نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار، گروه زمین شناسی دانشگاه خوارزمی تهران، ایران
2 دانشجوی دکتری زمینشناسی، دانشگاه خوارزمی تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Miocene deposits in the Middle East such as Iran are famous and significance because of good oil reservoirs and a lot of studies has been carried out for precise exploring. Iran in this region, especially in Central Iran zone, in comparison with neighbor countries is a lack of exact and comprehensive information and need more investigation. In this way, study of foraminiferal assemblages for ascertain paleoenvironment characteristics and age determination is one of the researchers aims. Complicate and various characteristics of the Qom Formation in Central Iran such as depositional environments, faunal assemblage, age and lithology has caused that the information from its investigation be utilized and noticed for understanding connection of Indian Ocean and Mediterranean sea as a part of Tethyan Sea way in Oligo- Early Miocene. Agglutinated smaller foraminifera are one of the faunal groups which present in the Qom Formation in Dobaradar section. However, comparison with other forams with hyaline and porcelaneous tests, have less diversity and abundance. In this research, for the first time the early Miocene uncoiled agglutinated foraminifera from the Qom Formation in type area has been studied. Investigation of foraminifera in southeast of Qom, led to recognition a new species and report of 4 genera and 6 species for the first time from Iran. Among these Agglutinated forams, 2 species belong to Aquitanian and 2 present in Burdigalin, and the rest of them belong to Aquitanian- Burdigalian.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
مقایسه گروههای مختلف فرامینیفرا نشان میدهد که فرامینیفرا پلانکتون به خاطر ویژگیهایشان نسبت به فرمهای بنتونیک در مطالعات بیو استراتیگرافی و تعیین سن نهشتهها بیشتر مورد توجه قرار دارند و از دقت بالاتری برخوردارند. در بین فرامینیفرا بنتونیک نیز غالباً فرمهای بزرگ (Lager Foraminifera) و بیشتر با پوسته هیالین مورد توجه هستند. اما در بین فرمهایی که پوسته آگلوتینه دارند، اهمیت آنها بیشتر در مزوزوئیک و بهویژه کرتاسه است. همین امر باعث شده که توجه به فرمهای کوچک با پوسته آگلوتینه کمتر باشد (Kamiski et al. 1988; Haynes 1981; Jones 1996) . هر چند که محققان اذعان میدارند که به طور کلی فرامینیفرا با پوسته آگلوتینه توانایی بهتری را در تحمل کاهش شوری، قابلیت دسترسی به اکسیژن و محیطهای قلیایی نشان میدهند. این فرامینیفرا اگر چه شاخص محیط دریایی حاشیهای تا عمیق هستند، اما در مطالعات ریزرخسارهای و محیط دیرینه کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. حتی بسیاری بر این تأکید دارند که تجمع گروههای مختلف آگلوتینه منعکسکننده ویژگیهای دینامیکی محیط خود هستند (Kaminski and Schroder 1987; Kamiski et al. 1988; Haynes 1981; Jones 1996).
جونز و چارنوک (Jones and Charnock 1985) براساس مطالعات اکولوژیکی که بر پایه فرامینیفرا آگلوتینه انجام دادند توانستند چهار مورفوگروه را معرفی نمایند که هر یک اشاره به یک شرایط خاص از زندگی آنها دارد و بر اساس آنها محیطها را تفکیک کردند. حتی محققان توانستند بر اساس فرامینیفرا آگلوتینه به ایده خوبی در خصوص محیطی که غنی از کربنات و یا فقیر از آن باشند، دست یابند(Jones 1996) . در ایران حتی توجه به فرامینیفرا کوچک با پوسته آگلوتینه به منظور شناسایی بسیار کم بوده که شاید دلیل آن حضور فرامینیفرا شاخص پلانکتون و بنتونیک با پوستههای دیگر باشد. فرامینیفرا آگلوتینه کوچک در سازندهای مختلف از جمله سازند قم حضور دارند ولی کمتر در سطح گونه مورد توجه قرار گرفتهاند و هدف از این مطالعه معرفی و شناسایی آنها بوده تا بتوان اهمیت آنها را در مطالعات بیواستراتیگرافی سازند قم بهویژه در نواحی که فرامینیفرا پلانکتون حضور ندارند مورد ارزیابی قرار داد. در این تحقیق یک گونه جدید معرفی شده که با توجه به محدوده گسترش چینهشناسی آن میتواند برای مطالعات بیواستراتیگرافی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین شش گونه از آنها برای اولین بار ازسازند قم گزارش میشوند.
