Document Type : Research Paper
Authors
1 Master of Science, Petroleum Geology Group, Research Institute of Applied Sciences, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Petroleum Geology Group, Research Institute of Applied Sciences, Tehran, Iran
3 Assistant Professor, Faculty of Mining and Metallurgical Engineering, Yazd University, Yazd, Iran
4 PhD, Iranian Offshore Oil Company, Tehran, Iran
5 Master of Science, Sealand Company, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
ژئوشیمی آلی از تلفیق علوم زمینشناسی و شیمی آلی شکل گرفته است. هدف از این علم، انجام روشهای شیمیایی با دیدگاه خاص زمینشناسی است. علم ژئوشیمی فرآیندهای ذخیرۀ مواد آلی، تبدیل آنها به کروژن، درجۀ بلوغ، منشأ هیدروکربن، چگونگی تشکیل و مهاجرت هیدروکربن در یک سیستم نفتی (Peters and Moldowan 1991; LeCompte and Hursan 2010) را میشناسد و بررسی میکند. بررسی عوامل ثانویه بر هیدروکربنها و طبقهبندی آنها و همچنین ارائۀ مدلهای حوضهای از سیستمهای نفتی موجود در حوضۀ رسوبی از دیگر کاربردهای این علم به حساب میآید (Kotarba et al. 2003). برای اکتشاف یک منطقۀ دارای هیدروکربن، ابتدا باید عناصر و فرآیندهای شکلگیری نفت و گاز مطالعه شود. در یک سیستم نفتی، سه عنصر سنگ منشأ، سنگ مخزن و پوشسنگ و فرآیندهایی چون زمان زایش، مهاجرت و نحوۀ به تله افتادن هیدروکربن نقش دارند (Tissot and Welte 1984). سادهترین و سریعترین روش برای ارزیابی پتانسیل هیدروکربنزایی یک سازند، پیرولیز راکایول است که اطلاعات کاربردی و مفیدی راجع به میزان، نوع و بلوغ حرارتی مادۀ آلی و پتانسیل باقیماندۀ نمونه ارائه میدهد. با بررسی دقیق این مؤلفهها (کمیت، کیفیت و بلوغ مواد آلی) در یک سیستم نفتی، سنگ منشأ مولد هیدروکربن و آشپزخانۀ نفتی مرتبط با آن شناسایی و حفاری در نواحی انجام میشود که پتانسیل هیدروکربنی دارند؛ این کار، از اتلاف سرمایه نیز جلوگیری میکند (Hunt 1996).
خلیجفارس در جنوب غرب آسیا، بین ایران و شبهجزیرۀ عربستان واقع شده و در اواخر میوسن پسین شکل گرفته است. زمینساخت بزرگمقیاس منطقه، بیانگر آن است که رشتهکوههای زاگرس و خلیجفارس در ادامۀ ورقۀ عربی قرار گرفته است (Ghazban 2007). رسوبات بخش زیرین پرکامبرین همراه با بخش فوقانی رسوبات دوران سوم (ترشیری) و در ادامه، رخداد آتشفشانها در غرب و رسوبات دریایی و قارهای در شرق گسترش یافته و باعث شده است تا مرزهای آبی ایران در خلیجفارس، بخش اعظمی از نفت توسعهیافتۀ میدانهای هیدروکربنی را در مخازن کربناته با سن ژوراسیک، کرتاسه و ترشیاری در خود ذخیره کنند (Rabbani et al. 2014). آشکوب آلبین در تمامی نقاط دنیا بیانگر شرایط گرم و گلخانهای بههمراه بالاآمدن نسبی تراز آب اقیانوسها و گسترش شرایط احیایی در بخشهای عمیق حوضههای رسوبی است (Jarvis et al. 2006; Jenkyns 2010; Robinson et al. 2017). غالبشدن این شرایط محیطی در طول این آشکوب، به تهنشست رسوباتی از جنسهای شیل و مارن غنی از مواد آلی در اقیانوسها و ازجمله حوضۀ رسوبی زاگرس و خلیجفارس منجر شده است (Farzipour Saein et al. 2013; Burberry 2015).
خلیجفارس از غنیترین حوضههای رسوبی برای تولید و ذخیرۀ هیدروکربن در جهان است. حضور سنگهای منشأ با مواد آلی فراوان، مخازنی با جنس کربناته و حضور پوشسنگهای مناسب همراه با تاقدیسهای موجود، باعث ذخیرهشدن حجم بالایی از نفت و گاز در خلیجفارس شده است. حضور یک سوم ذخایر گازی دنیا که نشاندهندۀ بلوغ مناسب سنگ منشأ در اعماق (Rabbani 2007) است و همچنین موقعیت ژئوپلیتیک و استراتژیک خلیجفارس، اهمیت پژوهش در این منطقه را بیشتر میکند.
هدف از انجام این پژوهش، بررسی پتانسیل هیدروکربنزایی سازند کژدمی در میدانهای هندیجان، سروش، فروزان و خارگ واقع در شمال غرب خلیجفارس و ارزیابی محیطهای رسوبی غنی از مادۀ آلی، با استفاده از پیرولیز راکایول و بازتابندگی ویترینایت است.
زمینشناسی منطقه
در طول دورۀ نئوژن، خلیجفارس بهعنوان یک حوضۀ فورلندی عمل کرده (Alavi 2004) و بخش عمیقتر آن در حاشیۀ شمالی و ساحل ایرانی قرار گرفته است (Alsharhan and Nairn 1997). براساس واحدهای سنگ چینهنگاری، الگوهای ساختاری و تجمعات هیدروکربنی بخش ایرانی خلیجفارس، به چندین ناحیۀ مجزا تقسیم میشود که از میان آنها بخش شمال غربی، غنیترین ناحیۀ هیدروکربنی است (Sfidari et al. 2016, 2021). این بخش از خلیجفارس با فروافتادگی دزفول در شرق، دشت آبادان در شمال و کویت در غرب محدود شده است. بلندای قدیمۀ خفجی-هندیجان و پایینافتادگی بینک نقش مهمی در سیستم نفتی این بخش از خلیجفارس بازی میکنند (Baniasad et al. 2016; Sfidari et al. 2024). به نظر میرسد بلندای قدیمۀ خفجی-هندیجان، نتیجۀ گسلهای پیسنگی ایجادشده در پرکامبرین بر اثر بستهشدن زمین درز عمار[1] و برخورد بخش شمال شرقی صفحۀ عربی باشد. این ساختارهای با امتداد شمالی-جنوبی، نقش مهمی در حفظشدگی و بلوغ سنگ منشأهای منطقه داشتهاند.
در طول ژوراسیک و کرتاسه، صفحۀ عربی در حاشیۀ غیرفعال گندوانا و در نزدیکی استوا قرار داشت (Sharland et al. 2001). در گذر ژوراسیک به کرتاسه، محیط خشک مربوط به اواخر ژوراسیک بهتدریج با یک آب و هوای مرطوب جایگزین شد (Roth and Bowdler 1981). پیشروی ابتدای آپتین به رسوبگذاری سنگآهکهای داریان (شعیبا) در جنوب ایران منجر شد (James and Wynd 1965). در ادامه یک پسروی گسترده در اواخر آپتین، منطقه را فرا گرفت و به نهشتهنشدن رسوب در رأس سازند داریان منجر شد. با این وجود، رسوبگذاری در مناطق عمیقتر از قبیل حوضۀ گرو و حوضههای درون شلفی کژدمی و باب ادامه پیدا کرد (شکل 1). در طول دورۀ آلبین، سپر عربی، منشأ رسوبات آواری دلتای بورگان (در مناطق فراوانی از قبیل شمال شرق عربستان سعودی، دور از ساحل کویت و جنوب عراق گسترش داشت) عمل کرده است (Bordenave and Burwood 1995). دلتای مذکور بهسمت جنوب غرب ایران ازطریق شرایط فاقد اکسیژن عمیقتر فروافتادگی کژدمی جایگزین شده و رسوبات سازند بورگان به مارن و شیلهای سیاه سازند کژدمی تغییر رخساره داده است (Ziegler 2001). در میدانهای ایرانی فراساحل خلیجفارس از قبیل هندیجان (نزدیک فروافتادگی دزفول)، سازند کژدمی عمدتاً از شیل، مارن و سنگآهک با مقدار ناچیزی از لایههای ماسهسنگی در یک محیط نرتیک تشکیل شده است. در میدانهای سروش، نوروز و فروزان، که از ساحل ایران دورترند، هنوز واحد سنگی عربی از قبیل نهر عمر بهجای سازند کژدمی استفاده میشود. دلیل این امر بهسبب افزایش سهم ماسه در این بخش از حوضه و حضور ضخامت در حدود 40 متری رخسارۀ ماسهای در بالا و پایین لایۀ سنگآهک شیلی است (Ghazban 2007). سازند کژدمی درنهایت با سنگآهکهای به سن سنومانین سازند سروک در زمان گسترش پلتفرم کربناته در سنومانین جایگزین شده است.
