریف میشوند (شکل 6):
1- Misellina (Brevaxina) dyhrenfurthi-Chalaroschwagerina vulgarisiformis
این بایوزون شامل نمونههای SHB1-52 است. آغاز این بایوزون با ظهور Misellina (Brevaxina) dyhrenfurthi و Chalaroschwagerina vulgarisiformis و رأس آن با ظهور Misellina cf. termieri مشخص میشود. ضخامت این بایوزون 43 متر است. در این بایوزون، گونههای فوزولینیدی دیگری نظیر Chalaroschwagerina vulgaris، C. tumida، C. globosaeformis، Neofusulinella pseudogiraud، Alpites sinenesis و Leeina isomie نیز وجود دارند. اگرچه بیشتر گونههای فوزولینید این زون از یاختاشین تا بلورین گزارش شدهاند، حضور گونۀ شاخص Misellina (Brevaxina) dyhrenfurthi که در چینههای بلورین زیرین افغانستان (Leven 1997)، دارواز (Leven et al. 1992) و ژاپن (Kobayashi 2005) وجود دارد، سبب شده است سن این بایوزون نیز به بلورین زیرین نسبت داده شود.
شکل 5- سازند باغ ونگ، ضلع غربی کوه شش انگشت، دید بهسمت غرب- جنوبغرب
Misellina cf. termieri Zone
این بایوزون نمونۀ SHB53 را در بر میگیرد و با نخستین ظهور گونۀ Misellina cf. termieri تعریف میشود؛ حد بالایی این زون با حضورنداشتن این گونه مشخص میشود. ضخامت این بایوزون 1 متر است. سن این بایوزون باتوجهبه حضور Misellina cf. termieri به بلورین بالایی نسبت داده میشود.
در نخستین گزارش کاهلر (Kahler 1974) دربارۀ فوزولینیدهای سازند باغ ونگ در ضلع غربی کوه شش انگشت به حضور گونههایی از جنسPseudofusulina وParafusulina اشاره شده است. در بررسی جدید طی مطالعۀ حاضر مشخص شد جنسهای فوزولینید معرفیشدۀ کاهلر (Kahler 1974) به Chalaroschwagerina و Praeskinerella تعلق دارند.
مطالعۀ سیستماتیک محتویات فرامینیفری در دو برش یادشده گویای حضور فوزولینیدها و فرامینیفرهای کوچک جدیدی است که برای نخستینبار در رسوبات یاختاشین بالایی و بلورین ایران گزارش و شامل Sakmarella (گونههای Sakmarella cf. fluegeli و Sakmarella implicate)، زیرجنس Alpites (گونۀ Darvasites (Alpites) sinensis) که برای نخستینبار گونۀ لکتوتایپ (Lectotype) برای گونۀ Darvasites sinenesis (Chen 1934) در جنوب چین در نظر گرفته میشود، Grozdilova sp.، Oketaella shiroishiensis، Bradyina lepida، Hemigordiellina regulari، Orthoverella sp.، Endoteba sp.، Epimonella sp.، Haplophragmina sp.، Pseudobradyina sp.، Olgaorlovella sp. و Palaeonubecularia sp. میشوند. در مطالعۀ لون و وزیری مقدم (Leven and Vaziri Moghaddam 2004)، مجموعههای فوزولینیدی شناساییشده از سازند باغ ونگ به بلورین نسبت داده شدهاند؛ درحالیکه در مطالعۀ حاضر، فونای فوزولینیدی سازند باغ ونگ به مجموعههای یاختاشین بالایی، بلورین زیرین، بلورین میانی و بلورین بالایی تفکیک شد.
در برش شش انگشت، نهشتههای یاختاشین بالایی رخنمون ندارند و باتوجهبه فاصلۀ کم بین دو برش، نبود این نهشتهها در برش شش انگشت ممکن است بهعلت تغییر رخساره یا ناشی از عملکرد گسلها بین دو برش باشد.