برش مورد مطالعه (دوبرادر) در شمال ایران مرکزی در استان قم و در جنوب شرق شهر قم و در ناحیه الگوی سازند قم قرار دارد. این برش یکی از کاملترین برشهای چینهشناسی در ناحیه الگو میباشد. در این مطالعه ویژگی زیست چینهنگاری سازند قم بر پایه فرامینیفرا پلانکتون و فرامینیفرای بنتونیک کوچک آگلوتینه تک، دو و سه ردیفی در این برش مورد توجه قرار گرفته است. مطالعاتی که در نواحی همجوار بهویژه در ناحیه الگو بر روی فرامینیفرا انجام شده است، حاکی از آن است که بیشتر فرمهای بنتونیک بزرگ و یا پلانکتون مورد توجه قرار گرفتهاند (مانند نایبی 1374؛ دانشیان و قنبری 1388؛ دانشیان و آفتابی 88 13؛ دانشیان و اخلاقی 1389) و به صورت پراکنده برخی از جنسها و یا گونههای بنتونیک کوچک نام برده شدهاند. به عبارت دیگر این دسته از فرامینیفرا به طور سیستماتیک بررسی نشدهاند و به نقشی که میتوانند در تعیین سن نسبی نهشتهها ایفا نمایند توجه نشده است.
زمینشناسی عمومیو جغرافیای دیرینه
ساختار پیچیده ساختمانی – رسوبی ورقه ایران موجب شده که مطالعه ویژگیهای زمینشناسی و درک دقیق سرگذشت کامل تشکیل آن همواره با مشکلاتی همراه باشد و به تفکیک آن به زونهای مختلفی منجر شود. نخستین تقسیمبندی توسط اشتوکلین (Stocklin 1968)انجام شد و پس از آن تقسیمبندیهای جامعتری ارائه شد که از آن جمله میتوان به نبوی 1355، افتخارنژاد 1359، بربریان و کینگ (Berberian and King 1981)، آقانباتی 1389 و حیدری و همکاران (Heydari et al. 2011) اشاره نمود. حیدری و همکاران (Heydari et al. 2011) به عنوان جدیدترین مطالعه، ایران را به زونهای زاگرس، البرز، سنندج- سیرجان، لوت، کپه داغ، مکران، کمان ماگمایی ارومیه دختر و ایران مرکزی تقسیم نمودند که ناحیه مورد مطالعه در زون ایران مرکزی واقع شده است. رویتر و همکاران (Reuter et al. 2007) در مطالعات خود ذکر کردند که واحد تکتونیکی ایران مرکزی در طی فرورانش و برخورد ورقه عربی - آفریقا به ورقه ایران و در طی زمان مزوزوئیک ایجاد شده و اثر و پیامد مهم این برخورد تغییرات جغرافیای زیستی قدیمی و بسته شدن راه آبی تتیس در زمان میوسن بود. این رخداد توسط هارتسهاوسر و همکاران (Harzhauser et al. 2007) رخداد پایان تتیس (Terminal Tethyan Events) نامیده شد و در اثر آن مهاجرت بیوتای دریایی خاتمه یافته و جابجایی آبهای استوایی بین شرق مدیترانه و غرب تتیس / هند و آرام (ایندوپاسیفیک ) متوقف شد. البته در مورد زمان دقیق این حادثه (TTE) بحث و اختلاف نظر وجود دارد. به طوری که آدامز و همکاران al.1983) (Adams et وقوع آن را زمان اکیتانین و رگل و استینینگر Steininger 1984) (Rogl andبه بوردیگالین نسبت دادند. جونز (Jones 1999) نیز جدایش شرق از غرب تتیس را در طی پایین افتادگی سطح آب دریا در زمان میوسن پیشین - میانی ذکر نموده است .اثر دیگر برخورد ورقهها، ایجاد حوضه جلوی قوسی (حوضه اصفهان- سیرجان) و حوضه پشت قوسی (حوضه قم) در روی ورقه ایران (Iranian Plate) در حاشیه شمال شرق دریای تتیس میباشد که توسط کمان ولکانیکی که در طی ائوسن توسعه یافته، جدا شدهاند. در هر دو حوضه رسوبگذاری، رسوبات دریایی سازند قم در زمان الیگوسن آغاز و تا میوسن پیشین ادامه یافته است