مرز پیوستۀ سازند کژدمی با سازند سروک، در بخش شمال غربی خلیجفارس نشان میدهد که بلندای قدیمۀ خفجی-هندیجان در زمان رسوبگذاری سازند کژدمی ازنظر تکتونیکی غیرفعال بوده است. در طول رسوبگذاری سازندهای سروک، ایلام و گورپی بلندای قدیمه شروع به فعالیت کرده است. درنتیجه این فعالیتها ضخامت سازندهای ذکرشده در بخشهای مختلف شمال غرب خلیجفارس (محل میدانهای هندیجان، خارگ، سروش و فروزان) متنوع بوده و نقش مهمی در میزان بلوغ سازند کژدمی داشته است؛ برای مثال، ضخامت رسوبات سروک تا گورپی در بخش شمالی خفجی-هندیجان (میدانهای هندیجان و خارگ) از بخش جنوبی آن (میدانهای سروش و فروزان) بیشتر بوده است که تأثیرگذاری طولانی مدتتر فعالیت تکتونیکی در بخش جنوبی را نشان میدهد.
شکل 1- (a) پالئوژئوگرافی صفحۀ عربی در زمان آلبین (Van Buchem et al. 2010) و (b) گسترش حوضۀ رسوبی کژدمی در زمان رسوبگذاری (Bordenave and Burwood 1995)
Fig 1- (a) Arabian Plate paleo-geography in Albian (Van Buchem et al. 2010), (b) Kazhdumi Basin development during sedimentation (Bordenave and Burwood 1995)
روش کار
در طرح مطالعاتی حاضر، توان هیدروکربنزایی سازند کژدمی در میدانهای هندیجان، سروش، فروزان و خارگ با استفاده از نتایج پیرولیز راکایول 6 و انعکاس ویترینایت برای تعیین نقاط مستعد تولید هیدروکربن ارزیابی میشود.
پیرولیز راکایول
دستگاه پیرولیز راکایول را انستیتو نفت فرانسه (IFP) اختراع کرد. آنالیز نمونهها در این دستگاه بهصورت خودکار انجام میشود. مدتزمان کوتاه و ارزانبودن آنالیزها از ویژگیهای مهم این روش است که با آن تعداد زیادی نمونه آنالیز (Behar et al. 2001; Sfidari 2024) و اطلاعات کاربردی دربارۀ نوع مواد آلی، پتانسیل باقیمانده، کل کربن آلی[2] (برحسب درصد وزنی) و تحول حرارتی مواد آلی آشکار میشود. درواقع پیرولیز راکایول وسیلهای کاربردی برای تشخیص سریعتر سنگهای مولد هیدروکربن از غیر مولد است (Page and Kuhnel 1980). برای انجام آنالیز، از خردههای حفاری، مغزهها و یا نمونههای سطحالارضی استفاده میشود (Bordenave 1993).
دستگاه راکایول 6، دو کورۀ پیرولیز و اکسیدان دارد. پتانسیل تولید هیدروکربن نمونههای آمادهشده به کمک کورۀ پیرولیز در شرایط محیطی خنثی و افزایش دما، با یک برنامۀ حرارتی خاص، بررسی میشود. این فرآیند تقلیدی از تولید طبیعی هیدروکربن در طول مرحلۀ کاتاژنز در طبیعت است (Barker 1974). 75-50 میلیگرم از نمونه سنگ در حضور گازی خنثی (همانند نیتروژن) تا دمای 600 درجۀ سانتیگراد حرارت داده میشود. بالارفتن دما تا 300 درجۀ سانتیگراد، باعث آزادشدن هیدروکربنهای فرار موجود در نمونه میشود که بهصورت پیک S1 (برحسب میلیگرم هیدروکربن بر گرم سنگ) است و میزان هیدروکربنهای آزاد موجود در نمونه را نشان میدهد. در دمای 390-300 درجۀ سانتیگراد، گروههای کربوکسیل درون کروژن تجزیه و بهصورت گازهای CO و CO2 بررسی میشوند که بهصورت پیک S3 (برحسب میلیگرم دی اکسید کربن بر گرم سنگ) و بیانگر مقدار اکسیژنیاند که در ساختار کروژن موجود در رسوبات وجود دارد. همچنین در دمای بین 390 تا 600 درجۀ سانتیگراد، هیدروکربنهایی که در پی شکست حرارتی کروژن تشکیل میشوند، بیانگر پیک S2 (برحسب میلیگرم هیدروکربن بر گرم سنگ) و معرف پتانسیل هیدروکربنزاییاند که در شرایط طبیعی در سنگ منشأ باقی مانده و هنوز به هیدروکربن تبدیل نشده است. از پارامترهای مهم پیرولیز راکایول نیز به Tmax (دمایی که پیک S2 به بالاترین مقدار خود میرسد) اشاره میشود و پارامتری بسیار کاربردی برای بررسی بلوغ حرارتی سنگهای منشأ است (Behar et al. 2001; Sfidari 2024). با تمامشدن مرحلۀ پیرولیز، نمونه به کورۀ اکسیدان منتقل میشود. حرارت تا 850 درجۀ سانتیگراد بالا میشود و مادۀ آلی تحت شرایط اتمسفر مصنوعی (N2/O2; 80/20) سوزانده میشود. نتیجۀ این مرحله، مقدار کربن باقی مانده است که با پیک S4 بیان میشود (Sfidari 2024).
از نسبت این پیکهای به دست آمده با TOC، اندیسهایی محاسبه میشوند که به موارد زیر اشاره میشود: اندیس هیدروژن[3]، معرف مقدار هیدروکربنی است که با توجه به مقادیر مواد آلی موجود در سنگ منشأ تولید میشود؛ اندیس اکسیژن[4]، بیانگر مقدار دی اکسید کربن تولیدشده با توجه به مقدار مادۀ آلی موجود در سنگ منشأ است؛ اندیس تولید[5]، نشاندهندۀ مقدار هیدروکربن تولیدشده از سنگ منشأ نسبتبه کل هیدروکربنی است که سنگ منشأ توانایی تولید آن را دارد و همچنین به پتانسیل هیدروکربنزایی[6] نیز اشاره میشود (Espitalié et al. 1977; Hosseiny and Barati Boldaji 2020; Dembicki 2022).
در این پژوهش تعداد 140 نمونه خردهحفاری از سازند کژدمی در میدانهای هندیجان، سروش، فروزان و خارگ گرفته و پیرولیز راکایول انجام شده است. این کار برای تعیین نوع کروژن، محتوی کربن کل آلی و بلوغ حرارتی بهمنظور شناسایی کمیت، کیفیت و بلوغ مواد آلی موجود در سازند کژدمی و تعیین توان هیدروکربنزایی این سازند، در چاههای مذکور است. نتایج آنالیز راکایول در جدول 1 آورده شده است.
اندازهگیری انعکاس ویترینایت
ویترینایت یک نوع ماسرال با منشأ خشکی در سنگهای منشأ است که میزان انعکاس نور از سطح صیقلیشدۀ ویترینایت با بالارفتن درجۀ بلوغ، افزایش پیدا میکند؛ بنابراین انعکاس ویترینایت بهترین روش برای شناسایی میزان بلوغ سنگ منشأ است (Hunt 1996; Dembicki 2022). اندازهگیری انعکاس ویترینایت با استفاده از میکروسکوپ نوری انعکاسی[7] مجهز به تجهیزات فتومالتیپلایر[8]، یک سیستم کامپیوتری متصل به آن و به روش اندازهگیری غوطهور در روغن انجام میگیرد. در ابتدا باید میکروسکوپ را کالیبره کرد که از قرصهای استاندارد شیشهای برای این کار استفاده میشود؛ سپس یک باریکهای از نور کالیبرهشده را به سطح ویترینایت میتابانیم و مقدار نوری که انعکاس پیدا میکند با بخش فتومالیپلیر ثبت و به رایانه ارسال میشود. بهطور معمول بیش از 30 تا 100 عدد اندازهگیری برای هر نمونه لازم است. درنهایت میانگین مقادیر خواندهشده برای هر مقطع با عنوان درجۀ انعکاس ویترینایت[9] بیان میشود (Sfidari 2024).
تعداد 53 نمونه خردهحفاری از سازند کژدمی در میدانهای هندیجان، سروش و فروزان برای اندازهگیری ضریب انعکاس ویترینایت و بررسی بلوغ حرارتی این سازند انتخاب شده است. نتایج این اندازهگیریها برحسب مقادیر میانگین انعکاس ویترینایت در جدول 2 آورده شده است.