شکل 6- توزیع چینهشناسی فرامینیفرهای کوچکتر و فوزولینیدهای سازند باغ ونگ، ضلع غربی کوه شش انگشت. نشانههای اختصاری: upper Bolorian u. B.:،M. t. Z.: Misellina cf. termieri Zone
توصیف برخی از گونههای فوزولینید شناساییشده در سازند باغ ونگ
راسته: Fusulinida Fursenko 1958
خانواده: Triticitidae Davydov 1986
جنس: DarvasitesMiklukho-Maklay 1959
زیرجنس: AlpitesDavydov, Krainer & Chernyk 2012
گونه: Darvasites (Alpites) sinensis (Chen 1934) (پلیت 1، شکل 6)
لکتوتایپ: در مطالعۀ حاضر، این گونه لکتوتایپ نمونۀ معرفیشده از سنگآهکهای سواین (Swine)، چوانشان (Chuanshan) و کیانگسو (Kiangsu) جنوبی در چین (Chen 1934, pl. 7, fig 8) در نظر گرفته شد.
توصیف: پوسته دارای اندازۀ متوسط، بیضیشکل، دارای شیبهای جانبی محدب و قطبین مدور و تعداد دورهای پیچش 7 دور است. نخستین دورهای پیچش بههمفشردهترند، ولی درکل دورهای پیچش بههم نزدیک و یکنواختند. طول پوسته در اولین و آخرین دور پیچش از 3/0 تا 4 میلیمتر و قطر آن از 2/0 تا 2 میلیمتر و نسبت قطر به طول بین 5/0 تا 66/0 تغییر میکند. حجرۀ جنینی کروی با اندازۀ متوسط (60 میکرون) است. چینخوردگی سپتایی در زونهای جانبی پیشرفتهتر است و در بخشهای مرکزی وجود ندارد، دیواره از تکتوم و کریوتکا ظریف تشکیل شده و دارای ضخامت 30 میکرون در دورهای اولیه و 70 میکرون در دورهای پایانی است، کوماتا کوچک و نامتقارن است. تونل مسیر نسبتاً منظمی دارد و پرشدگی محوری وجود ندارد.
پیدایش: یاختاشین تا بلورین پالئوتتیس و زون Misellina (Brevaxina) dyhrenfurthi به سن بلورین آغازی در سازند باغ ونگ، برش شش انگشت.
خانواده: Schwagerinidae Dunbar and Henbest 1930
جنس: Sakmarella Bensh and Kireeva in Bensh 1978
گونه: Sakmarella cf. implicata Schellwien 1908 (پلیت 1، شکلهای 1 تا 3)
توصیف: پوسته متوسط تا بزرگ، دوکیشکل، محدبالطرفین با قطبین نوکتیز و تعداد دورهای پیچش 5 دور است. دو دور اول پیچش بههم نزدیکند، ولی فواصل پیچش در دورهای بعدی افزایش مییابند. طول پوسته از 4/0 تا 3/4 میلیمتر و قطر آن از 3/0 تا 9/1 میلیمتر و نسبت قطر به طول بین 32/0 تا 8/0 تغییر میکند. حجرۀ جنینی کروی و اندازۀ آن بین 250 تا 300 میکرون متغیر است. سپتاها چینهای بلند و باریک و چینخوردگی شدیدی دارند. دیواره از تکتوم و کریوتکا تشکیل شده و ضخامت آن در دورهای آغازی 30 میکرون و در دورهای پایانی 50 میکرون است. تونل وجود ندارد و پرشدگی محوری ضعیف است.
گونۀ شناساییشده در سازند باغ ونگ ازنظر داشتن تعداد دورهای پیچش کمتر و چینخوردگی سپتایی تا اندازهای کمتر با گونۀ تیپ معرفیشده برای Sakmarella implicata متفاوت است.
پیدایش: ساکمارین تا کونگورین شمالغرب پاکستان (Leven 2010)، پرمین آغازی جنوب چین (Chen and Wang 1978)، کارنیک آلپ (Davydov et al. 2012) و در Pamirina darvasica-Sakmarella cf. fluegeli Zone سازند باغ ونگ، برش باغ ونگ به سن یاختاشین بالایی.