(Reuter et al. 2007; Sedighi et al. 2009; Mohammadi et al. 2011; Ghasemi and Talbot 2005). علت تشکیل حوضهرسوبی سازند قم توسط بربریان (Berberian 1983)نیز فرورانش پوسته اقیانوسی زاگرس مرتفع یا نئوتتیس به زیر لبه قارهای فعال جنوب باختری ایران مرکزی در زمان الیگوسن – میوسن بیان شده است. این فرورانش سبب تشکیل بازشدگی پشت کمانی و تهنشست رسوبات دریایی سازند قم با فرایندهای آتشفشانی آلکالن گردیده است. امتداد کلی حوضه قم از شمال غرب به جنوب شرق بوده و بیشترین تغییرا ت رخساره ضخامت و گسترش سازند قم وابسته به گسلهایی است که در امتداد حوضه قرار داشته و همزمان با رسوبگذاری سازند قم فعال بودهاند (باغبانی و همکاران 1375). همچنین مطالعات نشان میدهد که پیش روی دریای قم از جنوب شرق ایران آغاز شده و به طرف شمال غرب ادامه یافته است و به همین دلیل است که سن نهشتههای سازند قم در تمام مقاطع یکسان نیست (امامی 1370؛ رحیمزاده 1373). این نهشتگی در بعضی مناطق در زمان روپلین مانند سبزواران و قم و بعضی نقاط دیگر در زمان شاتین و یا حتی اکیتانین و بوردیگالین مانند آذربایجان رخ داده است (امامی 1370؛ آقانباتی 1389). سازند قم از نظر ویژگیهای سنگ چینهای دارای تنوع رخسارهای بوده و علاوه بر تغییرات ضخامت دارای تغییرات جانبی قابل ملاحظه در مناطق مختلف است و به همین علت ارتفاعات جنوبی دشت قم به عنوان ناحیه الگو انتخاب شده است (Stocklin and Setudehnia 1971; Bozorgnia 1966; Hadavi et al. 2011) . این ناحیه که شامل مناطق میل، دوچاه، دو برادر، کمرکوه، نرداقی، خورآباد و شوراب میباشد دارای بیشترین گستردگی و کمترین تغییرات جانبی بوده و ضخامت لایههای سازند قم به طور متوسط حدود 1200 متر اندازهگیری شده است (Stocklin and Setudehnia 1971). برش مورد مطالعه در ناحیه الگو سازند قم واقع است و سازند قم در این محدوده بیشترین رخنمون را به همراه سازندهای قرمز بالایی و زیرین به خود اختصاص داده است و در جنوب شرق، جنوب و غرب شهر قم گسترش قابل توجهی دارند. در بین عضوهای تعریف شده برای این سازند سنگ آهک عضو c-1 غالباً ستیغ ساز و برجسته و مشخص می باشد.
مواد و روش مطالعه
سازند قم در برش چینهشناسی دو برادر با 1328 مترضخامت تقریباً در مرکز ناحیه الگو در جنوب شرق شهر قم و جنوب مسجد جمکران واقع شده و از لحاظ ویژگیهای سنگشناسی رخنمون بسیار خوبی دارد. ناحیه مورد مطالعه که در جنوب رشته کوههای البرز و شمال ایران مرکزی واقع شده و در 150 فاصله کیلومتری جنوب تهران قرار دارد. مختصات جغرافیایی این برش چینهشناسی طول شرقی ´´6/1 ´ 34 º 34 و عرض شمالی´´ 41 ´ 52 º 50 میباشد. برای دسترسی به برش مورد مطالعه میتوان از بزرگ راه تهران - قم و جاده قم- کاشان و پس از آن از جاده قم - جمکران استفاده کرد (شکل 1).