جدول 1- نتایج آنالیز پیرولیز راکایول نمونههای سازند کژدمی در میدانهای مطالعهشدۀ شمال غرب خلیجفارس
Table 1- Kazhdumi Rock-Eval Pyrolysis result for studied oil fields in the northwestern part of the Persian Gulf
Field |
Well name |
Depth (m.) |
Petroleum potential (quantity) |
Kerogen type (quality) |
Thermal maturity |
S1/TOC |
|||||
TOC |
S1 |
S2 |
PP |
HI |
OI |
Tmax |
PI |
||||
Hendijan |
HD-A |
3021 |
1.43 |
0.11 |
5.91 |
6.02 |
413 |
96 |
417 |
0.02 |
0.08 |
3023 |
2.28 |
0.31 |
13.39 |
13.70 |
587 |
62 |
417 |
0.02 |
0.14 |
||
3025 |
2.28 |
0.85 |
12.44 |
13.29 |
546 |
51 |
415 |
0.06 |
0.37 |
||
3031 |
4.54 |
5.97 |
27.83 |
33.80 |
613 |
26 |
418 |
0.18 |
1.31 |
||
3033 |
1.28 |
1.55 |
5.48 |
7.03 |
428 |
73 |
448 |
0.22 |
1.21 |
||
3035 |
1.87 |
2.36 |
7.57 |
9.93 |
405 |
40 |
428 |
0.24 |
1.26 |
||
3037 |
1.32 |
1.06 |
5.30 |
6.36 |
402 |
62 |
456 |
0.17 |
0.80 |
||
3039 |
1.50 |
2.00 |
6.50 |
8.50 |
433 |
45 |
440 |
0.24 |
1.33 |
||
3043 |
2.00 |
2.00 |
7.50 |
9.50 |
375 |
35 |
440 |
0.21 |
1.00 |
||
3045 |
1.87 |
1.06 |
7.61 |
8.67 |
428 |
48 |
454 |
0.12 |
0.57 |
||
3049 |
1.31 |
1.24 |
4.82 |
6.06 |
368 |
40 |
449 |
0.20 |
0.95 |
||
3053 |
1.85 |
1.82 |
5.72 |
7.54 |
309 |
35 |
430 |
0.24 |
0.98 |
||
3055 |
2.00 |
1.28 |
6.80 |
8.08 |
340 |
30 |
430 |
0.16 |
0.64 |
||
3061 |
2.15 |
1.29 |
9.04 |
10.33 |
420 |
23 |
440 |
0.12 |
0.60 |
||
3063 |
1.63 |
2.07 |
5.77 |
7.84 |
354 |
44 |
454 |
0.26 |
1.27 |
||
3067 |
3.09 |
2.05 |
17.72 |
19.77 |
573 |
34 |
428 |
0.10 |
0.66 |
||
3071 |
3.51 |
1.82 |
19.89 |
21.71 |
567 |
31 |
427 |
0.08 |
0.52 |
||
3074 |
2.65 |
1.01 |
14.64 |
15.65 |
572 |
41 |
431 |
0.06 |
0.38 |
||
3075 |
3.00 |
1.50 |
14.00 |
15.50 |
467 |
31 |
431 |
0.10 |
0.50 |
||
3077 |
3.33 |
1.88 |
14.33 |
16.21 |
430 |
25 |
430 |
0.12 |
0.56 |
||
3079 |
3.33 |
1.13 |
14.53 |
15.66 |
436 |
24 |
429 |
0.07 |
0.34 |
||
3083 |
2.88 |
0.79 |
11.68 |
12.47 |
406 |
20 |
435 |
0.06 |
0.27 |
||
3084 |
5.00 |
0.50 |
25.00 |
25.50 |
500 |
16 |
425 |
0.02 |
0.10 |
||
3089 |
6.18 |
0.35 |
33.41 |
33.76 |
541 |
16 |
421 |
0.01 |
0.06 |
||
3093 |
5.48 |
0.32 |
33.03 |
33.35 |
603 |
23 |
421 |
0.01 |
0.06 |
||
3099 |
5.00 |
0.70 |
30.00 |
30.70 |
600 |
23 |
423 |
0.02 |
0.14 |
||
3099 |
4.60 |
1.23 |
25.20 |
26.43 |
548 |
20 |
424 |
0.05 |
0.27 |
||
3103 |
6.24 |
0.45 |
36.25 |
36.70 |
581 |
19 |
422 |
0.01 |
0.07 |
||
3108 |
5.49 |
0.43 |
32.05 |
32.48 |
584 |
20 |
426 |
0.01 |
0.08 |
||
3112 |
4.11 |
0.55 |
24.00 |
24.55 |
584 |
26 |
424 |
0.02 |
0.13 |
||
3115 |
3.50 |
0.50 |
20.00 |
20.50 |
572 |
28 |
425 |
0.02 |
0.14 |
||
3117 |
2.88 |
0.40 |
14.86 |
15.26 |
516 |
27 |
428 |
0.03 |
0.14 |
||
3123 |
1.84 |
0.18 |
6.47 |
6.65 |
352 |
27 |
433 |
0.03 |
0.10 |
||
3127 |
3.51 |
0.69 |
20.42 |
21.11 |
582 |
30 |
426 |
0.03 |
0.20 |
||
3131 |
1.64 |
0.50 |
6.54 |
7.04 |
399 |
38 |
434 |
0.07 |
0.30 |
||
3135 |
1.00 |
0.40 |
3.70 |
4.10 |
370 |
64 |
443 |
0.10 |
0.40 |
||
3137 |
0.86 |
0.19 |
3.03 |
3.22 |
352 |
77 |
448 |
0.06 |
0.22 |
||
Max |
- |
6.24 |
5.97 |
36.25 |
36.70 |
613 |
96 |
456 |
0.26 |
1.33 |
|
Ave |
2.93 |
1.15 |
14.93 |
16.08 |
474 |
37 |
432 |
0.10 |
0.49 |
||
Min |
0.86 |
0.11 |
3.03 |
3.22 |
309 |
16 |
415 |
0.01 |
0.06 |
||
Soroosh |
SR-A |
2094 |
0.42 |
0.23 |
0.35 |
0.58 |
83 |
281 |
426 |
0.40 |
0.55 |
2097 |
0.61 |
0.17 |
0.60 |
0.77 |
98 |
262 |
430 |
0.22 |
0.28 |
||
2100 |
0.53 |
0.16 |
0.49 |
0.65 |
92 |
264 |
423 |
0.25 |
0.30 |
||
2103 |
0.58 |
0.13 |
0.79 |
0.92 |
136 |
200 |
429 |
0.14 |
0.22 |
||
2106 |
0.37 |
0.19 |
0.76 |
0.95 |
205 |
186 |
416 |
0.20 |
0.51 |
||
2109 |
0.31 |
0.12 |
0.25 |
0.37 |
81 |
339 |
426 |
0.32 |
0.39 |
||
2110 |
0.38 |
0.13 |
0.52 |
0.65 |
137 |
289 |
427 |
0.20 |
0.34 |
||
2112 |
0.50 |
0.18 |
0.50 |
0.68 |
100 |
256 |
430 |
0.26 |
0.36 |
||
2115 |
0.44 |
0.14 |
0.47 |
0.61 |
107 |
257 |
433 |
0.23 |
0.32 |
||
2120 |
0.43 |
0.25 |
0.89 |
1.14 |
207 |
181 |
424 |
0.22 |
0.58 |
||
2121 |
0.49 |
0.28 |
0.99 |
1.27 |
202 |
149 |
423 |
0.22 |
0.57 |
||
2124 |
0.61 |
0.64 |
1.54 |
2.18 |
252 |
169 |
421 |
0.29 |
1.05 |
||
2130 |
0.67 |
0.40 |
1.19 |
1.59 |
178 |
239 |
424 |
0.25 |
0.60 |
||
2133 |
0.83 |
0.31 |
1.02 |
1.33 |
123 |
223 |
426 |
0.23 |
0.37 |
||
2139 |
1.14 |
0.43 |
1.56 |
1.99 |
137 |
149 |
432 |
0.22 |
0.38 |
||
2140 |
1.10 |
0.40 |
1.40 |
1.80 |
127 |
145 |
431 |
0.22 |
0.36 |
||
2145 |
0.52 |
0.10 |
0.43 |
0.53 |
83 |
242 |
421 |
0.19 |
0.19 |
||
2148 |
0.85 |
0.27 |
1.09 |
1.36 |
128 |
169 |
430 |
0.20 |
0.32 |
||
2150 |
0.89 |
0.27 |
1.08 |
1.35 |
121 |
163 |
431 |
0.20 |
0.30 |
||
2154 |
0.91 |
0.18 |
0.81 |
0.99 |
89 |
173 |
432 |
0.18 |
0.20 |
||
2085 |
0.46 |
0.10 |
0.53 |
0.63 |
115 |
167 |
423 |
0.16 |
0.22 |
||
2090 |
0.42 |
0.08 |
0.42 |
0.50 |
100 |
160 |
423 |
0.16 |
0.19 |
||
2100 |
0.38 |
0.05 |
0.32 |
0.37 |
84 |
137 |
423 |
0.13 |
0.13 |
||
2110 |
0.70 |
0.10 |
0.80 |
0.90 |
114 |
87 |
421 |
0.11 |
0.14 |
||
2115 |
0.77 |
0.12 |
0.94 |
1.06 |
122 |
87 |
421 |
0.11 |
0.16 |
||
2130 |
0.20 |
0.04 |
0.14 |
0.18 |
70 |
355 |
428 |
0.22 |
0.20 |
||
2140 |
0.40 |
0.12 |
0.25 |
0.37 |
63 |
175 |
425 |
0.32 |
0.30 |
||
2145 |
0.51 |
0.18 |
0.37 |
0.55 |
73 |
137 |
423 |
0.33 |
0.35 |
||
2148 |
0.92 |
0.23 |
0.88 |
1.11 |
96 |
159 |
431 |
0.21 |
0.25 |
||