خانواده: Schubertellidae Miklukho-Maklay, 1958
جنس: Oketaella Thompson, 1954
گونه: Oketaella shiroishiensis Morikawa and Kobayashi 1960 (پلیت 1، شکل 8)
توصیف: پوسته کوچک و بیضوی تا دوکیشکل و تعداد دورهای پیچش 2 دور است. قطر پوسته در اولین و دومین دور پیچش بین 1 تا 5/1 میلیمتر و طول آن بین 5/1 و 9/2 میلیمتر و نسبت قطر به طول پوسته بین 51/0 تا 66/0 تغییر میکند. حجرۀ جنینی نسبتاً بزرگ ( 90 میکرون) است. سپتاها مسطحند و در قطبین تا اندازهای چینخوردهاند. دیواره از تکتوم و کریوتکا تشکیل شده است و ضخامتی بین 10 تا 50 میکرون دارد. تونل و کوماتای نامتقارن دارد.
پیدایش: آسلین میانی تا بلورین آغازی دارواز (Leven et al. 1992)، یاختاشین افغانستان بهعنوان Biwaella shiroishiensis (Leven 1997)، بلورین کرواسی (Kochansky-Devide and Milanovic 1962) و در سازند باغ ونگ، برش باغ ونگ، در زون Pamirina darvasica-Sakmarella spp. Zone به سن یاختاشین بالایی.
بحث
گسترش رسوبات یاختاشین و بلورین در سایر بلوکهای سیمرین
جنوب افغانستان و افغانستان مرکزی
در جنوب افغانستان، آهکهای ماسهای کمضخامت در زون خوجا مراد حاوی فوزولینیدهای Pamirina darvasica، Darvasites contractus، Darvasites wandae، Chalaroschwagerina vulgaris،C. vulgariformis ،C. kushlini و Pseudofusulina kraffti به سن یاختاشین بالایی تا بلورین هستند(Leven 1997) . در زون دیگری به نام سنگ دوشو در جنوب افغانستان، سنگهای آهکی حاوی گونههای فوزولینید Pseudofusulina postkraffti، P. nishiwarensis و Misellina (Brevaxina) dyhrenfurthi به سن بلورین زیرین گزارش شدهاند (Leven 1997) (شکل 7). در افغانستان مرکزی، آهکهای دولومیتی و آهکهای حاوی اائید و انکوئید زون تزاک به یاختاشین تا بلورین زیرین تعلق دارند و با ناپیوستگی روی رسوبات ساکمارین حاوی فوزولینیدهای شاخص آبهای سرد متعلق به حاشیۀ گندوانا قرار میگیرند. مجموعههای فوزولینیدی یاختاشین تا بلورین زیرین در افغانستان مرکزی شامل Darvasites ordinatus، D. pseudosimplex، D. wandae، Chalaroschwagrina vulgaris، Pseudofusulina fusiformis، P. kraffti، P. hessensis، P. postkrffti، crassitectoria Praeskinnerella و Misellina (Brevaxina) dyhrenfurthi هستند .(Leven 1997)
جنوبشرق پامیر
رسوبات یاختاشین زیرین در جنوبشرق پامیر حاوی رسوبات آواری با معدودی میانلایههای آهکیاند و تعیین سن آنها بر اساس فسیلهای براکیوپود و بریوزوآ است (Grunt and Dmitriev 1973; Gorjunova 1975; Grunt and Novikova 1994). در این ناحیه، رسوبات متعلق به بلورین از سنگآهکهای سیلتی، سیلتستون و میانلایههای نازکی از آهکهای مارنی تشکیل شدهاند که با نهشتههایی از جریانهای گدازۀ بازالتی با بافت بالشی و میانلایههای آهکی دنبال میشوند (Lenova and Dimitriev 1989; Angiolini et al. 2015). فونای فوزولینید بلورین شناساییشده در جنوبشرق پامیر شامل Pseudofusulina nishiwarensis،Chalaroschwagerina vulgarisiformis ، Misellina (Brevaxina) otakiensis، M. (B.) dyhrenfurthi، M. parvicostata و M. termieri است (Leven 1998) (شکل 7).
کاراکوروم (Karakorum)
در غرب کاراکوروم، رسوبات یاختاشین تا بلورین شامل چینههای آهکی و افقهای مارنی و شیلی با میانلایههای ماسهسنگیاند(Gaetani et al. 1995) . مجموعههای فوزولینید به سن یاختاشین با Pamirina sp.، Chalaroschwagerina solita، C. vulgaris و Pseudoendothyra mathildae مشخص و با آهکهای حاوی Darvasites zulumartensis و Pseudofusulina norikurensis krafftiformis دنبال میشوند و اگرچه به یاختاشین منتسب میشوند، قرارگرفتن آنها روی چینههای متعلق به یاختاشین سبب درنظرگرفتهشدن سن بلورین برای آنها میشود. چینههای یاختاشین و بلورین در غرب کاراکوروم روی رسوباتی به سن ساکمارین قرار دارند که دارای زون فوزولینیدی Eoparafusulina pamirensis-Pseudofusulina plena متعلق به آبهای خنک حاشیۀ گندوانا است (Gaetani et al. 1995) (شکل 7).