شکل 1- موقعیت جغرافیایی برش چینهشناسی مورد مطالعه نقشه راههای دسترسی به منطقه مورد مطالعه، اقتباس از نقشه زمینشناسی 1:250000 قم (امامی 1370)
توالی رسوبی مورد مطالعه در برش دوبرادر بهطور کلی شامل سنگآهک، سنگآهک ماسهای، سنگآهک رسی، مارن، مارن ماسهای، شیل، شیل آهکی، کنگلومرا، رس، ماسهسنگ، مارن گچدار و گچ میباشد و علاوه بر عضوهای a، b، c-1، c-2، c-3، c-4، d، e و f عضو g نیز برداشت و مطالعه گردیده است. این عضو که اول بار توسط سودر(Soder 1955) نامگذاری شده است در منطقه ضخامت و برونزد قابل توجهی را دارا میباشد. ضخامت عضوهای مطالعه شده به این ترتیب است که عضو a با ضخامت 9/31 متر با سنگشناسی عمده سنگآهک، عضو b 152 با ضخامت متر و متشکل از مارن و مارن ماسهای، عضو c-1 با ضخامت 197 متر شامل آهک تودهای ستیغساز، c-2 با ضخامت 8/28 متر و به طور عمده متشکل از ماسهسنگ و شیل، عضو c-3 با ضخامت 1/17 متر شامل سنگآهک ماسهای-رسی، c-4 با ضخامت 1/79 متر و سنگشناسی عمده مارن- مارن ماسهای و شیل، عضو d با ضخامت 7/21 متر و از جنس گچ، عضو e با ضخامت 6/67 متر شامل لایههای مارن و مارن – مارن ماسهای، عضو f با ضخامت 375 متر متشکل از آهک با میان لایههای مارن و عضو g با ضخامت 358 متر متشکل از واحدهای مارنی، شیل، سنگآهک و ماسهسنگ میباشد. این توالی با نهشتههای تخریبی و کنگلومرای قرمز تا خاکستری رنگ سازند قرمز فوقانی Formation) (Upper Redپوشیده شده است (شکل2) و با ناپیوستگی همشیب بر روی نهشتههای سیلتستون، مارن، شیل و ماسهسنگ قرمز رنگ سازند قرمز زیرین(Lower Red Formation) قرار گرفته است (شکل 3). از این برش 676 نمونه شامل 370 نمونه نرم و 306 نمونه سخت بهطور سیستماتیک برداشت شد به طوری که در عضو قاعدهای سازند قم (عضو a) به علت اهمیت زیاد این عضو برای تعیین سن نمونهبرداری در آن با فواصل 5/0 متر صورت پذیرفت و در عضو b با فاصله تقریبی 1 تا 5/1 متر و در بقیه عضوها با توجه بهویژگی سنگشناسی و تغییرات آن با فاصله 5/1 تا 3 متر نمونهبرداری صورت گرفت. از نمونههای سخت مقطع نازک و نمونههای نرم طبق روشهای معمول شسته و آماده شدند. سپس یک گرم از رسوب تهیه شده مربوط به الک 120 مش وزن و میکروفسیلهای آن جدا شدند. سپس از دستگاه الترا سونیک برای زدودن ذرات چسبیده به پوسته استفاده شده و بهترین نمونهها برای تهیه عکس با میکروسکوپ الکترونی بر روی پایه چسبانده شدند. عکسها با میکروسکوپ الکترونی مدل TEScan-VagaII در مرکز پژوهش متالورژی رازی گرفته شد. میکروفسیلهای مورد مطالعه شامل فرامینیفرای بنتونیک و پلانکتون میباشند که در این تحقیق فرامینیفرای بنتونیک با پوسته آگلوتینه که پوسته آنها فاقد پیچش است مورد توجه قرار گرفته است. این فرامینیفرا شامل گروههای تک ردیفی، دوردیفی، سه ردیفی و یا ترکیبی از این اشکال میباشد. نمونهها در آزمایشگاه دیرینهشناسی دانشگاه خوارزمی نگهداری میشوند.
شکل 2- نمای کلی از برش دو برادرو عضوهای سازند قرمز زیرین، aو c-1، نگاه به سمت جنوب
شکل 3- مرز بین عضو سازند قم و سازند قرمز بالایی، نگاه به سمت جنوب
نتایج
مطالعه نمونههای سازند قم با 1328 متر ضخامت در برش دو برادر نشان میدهد که از تعداد کل 676 نمونه تعداد 459 نمونه حاوی فرامینیفرا آگلوتینه و کوچک بودهاند. از کل نمونههای مطالعه شده 11 جنس و 29 گونه فرامینیفر پلانکتون و 11 جنس و 20 گونه از فرامینیفرا بنتونیک کوچکی هستند که ساختمان کلی آنها فاقد پیچش بوده و جنس دیواره آنها آگلوتینه میباشد. از فرمهای آگلوتینه تعداد 4 جنس و 6 گونه برای اول بار از سازند قم گزارش میشوند. از کل تاکسای شناسایی شده، تعداد 6 جنس و 9 گونه به خاطر قابل تشخیص نبودن صفات گونهای و یا در دسترس نبودن منابع به صورتsp. و یا به صورتspp. معرفی شدند (شکل 4). همچنین در بین گونههای شناسایی شده یک گونه جدید شناسایی شد که ویژگیهای آن در سیستماتیک ارائه شده است.