2154 |
0.95 |
0.46 |
1.38 |
1.84 |
145 |
175 |
424 |
0.25 |
0.48 |
||
SR-B |
2970 |
1.02 |
0.14 |
1.08 |
1.22 |
106 |
94 |
437 |
0.11 |
0.14 |
|
2960 |
1.17 |
0.20 |
1.76 |
1.96 |
151 |
108 |
435 |
0.10 |
0.17 |
||
2950 |
1.34 |
0.29 |
2.09 |
2.38 |
157 |
99 |
437 |
0.12 |
0.22 |
||
2930 |
1.66 |
0.31 |
2.21 |
2.52 |
133 |
118 |
438 |
0.12 |
0.19 |
||
2920 |
1.38 |
0.18 |
1.89 |
2.07 |
137 |
124 |
440 |
0.09 |
0.13 |
||
2910 |
0.95 |
0.18 |
1.32 |
1.50 |
138 |
96 |
440 |
0.12 |
0.19 |
||
2900 |
0.80 |
0.10 |
0.50 |
0.60 |
63 |
181 |
461 |
0.17 |
0.13 |
||
2890 |
1.22 |
0.38 |
2.25 |
2.63 |
184 |
82 |
434 |
0.14 |
0.31 |
||
2880 |
1.43 |
0.94 |
3.67 |
4.61 |
257 |
58 |
427 |
0.20 |
0.66 |
||
2870 |
1.39 |
1.32 |
4.62 |
5.94 |
332 |
60 |
425 |
0.22 |
0.95 |
||
2860 |
0.83 |
0.21 |
1.34 |
1.55 |
161 |
128 |
435 |
0.14 |
0.25 |
||
2850 |
0.78 |
0.28 |
1.27 |
1.55 |
162 |
129 |
434 |
0.18 |
0.36 |
||
2840 |
0.96 |
0.24 |
1.74 |
1.98 |
181 |
120 |
433 |
0.12 |
0.25 |
||
2830 |
0.83 |
0.25 |
1.12 |
1.37 |
135 |
123 |
437 |
0.18 |
0.30 |
||
2820 |
0.93 |
0.71 |
3.10 |
3.81 |
333 |
97 |
427 |
0.19 |
0.76 |
||
2800 |
0.74 |
0.15 |
0.44 |
0.59 |
59 |
200 |
436 |
0.25 |
0.20 |
||
2790 |
0.82 |
0.16 |
0.90 |
1.06 |
109 |
154 |
436 |
0.15 |
0.19 |
||
2780 |
1.03 |
0.20 |
1.30 |
1.50 |
126 |
110 |
436 |
0.13 |
0.19 |
||
2770 |
1.02 |
0.18 |
1.10 |
1.28 |
107 |
113 |
437 |
0.14 |
0.18 |
||
2760 |
1.31 |
0.40 |
2.43 |
2.83 |
185 |
121 |
434 |
0.14 |
0.31 |
||
2750 |
0.78 |
0.21 |
0.96 |
1.17 |
124 |
138 |
436 |
0.18 |
0.27 |
||
2740 |
0.72 |
0.18 |
1.28 |
1.46 |
178 |
118 |
429 |
0.12 |
0.25 |
||
Max |
- |
1.66 |
1.32 |
4.62 |
5.94 |
333 |
355 |
461 |
0.40 |
1.05 |
|
Ave |
0.80 |
0.26 |
1.18 |
1.44 |
138 |
164 |
430 |
0.19 |
0.33 |
||
Min |
0.20 |
0.04 |
0.14 |
0.18 |
59 |
58 |
416 |
0.09 |
0.13 |
||
Foroozan |
FR-A |
1994-96 |
1.09 |
1.09 |
6.16 |
7.25 |
565 |
75 |
437 |
0.15 |
1.00 |
2000-02 |
1.29 |
1.45 |
8.76 |
10.21 |
679 |
73 |
438 |
0.14 |
1.12 |
||
2004-06 |
0.70 |
0.54 |
2.14 |
2.68 |
306 |
177 |
431 |
0.20 |
0.77 |
||
2008-10 |
0.62 |
0.67 |
3.09 |
3.76 |
498 |
116 |
434 |
0.18 |
1.08 |
||
2014-16 |
0.83 |
0.79 |
4.46 |
5.25 |
537 |
135 |
434 |
0.15 |
0.95 |
||
2023-24 |
1.23 |
0.90 |
4.04 |
4.94 |
328 |
69 |
436 |
0.18 |
0.73 |
||
2028-29 |
0.75 |
0.63 |
2.52 |
3.15 |
336 |
147 |
435 |
0.20 |
0.84 |
||
2033-34 |
1.10 |
0.44 |
2.56 |
3.00 |
233 |
216 |
434 |
0.15 |
0.40 |
||
2039-40 |
0.85 |
0.50 |
1.61 |
2.11 |
189 |
139 |
427 |
0.24 |
0.59 |
||
2050-51 |
0.90 |
0.49 |
1.83 |
2.32 |
203 |
106 |
435 |
0.21 |
0.54 |
||
2065-66 |
0.95 |
0.43 |
2.18 |
2.61 |
229 |
129 |
435 |
0.16 |
0.45 |
||
2070-71 |
0.87 |
1.07 |
4.62 |
5.69 |
531 |
97 |
437 |
0.19 |
1.23 |
||
2075-76 |
0.78 |
0.64 |
4.79 |
5.43 |
614 |
164 |
438 |
0.12 |
0.82 |
||
2079-80 |
1.58 |
0.96 |
11.63 |
12.59 |
736 |
59 |
437 |
0.08 |
0.61 |
||
2170-71 |
1.13 |
1.02 |
7.09 |
8.11 |
627 |
176 |
438 |
0.13 |
0.90 |
||
FR-B |
1886 |
1.08 |
0.89 |
1.75 |
2.64 |
162 |
137 |
432 |
0.34 |
0.82 |
|
1900-04 |
1.02 |
0.90 |
1.73 |
2.63 |
170 |
219 |
426 |
0.34 |
0.88 |
||
1908-12 |
1.25 |
0.62 |
1.67 |
2.29 |
134 |
154 |
431 |
0.27 |
0.50 |
||
1928-32 |
1.25 |
0.78 |
1.66 |
2.44 |
133 |
172 |
428 |
0.32 |
0.62 |
||
1938-42 |
1.16 |
0.72 |
1.54 |
2.26 |
133 |
172 |
428 |
0.32 |
0.62 |
||
Max |
- |
1.58 |
1.45 |
11.63 |
12.59 |
736 |
219 |
438 |
0.34 |
1.23 |
|
Ave |
1.02 |
0.78 |
3.79 |
4.57 |
367 |
137 |
434 |
0.20 |
0.77 |
||
Min |
0.62 |
0.43 |
1.54 |
2.11 |
133 |
59 |
426 |
0.08 |
0.40 |
||
Kharg |
KG-A |
3108 |
0.76 |
0.74 |
1.47 |
2.21 |
193 |
89 |
421 |
0.33 |
0.97 |
3110-12 |
0.78 |
0.51 |
1.70 |
2.21 |
218 |
223 |
423 |
0.23 |
0.65 |
||
3118-20 |
0.62 |
0.36 |
1.55 |
1.91 |
250 |
240 |
427 |
0.19 |
0.58 |
||
3138 |
0.65 |
0.48 |
1.89 |
2.37 |
291 |
189 |
425 |
0.20 |
0.74 |
||
Max |
- |
0.78 |
0.74 |
1.89 |
2.37 |
291 |
240 |
427 |
0.33 |
0.97 |
|
Ave |
0.70 |
0.52 |
1.65 |
2.18 |
238 |
185 |
424 |
0.24 |
0.74 |
||
Min |
0.62 |
0.36 |
1.47 |
1.91 |
193 |
89 |
421 |
0.19 |
0.58 |
جدول 2- مقادیر میانگین انعکاس ویترینایت اندازهگیریشده بر نمونههای سازند کژدمی در میدانهای مطالعهشده
Table 2- Vitrinite reflectance result for studied oil fields in the Kazhdumi Formation
Field |
Well name |
Depth (m.) |
Thermal maturity |
Field |
Well name |
Depth (m.) |
Thermal maturity |
||||
Tmax |
Ro% |
Tmax |
Ro% |
||||||||
Hendijan |
HD-A |
3029 |
441 |
0.78 |
Soroosh |
SR-A |
2100 |
423 |
0.45 |
||
3033 |
448 |
0.90 |
2110 |
427 |
0.53 |
||||||
3037 |
456 |
1.05 |
2120 |
424 |
0.47 |
||||||
3039 |
440 |
0.76 |
2121 |
423 |
0.45 |
||||||
3041 |
434 |
0.65 |
2133 |
426 |
0.51 |
||||||
3043 |
440 |
0.76 |
2148 |
430 |
0.46 |
||||||
3049 |
449 |
0.92 |
2085 |
423 |
0.71 |
||||||
3053 |
430 |
0.58 |
2100 |
423 |
0.64 |
||||||
3055 |
430 |
0.58 |
2130 |
428 |
0.65 |
||||||
3063 |
454 |
1.01 |
2148 |
431 |
0.72 |
||||||
3067 |
428 |
0.54 |
SR-B |
2960 |
435 |
0.69 |
|||||
3071 |
427 |
0.53 |
2930 |
438 |
0.68 |
||||||
3075 |
431 |
0.60 |
2910 |
440 |
0.67 |
||||||
3077 |
430 |
0.58 |
2890 |
434 |
0.66 |
||||||
3079 |
429 |
0.56 |
2870 |
425 |
0.65 |
||||||
3117 |
428 |
0.54 |
2760 |
434 |
0.61 |
||||||
3127 |
426 |
0.51 |
2740 |
429 |
0.60 |
||||||
3131 |
434 |
0.65 |
Max |
- |
440 |
0.72 |
|||||
3135 |
443 |
0.81 |