بلوک کیانگتانگ (Qiangtang Block)
رسوبات یاختاشین در بلوک کیانگتانگ در شمال تبت بهطور عمده از سنگآهکهای لغزشی، سنگهای ولکانیکی و توربیدیت تشکیل شدهاند، ولی فوزولینیدها تنها در توربیدتها یافت شدهاند و گونههای Pseudofusulina pamirensis، P. atetsensis، Neodutkevitchia insignis، Neodutkevichia tumidiscula، Leeina krafftiformis، Chalaroschwagerina vulgaris، C. globosa، C. solita و Praeskinnerella pavlovi را شامل میشوند که تعدادی از آنها شاخص حاشیۀ گندوانا هستند و بر اساس حضور جنسهای Chalaroschwagerina و Praeskinnerella به یاختاشین نسبت داده میشوند (Zhang et al. 2012a,b, 2013a,b). در بلوک کیانگتانگ، رسوبات یاختاشین روی چینههای آسلین بالایی تا ساکمارین زیرین قرار گرفتهاند که متشکل از سنگهای دگرگونی نظیر اسلیت، شیست و کوارتزیت، دایکهای بازالتی و مافیک و رسوبات یخچالی است. رسوبات بلورین در بلوک کیانگتانگ رخنمون ندارند و رسوبات کوبرگندین که عمدتاً کربناتهاند، روی رسوبات یاختاشین قرار گرفتهاند (Zhang et al. 2012a,b) (شکل 6).
بلوک بائوشان (Baoshan Block)
نهشتههای ساکمارین پسین تا یاختاشین زیرین در بلوک بائوشان عمدتاً شامل رسوبات آواری (ماسهسنگ، سیلتستون و مادستون) هستند، ولی بخش قاعدهای آنها با رسوبات یخچالی و رأس آنها با رسوبات آهکی مشخص میشوند. فونای فوزولینیدی شناساییشده در این رسوبات شامل Eoparafusulina pseudosimplex، E. laudoni، Pseudofusulina macilenta و P. minitumidiscula است که به فونای آبهای خنک حاشیۀ گندوانا و عرضهای جغرافیایی بالاتر از 30 درجۀ جنوبی تعلق دارند (Huang et al. 2015) (شکل 7).
زمان حرکت بهسمت شمال بلوکهای سیمرین باتوجهبه شواهد ظهور فوزولینیدها
نخستینبار، سنگور (Sengör 1979) مفهوم قارۀ سیمرین را پیشنهاد کرد که شامل بلوکهای تکتونیکی ایران مرکزی، جنوب افغانستان، شمال کاراکوروم (پاکستان)، کیانگتانگ (شمال تبت)، غرب ایالت Yunnan چین تا میانمار، غرب تایلند و غرب شبهجزیرۀ مالزی است .(Sengör et al. 1988; Metcalf 2009) این قطعههای قارهای با جدایش از حاشیۀ شرقی گندوانا در اواخر پالئوزوئیک و حرکت بهسمت شمال به بازشدن نئوتتیس و بستهشدن پالئوتتیس منجر شدند؛ برخورد نهایی این قطعهها با حاشیۀ اورازیا (Eurasia)، کوهزایی سیمرین را به وجود آورد .(Dercourt et al. 1993; Ruben et al. 2007; Muttoni et al. 2009)
برخلاف بازسازیهای پالئوژئوگرافیک پیشین، توزیع بلوکهای سیمرین بهشکل نواری مایل از غرب به شرق نیست (Metcalf 2002; Ueno 2003)، بلکه در فرضیۀ جدید بر اساس شواهد ولکانیکی، پالئومغناطیس و فسیلشناسی (بهویژه فوزولینید) بلوکهای سیمرین بهشکل سه مجموعه از قطعههای قارهای جداگانه به موازات یکدیگر در نظر گرفته میشوند (Zhang et al. 2013a,b). در فرضیۀ جدید، بلوکهای بائوشان و کیانگتانگ در بخشهای جنوبیتری نسبت به بلوکهای دیگر نظیر ایران مرکزی، جنوب افغانستان و کاراکوروم قرار دارند و در فواصل زمانی دیرتری نسبت به بلوکهای شمالیتر بهسمت شمال حرکت کردهاند.