گونههای شناسایی شده متعلق به 9 خانواده
Eggerellidae, Textularidae, Pseudogaudrinidae, Verneuilidae, Spiroplectamminidae, Valvulinidae, Haplophragmiidae, Globotextulariidae, Ataxophragmidae,
میباشند و شامل جنس و گونههای
Bigenerina sp. Gaudryina mayeriana, Gaudryina spp., Haplophragmium sp. Liebusella soldani, Martinottiella communis, Pseudolituonella sp.
Siphotextularia rolshauseni, Spiroplectinella carinata, Textularia candeina, Textularia departita, Textularia gramen, Textularia laevigata, Textularia mariae, Textularia sp. Textularia persica nov. sp. Valvulina sp.
میشوند (جدول 1، 2 Plates 1,).
در بین این خانوادهها بیشترین گونهها متعلق به خانواده Textularidae و Pseudogaudrinidae میباشد. تقریباً گونههای شناسایی شده از آنها در تمامی طول برش چینهشناسی به استثنا بخش انتهایی مشاهده میشود. هر چند که تقریباً در قاعده برش از 20 گونه شناسایی شده حدود 11 گونه حضور دارند.
در برش چینهشناسی دو بردر فرامینیفرا پلانکتون نیز حضور دارند و 11 جنس و 20 گونه از آنها شناسایی شدند. در بین این گونههاGlobigerina praebulloides, Globigerinoides immaturus, Globigerinoides quadralobatus, Globigerinoides subquadratus, Globigerinoides triloba. حضور مستمر و فراوانی در طول برش چینهشناسی دو برادر دارند (Plates 1, 2) .
جدول 1- فهرست خانوادهها، جنسها و گونه های فرامینیفرا کوچک آگلوتینه شناسایی شده در برش دوبرادر
جدول 2- فهرست جنسها و گونه های فرامینیفرا آگلوتینه شناسایی شده در برش دوبرادر و شماره تصویر آنها
Haplophragmium sp. |
Pl. 2, Fig.1 |
Spiroplectinella carinata |
Pl. 1, Fig. 1 |
Gaudryina mayeriana |
Pl.1, Fig. 2 |
Gaudryina sp. |
Pl.1, Fig. 3 |
Liebusella soldani |
Pl.1, Fig. 4 |
Pseudolituonella sp. |
Pl. 2, Fig. 2 |
Martinottiella communis |
Pl.1, Fig. 5 |
Bigenerina sp. |
Pl.2, Fig. 3 |
Textularia candeina |
Pl. 1, Fig. 4 |
Textularia departita |
Pl. 1, Fig. 7 |
Textularia gramen |
Pl. 1, Fig. 8 |
Textularia laevigata |
Pl. 1, Fig. 9 |
Textularia mariae |
Pl. 1, Fig. 10 |
Textularia persica nov. sp. |
Pl. 1, Fig. 11 |
Textularia spp. |
Pl. 1, Fig. 12 and Pl. 2, Fig. 4 |
Siphotextularia rolshauseni |
Pl. 1, Fig.13 |
Clavulinoides jarvisi |
Pl. 1, Fig. 14 |
Clavulinoides lakiensis |
Pl. 1, Figs. 15, 16 |
Clavulinoides sp. |
Pl. 1, Fig. 17 |
Valvulina spp. |
Pl. 1, Fig. 18 and Pl. 2, Figs. 5, 6 |
سیستماتیک گونه های فرامینیفرا آگلوتینه شناسایی شده
در این مطالعه فقط سیستماتیک 5 گونه از فرامینیفرا آگلوتینه که برای بار اول از سازند قم گزارش میشوند و همچنین گونه جدیدی که معرفی شده، ارائه میشود. فهرست تاکسونومیکی نام گونههای مطالعه شده نیز در جدول 2 آورده شده است. بدیهی است که شناسایی دقیق بعضی از تاکسای فرامینیفرا به علت عدم حفظ شدگی مناسب امکانپذیر نبوده و گونهها به صورت sp. معرفی شدهاند. در شناسایی فرامینیفرا با پوسته آگلوتینه از ویژگیهای ریختشناسی آنها