Ave |
|
429 |
0.60 |
|||||
3137 |
448 |
0.90 |
Min |
|
423 |
0.45 |
|||||
HD-B |
3167 |
432 |
0.67 |
Foroozan |
FR-A |
2001 |
438 |
0.51 |
|||
3101 |
422 |
0.57 |
2023 |
436 |
0.54 |
||||||
3087 |
424 |
0.60 |
2065 |
435 |
0.55 |
||||||
3083 |
425 |
0.60 |
2079 |
437 |
0.53 |
||||||
3075 |
428 |
0.62 |
FR-B |
1902 |
426 |
0.45 |
|||||
3065 |
428 |
0.62 |
1910 |
431 |
0.60 |
||||||
3047 |
430 |
0.65 |
1940 |
428 |
0.56 |
||||||
3039 |
430 |
0.65 |
Max |
- |
438 |
0.60 |
|||||
3020 |
419 |
0.57 |
Ave |
|
433 |
0.53 |
|||||
Max |
- |
456 |
1.05 |
Min |
|
426 |
0.45 |
||||
Ave |
434 |
0.68 |
|
|
|
|
|||||
Min |
419 |
0.51 |
|
|
|
|
|||||
نتایج
بررسی پتانسیل هیدروکربنزایی سازند کژدمی در شمال غرب خلیجفارس در میدانهای هندیجان، سروش، فروزان و خارگ هدف مطالعۀ حاضر بوده و آنالیزهای مورد نیاز بر نمونههای جمعآوریشده بهوسیلۀ دستگاه پیرولیز راکایول انجام شده است. همچنین براساس پارامترهای به دست آمده از این آنالیزها، نمودارهای استاندارد اولیه برای تعیین کمیت، کیفیت و بلوغ مواد آلی این سازند ترسیم و در ادامه این نمودارها تفسیر میشود.
شاخص مهاجرت و بررسی نمونههای آلوده
اولین قدم در مطالعات ژئوشیمیایی، بررسی میزان آلودگی نمونههای مطالعهشده و اطمینان از آلودگینداشتن نمونههاست؛ زیرا آلودهبودن نمونهها، نتایج به دست آمده از پیرولیز راکایول را تحت تأثیر قرار میدهد و تفسیر نامعتبری را بههمراه دارد. این آلودگی ناشی از مهاجرت هیدروکربن از لایهها و سازندهای پایینی نشئت گرفته است (Hunt 1996; Behar et al. 2001). همچنین در اثر نفوذ مواد هیدروکربنی که در گل حفاری وجود دارد نیز، نمونهها دچار آلودگی میشوند (Smith 1994). بنابراین برای بررسی میزان آلودهبودن نمونههای مطالعهشده، از منحنی تغییرات S1 در برابر درصد وزنی TOC استفاده میشود (Hunt 1996; Behar et al. 2001). شیب نمودارS1 در برابر TOC که برابر 5/1 و یک حد آستانه برای تعیین نمونههای آلوده است. نمونههای بالای این خط نشاندهندۀ هیدروکربنهای نابرجا[10] (مهاجرتیافته و آلوده) و نمونههای پایین این خط بیانگر هیدروکربنهای برجا[11] (غیر مهاجر) است. همچنین مقادیر PI بالای 5/0 نیز یک معیار دیگری برای آلودهبودن نمونههاست (Hunt 1996).
با بررسی شکل 2 مشاهده شد که بیشتر نمونههای مطالعهشده در زیر خط شیب نمودار S1/TOC قرار دارند و نشاندهندۀ آلودهنبودن نمونهها هستند؛ اما از مجموع 140 نمونه، بیست و سه نمونه از میدان هندیجان، یک نمونه از میدان سروش و سه نمونه از میدان فروزان، یعنی درمجموع 27 نمونۀ آلوده (مقادیر S1/TOC بالاتر از ۵/1 و مقادیر PI بالای 5/0) شناسایی شد که چون این نمونههای آلوده در تفسیرهای نمودارها خطا ایجاد میکنند، برای حذف نمونههای آلوده تصمیم گرفته و در تحلیلهای ژئوشیمیایی بعدی از آن استفاده شد.
شکل 2- نمودار شاخص مهاجرت برای تعیین نمونههای آلوده سازند کژدمی در میدانهای مطالعهشده (Hunt 1996)
Fig 2- Migration index plot for detecting the contaminated samples of the Kazhdumi Formation in the study areas (Hunt 1996)
تعیین کمیت و پتانسیل تولید هیدروکربن مادۀ آلی سازند کژدمی
برای تعیین کمیت مادۀ آلی و پتانسیل هیدروکربنزایی یک سازند از مقدار کربن آلی کل (TOC) استفاده میشود (Mahbobipour et al. 2016; Hosseiny and Mohseni 2023). نمونههای با مقدار TOC پایینتر از 5/0 در محدودۀ ضعیف، 1-5/0 محدودۀ متوسط، 2-1 محدودۀ خوب و بیش از 2درصد وزنی در محدودۀ عالی قرار میگیرند (Peters 1986). استفاده از TOC بهتنهایی برای ارزیابی پتانسیل هیدروکربنزایی سازند کافی نیست و از مقادیر S1 و S2 همراه با TOC برای ارزیابی سازند مدنظر و تعیین کمیت آن استفاده میشود (Huang et al. 2003). از نمودار تغییرات TOC در برابر اندیس پتانسیل هیدروکربنزایی نیز، برای ارزیابی کمیت مواد آلی استفاده میشود (Tissot and Welte 1984).
میزان کربن آلی کل برای سازند کژدمی، بهصورت کلی در محدودۀ شمال غرب خلیجفارس در بازۀ 2/0 تا 24/6درصد وزنی متغیر است. در میدان هندیجان مقدار TOC بین 24/6-86/0درصد وزنی در بازۀ کمیتی متوسط تا عالی و مقدار میانگین TOC سازند کژدمی در این میدان برابر 93/2درصد وزنی است که کمیت را در بازۀ عالی نشان میدهد. مقدار TOC برای میدان سروش در محدودۀ 66/1-20/0درصد وزنی است که بازۀ کمیتی ضعیف تا خوب را برای سازند کژدمی شامل میشود. همچنین مقدار میانگین TOC این سازند در میدان سروش برابر 80/0درصد وزنی و بیانگر کمیتی در محدودۀ متوسط است. از دیگر میدانهای مطالعهشده، به میدان فروزان اشاره میشود که مقادیر TOC در این میدان در بازۀ 58/1-62/0درصد وزنی و نشاندهندۀ محدودۀ متوسط تا خوب سازند کژدمی در این میدان است. همچنین مقدار میانگین TOC این سازند در میدان مذکور 02/1درصد وزنی و نشاندهندۀ کمیت خوب سازند کژدمی است. مقادیر TOC در میدان خارگ هم در بازۀ 78/0-62/0درصد وزنی است که کمیت سازند کژدمی در این میدان در محدودۀ متوسط قرار دارد و مقدار میانگین TOC برای این میدان 70/0درصد وزنی و بیانگر کمیت متوسط سازند کژدمی این میدان است (شکل 3). شایان ذکر است که در این مطالعه، فقط چهار نمونه از میدان خارگ بررسی شده است که نمایندۀ تمام ضخامت سازند کژدمی در این میدان نیست.
همانطور که قبلاً اشاره شد، برای ارزیابی کمیت مواد آلی علاوه بر پارامتر TOC، از پارامترهای S2 یا اندیس پتانسیل هیدروکربنزایی نیز استفاده میشود. هنگامی که اندیس پتانسیل هیدروکربنزایی مقداری کمتر از 6 داشته باشد، توان ضعیف و متوسط سازند را نشان میدهد. در صورتی که مقادیر بالاتر از 6 این اندیس، نشاندهندۀ سازندی با کیفیتی در محدودۀ خوب و عالی است (Hosseiny and Barati Boldaji 2020). مقادیر میانگین اندیس پتانسیل هیدروکربنزایی سازند کژدمی در میدانهای هندیجان، سروش، فروزان و خارگ به ترتیب برابر 08/16، 44/1، 57/4 و 18/2 است که این مقادیر بیانگر حضور میدان هندیجان در محدودۀ کمیتی خوب و عالی و میدانهای سروش، فروزان و خارگ کمیتی در بازۀ ضعیف و متوسطاند. روند تغییرات این اندیس با روند تغییرات پارامتر TOC در شمال غرب خلیجفارس، رابطۀ مستقیمی دارند.