تاکنون مطالعههای متعددی دربارۀ زمان جدایش قطعههای قارهای سیمرین و حرکت آنها بهسمت عرضهای جغرافیایی پایینتر انجام شدهاند و از شواهد پالئومغناطیسی، تعیین سن رخدادهای ماگماتیسم، اطلاعات بیواستراتیگرافی و سنگشناسی در این مطالعهها استفاده شده است (Muttoni et al. 2009; Angiolini et al. 2013; 2014, 2015, Zhang et al. 2012a,b, 2013a,b)؛ برای نمونه، توالیای از دایکهای مافیک در توربیدیتهای یاختاشین و کربناتهای کوبرگندین زیرین بلوک کیانگتانگ نفوذ کرده و این توالی خود روی قاعدۀ بازالتی قرار گرفته است؛ این توالی، فرایند تکتونیکی مداوم تفسیر میشود که با شکستگی در زمان ساکمارین آغاز و با ریفتینگ فعال در زمان یاختاشین و جدایش و حرکت بهسمت شمال در زمان کوبرگندین آغازی دنبال شده است (Zhang et al. 2012a,b). در بلوک کیانگتانگ، اگرچه فونای فوزولینیدی یاختاشین دارای مخلوطی از فونای آبهای خنک حاشیۀ گندوانا و فونای آبهای گرم شمال پالئوتتیس است (Zhang et al. 2013a,b)، ظهور فوزولینیدهای مناطق تروپیک و سابتروپیک از گروه verbeekinids در کربناتهای به سن کوبرگندین نشانهای از حرکت این بلوک بهسمت شمال در زمان کوبرگندین در نظر گرفته شده است (شکل 8).
شکل 7- تطابق نهشتههای یاختاشین و بلورین در ایران، جنوب افغانستان و افغانستان مرکزی (Leven 1997)، جنوبشرق پامیر (Lenova and Dimitriev 1989; Angiolini et al. 2015)، کاراکوروم (Gaetani et al. 1995)، کیانگتانگ (Zhang et al. 2012a,b, 2013a,b) 2012a, 2013)و بائوشان (Huang et al. 2015). علامت ضربدر برای نشاندادن فعالیتهای ولکانیکی در نظر گرفته شده است.
نشانههای اختصاری: Pseudofusu.: Pseudofusilina، karapet.: karapetovi، contrac.: contractus، ordina.: ordinatus، Chalaro. vulgari.: Chalaroschwagerina vulgariformis،postkra.: postkraffti، (B.) dyhr.: (Brevaxina) dyhrenfurthi، gundar.: gundarensis، nishiwa.: nishiwarensis، vulgarisifo.: vulgarisiformis، parvicost.: parvicostata، Kuber.: Kubergandella، Parafusu. dzamanta.: Parafusulina dzamantalensis، pam.: pamirensis، zulumar.: zulumartensis، yunnani.: yunnanica،jarkhu.: jarkhunensis ، Neodutke.: Neodutkevitchia، Preskinn.: Preskinnerella، S، Monodiexodi.: Monodiexodina، multi.: multiseptata؛ Cancel.: Cancellina، Eoparafusu. pseudo.: Eoparafusylina pseudosimplex.
همزمانی فورانهای بازالتی بین بلوکهای بائوشان (Ueno et al. 2002) و کیانگتانگ در اواخر پرمین آغازی که از طریق فونای فوزولینید مشابه در یاختاشین نیز تأیید میشود، گویای وجود شباهتهایی بین این دو بلوک است؛ این شواهد نشان میدهند بازشدن نئوتتیس در بلوکهای بائوشان و کیانگتانگ در یاختاشین انجام شده است (Zhang et al. 2012a,b, 2013a,b)، اما اختلاف زمانی ظهور فونای فوزولینید آبهای گرم نظیر neoschwagerinids و verbeekinids که در بلوک کیانگتانگ در کوبرگندین زیرین و در بلوک بائوشان در مورگابین اتفاق افتاده است (Huang et al. 2015)، نشان میدهد احتمالاً این دو بلوک تاریخچۀ پالئوژئوگرافی یکسانی از زمان یاختاشین به بعد نداشتهاند (شکل 8).