نظیر شکل، ضخامت دیواره، اندازه پوسته، ترتیب قرارگیری، شکل، اندازه و تعداد حجرات، تزئینات مانند خار، خطوط طولی برجسته(Rib) و توبرکل، موقعیّت دهانه (شکل، اندازه، تعداد، محل قرارگیری، ضمائم و نوع دهانه) استفاده شده است. همچنین گروهی از گونهها به سبب دارا بودن اندازهها و شکلهای کمی متفاوت به صورت spp. معرفی شدهاند. در قسمت نکته بر حسب نیاز، مقایسهای بین گونه ها انجام و گاه خصوصیّات بارز و شاخص گونه که به شناسایی منجر شده، ذکر شده است. در بخش گسترش زمانی و جغرافیایی گونهها، مکانهایی که گونه از آنجا گزارش شدهاند قید گردیده است. ضمناً با توجه به موضوع مقاله سیستماتیک فرامینیفرا پلانکتون نیز ارائه نشده است.
در این بخش سعی شده علاوه بر منابع اصلی و پایه برای شناسایی فرامینیفرها از قبیل هنسون ((Henson 1950، پارکر (Parker 1960)، تاد (Todd 1965)، آدامز و بورژا (Adams and Bourgeois 1967)، پاپ و اشمید 1985) (Papp and Schmid و لوبلیش و تاپان (Loeblich and Tappan 1988) از مقالات جدید و به روز مانند کمینسکی و همکاران et al. 2002) (Kaminski، پترووا (Petrova 2004)، کندر و همکاران (Kender et al. 2009) و فینگر (Finger 2013) نیزاستفاده شود.
Superfamily: Ataxophragmiacea Schwager, 1877
Family: Globotextulariidae Cushman, 1927
Subfamily:Liebusellinae Saidova, 1981
Genus: Liebusella Cushman, 1933
Liebusella soldani (Jones and Parker)
Pl.1, Fig. 4
1960 Liebusella soldani (Jones and Parker); Barker, p.66, pl. 32, figs. 12, 14-18.
مشخصات: پوسته بزرگ، استوانهای شکل، در ابتدا دارای یک پیچش تروکوسپایرال کوتاه و سپس تک ردیفی میگردد. حجرات پهن و تقریباً حجرات بعدی حجرات ماقبل را در بر میگیرند و به نظر میرسد حجرات قبلی کوچکتر از حجرات بعدی میباشند. خط درزها فرو رفته و دیواره ضخیم و جنس آن آگلوتینه درشت دانه است به طوری که ذرات به خوبی از سیمان زمینه قابل تفکیک میباشند. دهانه انتهایی و بر روی یک گردن مستقیم قرار دارد.
گسترش جغرافیایی و زمانی: بارکر (Barker 1960) این گونه را از اقیانوس آرام با سن کواترنری گزارش کرد. این گونهها در برش دو برادر با سن بوردیگالین شناسایی شدهاند.
Superfamily: Textulariacea Ehrenberg, 1838
Family: Eggerellidae Cushman,1937
Subfamily: Eggerellinae Cushman,1937
Genus: Martinottinella Cushman,1933
Martinottiella communis (d’ Orbigny)
Pl.1, Fig. 5
1825 Clavulina communis d’ Orbigny, p. 102, nr. 4.
1846 Clavulina communis d’ Orbigny; p. 196, pl. 12, figs. 1, 2.
1960 Martinottiella communis (d’ Orbigny); Barker, p. 98, pl. 48, figs. 3, 4, 6, 7, 8.
1984 Martinottiella communis (d’ Orbigny); Papp and Schmid, p. 74, pl. 66, figs. 1-8.
2009 Martinottiella communis (d’ Orbigny); Kender, Kaminski and Jones, p.507, pl.12, figs. 8-10.
2013 Martinottiella communis (d’ Orbigny); Finger, p. 382, pl. 2, fig. 12.
مشخصات:پوسته آگلوتینه و تقریباً استوانهای شکل، بخش ابتدای پیچش سه ردیفی و سپس تک ردیفه میگردد. دهانه دایرهای شکل و روی یک گردن کوتاه قرار دارد.