شکل 3- نمودار تغییرات TOC در مقابل اندیس پتانسیل هیدروکربنزایی سازند کژدمی در میدانهای مطالعهشده (Tissot and Welte 1984)
Fig 3- The graph of TOC versus the hydrocarbon potential index of the Kazhdumi Formation in the study fields (Tissot and Welte 1984).
تعیین کیفیت و نوع کروژن سازند کژدمی
با توجه به اینکه بررسی کمیت و کیفیت هیدروکربنهای تولیدی یک سازند با تعیین نوع مادۀ آلی پایش میشود، تعیین دقیق تیپ کروژن در سنگهای منشأ بسیار مهم است (Tissot and Welte 1984; Hosseiny et al. 2016). مطالعۀ مربوط به ارزیابی سنگ منشأ با پیرولیز راکایول انجام و تیپ کروژن موجود در سازند مشخص میشود (Dembicki 2022). برای تعیین نفتزا یا گاززابودن سنگهای منشأ، نوع مادۀ آلی اولیه یک فاکتور مهم به حساب میآید (Tissot and Welte 1984). مادۀ آلی انحلالناپذیر در حلالهای آلی را کروژن گویند که از انواع ماسرال ایجاد میشود و از اجزای گیاهان، جانوران و باکتریهاست که در سنگهای رسوبی ایجاد میشوند (Batten 1996; Barati Boldaji et al. 2024). از نمودار تغییرات اندیس هیدروژن در برابر اندیس اکسیژن که به نمودار ون کرولن تصحیحشده معروف است، برای تعیین تیپ کروژن و بهجهت دقت بالاتر و تأیید نتایج، از نمودار تغییرات اندیس هیدروژن در برابر Tmax استفاده میشود (Peters 1986; Hunt 1996). همچنین با استفاده از نمودار TOC در مقابل S2، نوع مادۀ آلی (کروژن) حاضر در سنگ منشأ و کیفیت سازند تعیین میشود (Peters 1986). TOC با عنوان یک تابع خطی در نظر گرفته میشود که شیب این نمودار برابر با اندیس هیدروژن است (Espitalié 1986). اندیس هیدروژن بزرگتر از 600 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) معرف تیپ I کروژن و مقادیر بین 350 تا 600 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) معرف تیپ II کروژن است. برای کروژن تیپ III مقدار اندیس هیدروژن بین 50 تا 200 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) تعیین شده است (Langford and Blanc-Valleron 1990; Peters and Cassa 1994; Hunt 1996). مقادیر اندیس هیدروژن کمتر از 50 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) نیز، به کروژن تیپ IV مربوط است که هیچ پتانسیلی برای تولید هیدروکربن ندارد (Tissot and Welte 1984). هرچه مقدار نسبی هیدروژن در کروژن موجود بیشتر باشد، پتانسیل نفتزایی کروژن نیز بالاتر و بیانگر کیفیت بالای مواد آلی موجود در سازند است. با توجه به پارامترهای استفادهشده بهجهت رسم نمودار و برای تعیین نوع مادۀ آلی، باید دقت کرد که این پارامترها علاوه بر نوع مواد آلی، تحت تأثیر بلوغ و همچنین عوامل ثانویۀ تأثیرگذار بر مواد آلی قرار دارند (Peters and Cassa 1994).
مقادیر اندیس هیدروژن در میدان هندیجان بین 309 تا 613 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) است که نشاندهندۀ تیپ II کروژن برای سازند کژدمی است. در میدان سروش، این پارامتر در بازۀ 59 تا 333 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) و بیانگر تیپ III کروژن برای بیشتر نمونههای سازند مذکور در این میدان است. همچنین در میدان فروزان مقدار اندیس هیدروژن بین 133 تا 736 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) متغیر است و از مجموع نمونههای مطالعهشده، تعداد شش نمونه مقادیر اندیس هیدروژن پایینتر از 200 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) را دارند. بقیۀ نمونههای این میدان نیز، مقادیری بالاتر از 200 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) را دارند که بیانگر تلفیق کروژن تیپ II و III است. مقادیر اندیس هیدروژن در میدان خارگ هم بین 193 تا 291 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) و بیانگر تیپ III کروژن برای سازند کژدمی در این میدان است (شکل 4). نمودار اندیس هیدروژن در مقابل اندیس اکسیژن هم نتایج به دست آمدۀ فوق را تأیید میکند (شکل 5).
شکل 4- نمودار تغییرات S2 در برابر TOC برای تعیین نوع کروژن موجود در سازند کژدمی در میدانهای مطالعهشده (Langford and Blanc-Valleron 1990)
Fig 4- S2 diagram against TOC for determining the type of kerogen present in the Kazhdumi Formation in the studied fields (Langford and Blanc-Valleron 1990)
شکل 5- نمودار اندیس هیدروژن در برابر اندیس اکسیژن برای سازند کژدمی در میدانهای مطالعهشده (Hunt 1996)
Fig 5- Hydrogen versus oxygen index diagram for the Kazhdumi Formation in the studied fields (Hunt 1996)
بلوغ مواد آلی سازند کژدمی
تولید هیدروکربن، به تکامل حرارتی مادۀ آلی موجود وابسته است (Hosseiny et al. 2016)؛ بنابراین از ضروریترین کارها در ارزیابی سازندهای مستعد سنگ منشأ، تعیین بلوغ حرارتی مواد آلی است. انعکاس ویترینایت از روشهای کاربردی برای تعیین میزان بلوغ سنگ منشأ است (Dow 1977; Waples et al. 1992). با استفاده از پارامتر Tmax و اندیس تولید نیز، میزان بلوغ مواد آلی تخمین زده میشود. اگر مقدار پارامتر Tmax کمتر از 435 درجۀ سانتیگراد و مقدار اندیس تولید 1/0 باشد، معرف نابالغبودن کروژن و مقادیر Tmax بیشتر از 460 درجۀ سانتیگراد و اندیس تولید بالاتر از 4/0، بیانگر پایان پنجرۀ نفتی و شروع محدودۀ گاز تر است (Espitalié et al. 1977). برای استفاده از پارامترهای Tmax و PI باید دقت زیادی داشت؛ زیرا این دو پارامتر تحت تأثیر نوع مادۀ آلی، نوع کانی و آلودهشدن نمونهها قرار میگیرند (Hosseiny and Barati Boldaji 2020). تغییر در مقادیر پارامترهای حرارتی مواد آلی، به شرایط زمان-دما و تا حدودی به نوع مادۀ آلی موجود وابسته است که تقریباً معرف مراحل زایش نفت است (Ghayeni and Mahmudy Gharaie 2023). در کروژن تیپ I و II، بازۀ پنجرۀ بلوغ زایش هیدروکربن 470-430 درجۀ سانتیگراد و در کروژن نوع III برای تولید گاز خشک، دما بیشتر از 470 درجۀ سانتیگراد است (Peters 1986; Tissot et al. 1987). با بررسی نمودار Tmax در برابر اندیس هیدروژن، علاوه بر اینکه بلوغ حرارتی نمونهها بررسی میشود، تیپ کروژن موجود در نمونهها نیز بررسی شدنی و تعیینشدنی است (Tissot and Welte 1984; Espitalié et al. 1985).
تغییرات انعکاس ویترینایت نسبتبه عمق، در شکل 6 رسم شده است. با توجه به شکل، مقادیر انعکاس ویترینایت نمونههای میدان هندیجان در بازۀ 90/0-58/0 درصد است که وارد زون بلوغ شدهاند و نمونههای مربوط به میدانهای سروش و فروزان در محدودۀ زون نابالغ و اوایل بلوغ حضور دارند. نتایج دادههای انعکاس ویترینایت صحت مقادیر بلوغ براساس مقادیر Tmax را تأیید میکند. این نتیجه براساس شکل 7 نیز استنباط میشود. میزان همبستگی بین مقادیر Tmax و نمونههای انعکاس ویترینایت برابر با 67/0 (R2=0.67 ) است که تفسیر درست از میزان بلوغ نمونههای انتخابشده را نشان میدهد. همچنین با توجه به شکل 8، مقادیر میانگین Tmax برای سازندهای هندیجان، سروش و فروزان به ترتیب برابر با 434، 429 و 433 درجۀ سانتیگراد است؛ بنابراین این نمودار نیز تأییدکنندۀ بالغبودن نمونههای میدان هندیجان و حضور میدانهای سروش و فروزان در محدودۀ زون نابالغ است.