جنوبشرق پامیر و پامیر مرکزی بهعلت داشتن فونای فوزولینید به سن ساکمارین بالایی تا یاختاشین زیرین به حاشیۀ گندوانا و زون معتدل جنوبی (Leven 1993) تعلق دارند و از سوی دیگر، وجود بازالتهای مربوط به ریفتینگ در این مناطق که به اواخر پرمین آغازی (بلورین) (Leven 1995) تعلق دارند، ملاک شباهتهایی بین جنوبشرق پامیر با بلوک کیانگتانگ تلقی میشود؛ ولی وجودنداشتن رسوبات با منشأ یخچالی به سن اوایل پرمین آغازی در جنوبشرق پامیر و پامیر مرکزی میتواند گواه قرارگرفتن آنها در عرضهای جغرافیای بالاتر نسبت به بلوکهای بائوشان و کیانگتانگ در فاصلۀ زمانی آسلین تا ساکمارین باشد (شکل 8).
شکل 8- نقشۀ پالئوژئوگرافی بلورین و شیوۀ توزیع بلوکهای سیمرین در این فاصلۀ زمانی (برگرفته از Zhang et al. 2013a,b با اصلاحات).
نشانههای اختصاری: Tu: Turkey، Ir: Iran، CA: Central Afghanistan، SA: South Afghanistan، SP: South Pamir؛ KK: Karakorum؛ Qi: Qiangtang؛ B: Baoshan؛ L: Lhasa؛ T: Tengchong؛ S: Sibomasu؛ SC: South China، Qa: Qamdo؛ IC: Indochina.
در ناحیۀ کاراکوروم بر اساس دادههای پالئومغناطیس محدود و وجود محیط رسوبگذاری عمیقتر بهسمت شمالشرق، بازشدگی نئوتتیس در این بلوک به زمانی پساز یاختاشین نسبت داده شده است (Gaetani 1997; Muttoni et al. 2009). هیچگونه دادههای پالئومغناطیس برای تعیین موقعیت جغرافیای دیرینۀ افغانستان در اواخر پالئوزوئیک در دسترس نیست(Muttoni et al. 2009) ؛ باوجوداین و بر اساس شواهد رخسارهای و محتویات فونای فوزولینیدی، به نظر میرسد جنوب افغانستان و افغانستان مرکزی در پرمین زیرین در عرضهای جغرافیایی بسیار نزدیک به ایران، کاراکوروم و جنوبشرق پامیر قرار گرفته بودهاند (Leven 1998; Muttoni et al. 2009; Davydov and Arefifard 2007).
زمان ریفتینگ و بازشدن نئوتتیس در ایران برخلاف یافتههای پیشین، پرمین میانی (Besse et al. 1998; Chauvet et al. 2009; Baud et al. 2012) یا پرمین آغازی (Muttoni et al. 2009) نیست و نشانههایی مبنی بر فازهای اولیۀ ریفتینگ و بازشدگی نئوتتیس طی کربنیفر در ایران وجود دارند؛ تعیین سن رادیومتری به روش U-Pb از زیرکنهای موجود در مجموعههای ماگمایی میشو و گوشیچی در شمالغرب ایران گویای سن 320 تا 356 میلیون سال برای ریفتینگ و بازشدگی نئوتتیس در ایران است که معادل اواخر ویزئن (انتهای کربنیفر زیرین) و باشکیرین (اوایل کربنیفر پسین) است (Saccani et al. 2013; Dilek et al. 2014; Moghadam et al. 2014).