شکل 6- نمودار میانگین انعکاس ویترینایت اندازهگیری شده در برابر عمق برای نمونههای سازند کژدمی در میدانهای مطالعهشده
Fig 6- The graph of average vitrinite reflectance measured against depth for samples of the Kazhdumi Formation in the studied fields
شکل 7- نمودار میانگین انعکاس ویترینایت اندازهگیریشده در برابر Tmax برای نمونههای سازند کژدمی در میدانهای مطالعهشده
Fig 7- The plot of vitrinite reflectance measured against Tmax for samples of the Kazhdumi Formation in the studied fields.
شکل 8- نمودار اندیس هیدروژن در برابر Tmax برای تعیین تیپ کروژن و بلوغ نمونههای سازند کژدمی در میدانهای مطالعهشده (Espitalié et al. 1985).
Fig 8- Hydrogen index versus Tmax for determining the kerogen type and maturity of samples from the the Kazhdumi Formation in the study fields (Espitalié et al. 1985).
بحث
تفسیر تغییرات نسبی سطح آب دریا در کنار دینامیک رسوبی-تکتونیکی کف حوضه، در طول زمان اطلاعات مناسبی را دربارۀ تولید، حفظ و غنای مواد آلی حوضه ارائه میدهد و به تعیین خصوصیات سنگ منشأ کمک میکند (Sfidari et al. 2016; Ruvalcaba Baroni et al. 2020; Sfidari et al. 2024). در طول زمان آپتین-آلبین، بخش شمال شرقی صفحۀ عربی در بخش حاشیۀ غیرفعال اقیانوس نئوتتیس قرار داشته است که در آن حوضههای درونشلفی در محیط رسوبی دیرینه غلبه داشتهاند (Sharland et al. 2001; Van Buchem et al. 2010). کاهش محسوس دما، همراه با گسترش کلاهکهای یخی در انتهای آپتین، به پایینافتادن گستردۀ سطح آب دریا و تخریب سکوی کربناته منجر شده است (Van Buchem et al. 2010). در نتیجۀ این پسروی، یک وقفۀ رسوبی گسترده در بالای سازند داریان (شعیبا) رخ میدهد و برشهایی بهصورت درههای گسترده، در سکوی کربناتۀ صفحۀ عربی ایجاد میشود (Sharlan et al. 2001). در ابتدای آلبین، گرمشدن هوا در مقیاس جهانی رخ داده است که در نتیجۀ آن، هجوم آواریها به شکل ماسهسنگها و شیلهای گسترده در شمال شرقی صفحۀ عربی، ازطریق تشدید رواناب قارهای از بخش جنوب غربی بهسمت شمال اتفاق افتاده است (Davies et al. 2019). در این زمان رودخانهها مقدار زیادی از مواد مغذی خشکی را ازطریق زیرشاخههای دلتای بزرگ بورگان در دریا آزاد کردهاند و فیتوپلانکتونها نیز در بخش فوتیک زون، ستون آب دریا را در شرایط مرطوب و گرمسیری از آن تغذیه کرده است (Bordenave and Hegre 2005). در نتیجۀ این شرایط، مواد آلی فراوانی در بخش حاوی نور آب دریا تشکیل شده است که حفظشدگی و کیفیت آن تحت تأثیر شرایط محیط (بیاکسیژن، نیمهاکسیژندار یا حتی اکسیدان) بوده و خود شرایط محیط نیز با تغییرات نسبی سطح دریا و تخلیۀ رودخانه آب شیرین از جنوب غربی محدود شده است (Bordenave and Hegre 2005; Alipour 2022).
در زمانهای پایینبودن سطح آب دریا، دلتای بورگان از جنوب غرب بهسمت شمال شرق پیشروی کرده است که در نتیجۀ آن پالسهای آواری به حوضه وارد شدهاند (شکل b-9). در طول این زمانها، شرایط دلتای پرانرژی، بر بسیاری از مناطق جنوب غربی خلیجفارس (مانند میدانهای فروزان، سروش، نوروز) و کشورهای حاشیۀ جنوبی (خفجی و صفانیه در عربستان سعودی، نهر عمر در عمان و بورگان در کویت) غلبه داشته و به رسوبگذاری رخسارههای ماسهسنگی درشت و ضخیم منجر شده است (عضو ماسهسنگی A و B از سازند کژدمی در میدانهای فروزان، نوروز و سروش). همزمان با این شرایط، در بخش شمالی و عمیقتر، حوضۀ رسوبی درونشلفی فاقد لایهبندی در ستون آب و حاوی اکسیژن غلبه داشته و رخسارههای گلسنگ و شیلهای فقیر از مواد آلی، با آثاری از ورودی خشکی در بخش پایینی سازند کژدمی (شکل a-9) رسوبگذاری کرده است (محل میدان هندیجان در این مطالعه) (Nouri et al. 2016; Sfidari et al. 2016; Alipour 2022).
شکل 9- (a) بازسازی محیط رسوبی حوضۀ کژدمی در شمال شرق خلیجفارس در زمان بالابودن سطح آب دریا و (b) پایینبودن سطح آب دریا (با تغییرات از Alipour 2022)
Fig 9- Reconstruction of the sedimentary environment of the Kazhdumi Basin in the northeast of the Persian Gulf during high and lowstand sea level (adapted from Alipour 2022)
در زمانهای بالابودن سطح نسبی آب دریا (شکل 9)، حجم زیادی از آب سرد و شیرین حاوی مواد مغذی خشکی باعث گسترش زون ارگانیکی تولیدی در بخش فوتیک زون ستون آب و در بخش تحتانی ستون آب، شرایط فاقد اکسیژن ایجاد شده است. این شرایط باعث رسوبگذاری بالا و نرخ حفظشدگی مواد آلی در مرز آب-رسوب در بخشهای عمیقتر محیط رسوبی، بهخصوص حوضۀ درونشلفی (محل میدان هندیجان) شده است. محتوای مقدار کل کربن آلی و اندیس هیدروژن در میدان هندیجان و تا حدودی میدان خارگ مباحث ذکرشده را تأیید میکنند (جدول 1). رخسارۀ غنی از مواد آلی بخشهای شیلی بالایی سازند کژدمی حاوی کروژن نوع II در میدان هندیجان (بهعنوان بخش جنوب شرقی حوضۀ درونشلفی) بوده و در شرایط محیطی، فاقد اکسیژن تا نیمهاکسیژندار تشکیل شدهاند. این نتیجهگیریها با شرایط فاقد اکسیژن گزارش و در بخشهای مرکزی بهسمت شمال شرق بخش مرکزی فروافتادگی دزفول تأیید میشود (Bordenave and Hegre 2005; Sfidari et al. 2016).
همان زمان، جنوب غرب حوضه (محل میدانهای فروزان، سروش) تحت تأثیر ورود آبهای رودخانهای آشفته قرار گرفته و در ستون آب، حالت لایهبندی (بهوسیلۀ چگالی) ایجاد نشده است. به این سبب، مواد آلی دریایی نسبتاً بیارزش و تخریبشده همراه با غلبۀ نوع خشکی در قسمتهای شیلی بالایی سازند کژدمی در شرایط دریایی حاوی اکسیژن رسوب کرده است. نتایج آنالیز پیرولیز راکایول (HI, S2) نشاندهندۀ حضور رخسارههای فقیر از مواد آلی حاوی کروژن نوع III با شرایط حفظشدگی ناچیز (مقدار پایین HI) در میدانهای سروش و فروزان است. شواهد رسوبشناسی و پتروگرافی شرایط حاوی اکسیژن را در بخش جنوبی خلیجفارس و همچنین میدانهای سروش و فروزان را تأیید میکنند (شکل 9). براساس بحث ذکرشده، آشکار است که تأثیر همزمان محیط رسوبی-شرایط تکتونیکی (ورود مواد مغزی قارۀ منجر به افزایش تولید مواد آلی در ستون فوتیک زون) و تغییرات نسبی سطح آب دریا (توزیع محلهای با شرایط فاقد اکسیژن در حوضۀ کژدمی)، مسئول تغییرات کمیت و نوع مواد آلی در میدانهای فروزان، سروش و هندیجان بوده است.
از طرف دیگر، تفسیر عوامل تکتونیکی بر وقایع بعد از رسوبگذاری سازند کژدمی، اطلاعات روشنی را از تغییرات بلوغ سازند کژدمی از میدان فروزان و سروش بهسمت میدان هندیجان ارائه میدهد. عقیده بر این است که تکتونیک محلی، یکی از عوامل شکلگیری و گسترش حوضۀ کژدمی در طول آلبین بوده است (حوضۀ درونشلفی و پلاتفرم کربناتۀ فارس) (Alsharhan and Nairn 1997). همچنین وقایع بعد از رسوبگذاری سازند کژدمی نیز تحت تأثیر همین تکتونیک محلی بوده است (Bordenave and Burwood 1995)؛ برای نمونه، گسلهای پیسنگی با روند شمالی-جنوبی (سیستمهای گسلۀ خفجی-هندیجان، خارگ-میش و کازرون) همراه با پشتههای عمیق نمکی هرمز (میدانهای گنبدی قرارگرفته بر بلندای قدیمۀ خفجی-هندیجان)، به تغییرات ضخامت رسوبات کرتاسۀ پسین در شمال شرق صفحۀ عربی منجر شده است (شکل 10). پیوستگی و مرز تدریجی بین سازند کژدمی و سروک در ناحیۀ سیستم گسلۀ هندیجان-خفجی، فعالیتنداشتن این سیستم در ابتدای سنومانین است (Mehrabi et al. 2015). با وجود این، فعالیتهای مهم تکتونیکی در انتهای سنومانین در امتداد این سیستم گسلی پیسنگی، به رشد بلنداهای قدیمه و گودالها شامل بلندای قدیمۀ خفجی-هندیجان و گودال بینک در طول کرتاسۀ بالایی منجر شده است (شکل 10). این بلنداها و گودالهای شکلگرفته به تغییرات زیاد رخساره و ضخامت توالی کربناته منجر شده است. در امتداد گسل پیسنگی خفجی-هندیجان، پلاتفرم کربناتۀ سروک بیرون زده و در بعضی مکانها نبود رسوبگذاری سازندهای سروک و ایلام در کرتاسۀ بالایی در جنوب غرب خلیجفارس اتفاق افتاده است (Shiroodi et al. 2015; Mehrabi et al. 2015).
تغییرات ضخامت سازندهای سروک، ایلام و گورپی در طول این بلندای قدیمه، منطبق با روند ساختاری آن است (Shiroodi et al. 2015). بهعلاوه، در بخش شمالی و جنوبی بلندای قدیمۀ خفجی-هندیجان، رخسارهها و ضخامت سازند سروک متفاوت است (شکل 10). در بخش شمالی (محل میدان هندیجان)، ضخامت سازند سروک بیشتر از بخش جنوبی (محل میدانهای فروزان و سروش) است که نشاندهندۀ تأثیرگذاری بیشتر این عناصر ساختاری در بخش جنوبی نسبتبه بخش شمالی است (شکل 10). این عوامل به عمق تدفین بیشتر سازند کژدمی در بخش شمالی (میدان هندیجان) نسبتبه بخش جنوبی (میدانهای فروزان و سروش) بلندای قدیمه منجر شده است؛ از این رو، نتیجهگیری میشود که بلوغ بیشتر سازند کژدمی در میدان هندیجان در مقایسه با میدانهای فروزان و سروش بهدلیل ضخامت بیشتر رسوبات کرتاسۀ بالایی (سازندهای سروک، ایلام و گورپی) در بخش شمالی بلندای قدیمۀ خفجی-هندیجان بوده است (شکل 10).
شکل 10- (a) نقشۀ همضخامت توالی کربنات کرتاسۀ بالایی در خلیجفارس براساس تفسیر دادههای لرزهای (اقتباس از Mehrabi et al. 2015)، (b) تغییرات ضخامت سازند سروک (Khalili 1974) و (c) تأثیر بلندای قدیمۀ هندیجان–خفجی بر کاهش ضخامت سازند سروک از هندیجان تا فروزان (Noori et al. 2016)
Fig 10- (a) Thickness map of the upper carbonate sequence in the Persian Gulf based on seismic interpretation of data (adapted from Mehrabi et al. 2015), (b) Changes in Sarvak Formation thickness (Khalili 1974), and (c) Influence of the Hendijan-Khafji paleo high on the reduction of Sarvak Formation thickness from Hendijan to Foroozan (Noori et al. 2016)
ضخامت 3900 متری (سازند کژدمی تا رأس سازند میشان) قبل از چینخوردگی اصلی زاگرس، برای بلوغ و خروج هیدروکربن از سازند کژدمی پیشنهاد شده است (Bordenave and Burwood 1995). نقشۀ همضخامت تجمعی قبل از چینخوردگی زاگرس (انتهای سازند کژدمی تا رأس سازند میشان)، نشاندهندۀ تأثیر فعالیتهای ساختاری در عمق تدفین سازند کژدمی است (شکل 11) (Sfidari et al. 2016). عمق تدفین 2500 تا 3000 متری برای سازند کژدمی در میدان سروش، گزارش شده است (شکل 11). با وجود این، عمق تدفین 3000 تا 3500 متری برای سازند کژدمی در میدان هندیجان گزارش شده است (شکل 11). این اختلاف در عمق تدفین از میدان هندیجان بهسمت میدانهای سروش و فروزان، بلوغ بیشتر این سازند را در میدان هندیجان نشان میدهد (شکلهای 6 و 8). مقادیر Tmax و Ro نشاندهندۀ ابتدای پنجرۀ بلوغ (انعکاس ویترینایت در حدود 75/0) برای سازند کژدمی در میدان هندیجاناند. با وجود این، همچنین مقادیری در میدانهای سروش (انعکاس ویترینایت در حدود 6/0) و فروزان (انعکاس ویترینایت در حدود 62/0)، نشاندهندۀ شرایط نابالغ در این دو میدان است. بحث ارائهشده نقش تکتونیک محلی (بلندای قدیمۀ خفجی-هندیجان) و فعالیتهای بعد از رسوبگذاری سازند کژدمی را در بلوغ این سازند آشکار میکند.
شکل 11- ضخامت تجمعی بالای سازند کژدمی قبل از چینخوردگی زاگرس رأس سازند میشان تا سازند کژدمی (Sfidari et al. 2016)
Fig 11- The cumulative thickness above the Kazhdumi Formation before the Zagros orogeny (the top of the Mishan Formation to the Kazhdumi Formation (Sfidari et al. 2016)
نتیجه
مطالعۀ ژئوشیمیایی سنگ منشأ، یکی از پارمترهای مهم ارزیابی سیستمهای نفتی در یک حوضۀ رسوبی است. در این مطالعه، ارزیابی ژئوشیمیایی سازند کژدمی در شمال غرب خلیجفارس، بهعنوان یکی از سنگ منشأهای احتمالی بررسی و مطالعه شده است. برای مطالعۀ سازند کژدمی در شمال غرب خلیجفارس، خردههای حفاری از میدانهای هندیجان، سروش، فروزان و خارگ برای پیرولیز راکایول و انعکاس ویترینایت جمعآوری شد.
نتایج آزمایشها نشان داد که میانگین مقدار کل کربن آلی در میدانهای هندیجان، سروش، فروزان و خارگ به ترتیب 93/2، 80/0، 02/1 و 70/0 درصد وزنی است. همچنین مقدار میانگین اندیس هیدروژن به ترتیب 474، 138، 367 و 238 (میلیگرم هیدروکربن/گرم TOC) است. براساس نتایج انعکاس ویترینایت سازند کژدمی در میدانهای هندیجان و خارگ وارد زون بلوغ و بهسمت میدانهای سروش و فروزان از مقدار آن کاسته میشود و در زون نابالغ قرار دارد.
براساس نتایج این مطالعه و انطباق آن با مطالعات رسوبشناسی و تکتونیکی انجامشده در منطقه، نتیجه این است که تغییرات نسبی سطح آب دریا در قالب جابهجایی دلتا در طول حوضۀ رسوبی قدیمۀ آلبین، نقش اصلی در تهنشست و حفظشدگی مواد آلی را در سازند کژدمی بازی کرده است. در مناطق نزدیک ورودی آواری دلتای قدیمه، رسوبات دانهدرشت با کروژن نوع III یا نوع خشکی در رسوبات موجود بوده است که مقدار مواد آلی پایینی را دارد (میدانهای سروش و فروزان). با وجود این، با دورشدن از منشأ ورودی آواری و نزدیکشدن به حوضۀ درونشلفی، نقش ورودی رسوبات آواری کمتر و مواد آلی به خوبی در رسوبات کف حوضه حفظ شدهاند که درنتیجه این امر، مواد آلی دریایی نوع II در رسوبات بهخوبی حفظ شدهاند (میدان هندیجان).
تغییرات بلوغ سازند کژدمی در شمال غرب خلیجفارس، به عوامل تکتونیکی و ساختارهای قدیمۀ پی سنگی در ارتباط است. بهدلیل تأثیر بلندای قدیمه در رسوبگذاری سازندهای بعد از سازند کژدمی در شمال غرب خلیجفارس، ضخامت سازندهای سروک، گورپی و ایلام از شمال بهسمت جنوب بلندای قدیمه با کاهش همراه بوده است. این تغییرات ضخامت سازندهای فوقانی به بلوغ بیشتر سازند کژدمی در میدان هندیجان و خارگ و بلوغ پایینتر و عمق تدفین کمتر این سازند در میدانهای سروش و فروزان منجر شده است.
[1] Amar Suture
[2] Total Organic Carbon: TOC
[3] Hydrogen Index: HI=100*S2/TOC
[4] Oxygen Index: OI=100*S3/TOC
[5] Production Index: PI=S1/(S1+S2)
[6] Petroleum Potential: PP=S1+S2
[7] Reflected Light Microscope
[8] Photomultiplier
[9] Vitrinite Reflectance: Ro%
[10] Non-indigenous Hydrocarbon
[11] Indigenous Hydrocarbon