شواهد بیواستراتیگرافی تأییدکنندۀ این سن برای زمان بازشدگی نئوتتیس در ایران، وجود شباهت بین مجموعههای فرامینیفری اواخر ویزئن تا اواخر سرپوخووین البرز با مجموعههای معادل خود در شمال پالئوتتیس است؛ همچنین تشابه منحصربهفردی بین فونای فوزولینیدی باشکیرین- کازیموین و اواخر قزلین ایران با حاشیۀ شمالی پالئوتتیس وجود دارد (Arefifard 2017)؛ از سوی دیگر، گسلخوردگی نرمال و بلوکهای کجشده در کمربند مرتفع زاگرس گویای تغییرشکلهای کششی مربوط به کوهزایی واریسکن در کربنیفر است (Tavakoli-Shirazi et al. 2013).
بهتازگی، دو مجموعۀ ولکانیکی بازالتی در جنوب ترکیه یافت شدهاند که موقعیت ریفت قارهای را نشان میدهند و همراهی آنها با نهشتههای غنی از رادیولرها گویای تشکیل آنها در حوضۀ عمیق است؛ این فعالیتهای ولکانیکی در دو فاصلۀ زمانی آسلین پسین و کوبرگندین اتفاق افتادهاند که زمان نخستین رخداد ولکانیکی میتواند نشانهای از بازشدگی نئوتتیس در آغاز پرمین یا حتی کربنیفر در جنوب ترکیه باشد (Tekin et al. 2019).
بر اساس دادههای موجود به نظر میرسد بازشدگی نئوتتیس در حاشیۀ شرقی گندوانا و تشکیل قارههای سیمرین و حرکت بعدی آنها بهسمت شمال و عرضهای جغرافیایی پایینتر و گرمتر بهطور همزمان نبوده و در فاصلهای زمانی کربنیفر تا اواخر پرمین آغازی انجام شده است.
تغییرات آبوهوایی در بلورین میانی و تأثیر آن در گسترش فوزولینیدهای آبهای گرم
فونای فوزولینیدی بهعنوان فرامینیفرهای بزرگ آبهای گرم بهطور ویژه نسبت به تغییرات آبوهوایی و تغییرات عرضهای جغرافیایی حساس بودهاند (Ueno 2003; Davydov and Arefifard 2013). ریفتینگ نئوتتیس و حرکت بهسمت شمال بلوکهای سیمرین احتمالاً تنها عامل ظهور فونای فوزولینید آبهای گرم در این بلوکها محسوب نمیشود و تغییرات آبوهوایی در بلورین میانی بهعلت گرمشدن هوا و افزایشیافتن دیاکسیدکربن، نقش مهمی در ایجاد محیط مناسب برای گسترش فونای فوزولینیدی آبهای گرم داشته است.
مطالعههای چن و همکاران (Chen et al. 2013) روی مقادیر ایزوتوپ اکسیژن 18 آپاتیت در پوستۀ کنودونتها گویای آغاز کاهش مقادیر ایزوتوپ اکسیژن به میزان 2‰ در فاصلۀ زمانی بلورین میانی تا کپیتانین است.؛ درحالیکه مقادیر ایزوتوپ اکسیژن 18 در فاصلۀ زمانی آسلین تا بلورین میانی تغییرات چندان محسوسی را نشان نمیدهد. کاهش تدریجی مقادیر ایزوتوپ اکسیژن با افزایش درجهحرارت آب سطحی به میزان 8 درجۀ سانتیگراد و افزایش سطح آب دریا به میزان 200 متر درنتیجۀ ذوبشدن تودههای یخ قارهای در فاصلۀ زمانی بلورین میانی تا کپیتانین مطابقت دارد (Schrag et al. 1996)، درنتیجه، ترکیبی از گرمشدن آبوهوا و ذوب یخها در عرضهای جغرافیایی بالاتر علت کاهش مقادیر ایزوتوپ اکسیژن است. بر اساس دادههای یادشده، ذوبشدن اصلی یخها در اواخر عصر یخبندان در بلورین میانی تا میدین اتفاق افتاده است. این ایده برخلاف تفسیر قبلی مبنی بر درنظرگرفتن آسلین و ساکمارین آغازی برای زمان اوج یخبندان پالئوزوئیک پسین (Fielding et al. 2008; Zeng et al. 2012) و آغاز ذوبشدن ورقههای یخی عرضهای جغرافیایی بالا در اواخر ساکمارین است. شواهد دیگری برای وجود یخبندانهای پساز ساکمارین از شرق و غرب استرالیا (Fielding et al. 2008) و سیبری (Chumakov 1994) تا میدین پسین گزارش شدهاند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت بلورین میانی، زمان تبدیل شرایط Icehouse به Greenhouse در اواخر پالئوزوئیک و افزایش میزان دیاکسیدکربن اتمسفر و افزایش گرما بوده است (Montañez et al. 2007). پیدایش فوزولینیدها در اواخر پرمین زیرین در بلوکهای سیمرین واقع در بخشهای جنوبی کیانگتانگ و بائوشان و تنوع و افزایش بیشتر فونای فوزولینید آبهای گرم متعلق به گروه verbeekinids مانند Misellina و Pamirina در بلوکهای سیمرین واقع در بخشهای شمالی مانند پامیر، افغانستان و ایران در انتهای یاختاشین و بلورین هم میتواند به حرکت بلوکهای سیمرین بهسمت شمال و عرضهای جغرافیایی پایینتر و هم میتواند به گرمشدن جهانی در اثر تبدیل شرایط از Icehouse به Greenhouse و ذوب یخچالها مربوط باشد. در سالهای اخیر، وجود جریانهای آب گرم اقیانوسی در طول اقیانوس نئوتتیس نیز عامل دیگری برای افزایش تبادلهای فونای فوزولینیدی از آبهای گرم استوایی بهسمت آبهای خنک عرضهای جغرافیایی بالاتر حاشیۀ گندوانا در نظر گرفته شده است (Angiolini et al. 2007; Zhang et al. 2012a,b, 2013) (شکل 8).
نتیجه
رسوبات سازند باغ ونگ به سن یاختاشین بالایی تا بلورین بالایی در دو برش چینهشناسی در کوه باغ ونگ و ضلع غربی کوه شش انگشت که عمدتاً از تناوب آهکهای مارنی و شیلهای آهکی تشکیل شدهاند، در پژوهش حاضر مطالعه شدند. قاعدۀ سازند باغ ونگ در مقطع باغ ونگ با کنگلومرای آهکی (حاوی فوزولینیدهای یاختاشین بالایی)، ماسهسنگ، آهک ماسهای و مارن قرمز آغاز میشود که در برش شش انگشت رخنمون ندارند و بههمینعلت، رسوبات یاختاشین بالایی در این برش یافت نمیشوند. بررسی سیستماتیک فونای فوزولینید و فرامینیفرهای کوچک در دو برش مطالعهشده نشاندهندۀ حضور جنسها و گونههایی نظیر Sakmarella (گونههای Sakmarella cf. fluegeli و Sakmarella implicate)، Alpites (گونۀ Alpites sinensis)، Grozdilova sp.، Oketaella sp.، Bradyina lepida، Hemigordiellina regulari، Orthoverella sp.، Endoteba sp.، Epimonella sp.، Haplophragmina sp.، Pseudobradyina sp.، Olgaorlovella sp. و Palaeonubecularia sp. است که برای نخستینبار در برشهای مطالعهشده گزارش شدند. بر اساس مطالعۀ فونای فوزولینید در این دو برش، سه بایوزون شامل Pamirina darvasica-Sakmarella spp. به سن یاختاشین بالایی، Chalaroschwagerina vulgarisiformis به سن بلورین زیرین و Misellina termieri به سن بلورین بالایی در برش باغ ونگ و دو بایوزون شامل Misellina (Brevaxina) dyhrenfurthie-Chalaroschwagerina vulgarisiformis به سن بلورین زیرین و Misselina cf. termieri به سن بلورین بالایی در برش شش انگشت شناسایی شدند. بر اساس اطلاعات موجود، بازشدگی نئوتتیس در بلوکهای سیمرین واقع در بخش شمالی مانند ایران، جنوب و مرکز افغانستان و جنوبشرق پامیر سریعتر از بلوکهای موجود در بخش جنوبی نظیر بائوشان و کیانگتانگ اتفاق افتاده است. ظهور فونای فوزولینیدی آبهای گرم مناطق استوایی و نیمهاستوایی مانند verbeekinids و neoschwagerinids در زمان بلورین در بلوکهای سیمرین میتواند در اثر ترکیبی از عوامل نظیر حرکت بهسمت شمال این قارهها، گرمشدن جهانی آبوهوا و همچنین جریانهای آب گرم اقیانوسی باشد.