گسترش جغرافیایی و زمانی: پاپ و اشمید(Papp and Schmid 1984) این گونه را از حوضه وین با سن میوسن گزارش کردند. این گونه از برش دوبرادر با محدوده سنی اکیتانین- بوردیگالین شناسایی شد.
Superfamily: Textulariacea Ehrenberg, 1838
Family: Textularidae Ehrenberg, 1838
Subfamily: Textulariinae Ehrenberg, 1838
Genus: Textularia Defrance, 1824
Textularia gramen d’ Orbigny, 1846
Pl. 1, Fig. 8
1846 Textularia gramen d’ Orbigny, p.248, pl.15, figs. 4-6.
1984 Textularia gramen d’ Orbigny; Papp and Schmid, p.87, pl. 81, figs. 1- 3.
مشخصات: دارای پوسته تقریباً مثلثی شکل که حجرات دو ردیفه آن در ابتدا فشرده و در انتها باز شدهاند. دارای 7 تا 8 حجره که نسبت طول به پهنای آنها تقریباً برابر و سپتا به صورت مایل و فرو رفته و حاشیه پوسته گرد شده است.
گسترش جغرافیایی و زمانی: پاپ و اشمید (Papp and Schmid 1984) این گونه را از حوضه وین اتریش با سن میوسن گزارش کردهاند. این گونه از برش مورد مطالعه با سن اکیتانین- بوردیگالین شناسایی شده است.
Textularia persica nov. sp.
Pl. 1, Fig. 11
مشخصات: پوسته دو ردیفی و از جنس آگلوتینه دانهریز و در برش عرضی تقریباً دایرهای میباشد. دارای 5 تا 6 جفت حجره که اندازه آنها به تدریج افزایش مییابد. حجرات کوتاه و کشیده و دارای خط درز صاف و مستقیم است. دهانه در قاعده حجره آخر قرار داشته و یک کمان کوتاه تقریباً متقارن باارتفاع تقریباً 7 میکرون و سطح قاعدهای وسیع میباشد. سپتا در محل خط درزها بیرون زده و بر جسته و این برجستگیها به تبدیل شدن آنها به کیلهای نواری در امتداد پوسته منجر میباشند. بیشترین طول پوسته 500 میکرون و بیشترین پهنا 357 میکرون است.
اشتقاق نام(Derivation of name) :persica بر گرفته از کلمه Persian میباشد و چون این گونه اول بار از ایران گزارش میشود به این نام خوانده شده است.
هولوتایپ و محل نگهداری نمونه تیپ(Deposition of Type) : هلوتایپ (Pl. 1, Fig. 11) در مجموع نمونههای آزمایشگاه دیرینهشناسی دانشگاه خوارزمی نگهداری میشود.
Type level : میوسن پیشین
نکته: ویژگی خاص این گونه که به تفکیک آن به صورت گونه متمایز منجر شده است سپتای برجسته و شبیه به کارن در این گونه میباشد.
گسترش جغرافیایی و زمانی: این گونه از برش دو برادر در جنوب شرق قم با سن بوردیگالین تقریباً از ابتدای بیوزون M4a وید و همکاران (Wade et al. 2011) شناسایی شده است.
Subfamily: Siphotextulariinae Loebich and Tappan, 1985
Family: Pseudogaudrinidae Loeblich and Tappan, 1985
Subfamily: Pseudogaudryininae Loeblich and Tppan, 1985
Genus:Clavulinoides Cushman, 1936
Clavulinoides jarvisi Cushman,1936
Pl. 1, Fig. 14
1963 Clavulinoides jarvisi Cushman; Viterbo, pl.5, figs. 11a,f.
مشخصات: پوسته آگلوتینه، طویل و طول آن بیش از دو برابر پهنا است. در ابتدا سه ردیفه و بعد تک ردیفه میشود، خط درز مایل و دارای 8 تا 9 حجره در مرحله تک ردیفه است. در برش عرضی مثلثی و حاشیه حجرات نیمه تیز است. دهانه در مرحله تک ردیفه در انتهای حجره آخر قرار دارد.
گسترش زمانی و جغرافیایی :ویتربو (Viterbo 1963)این گونه را از نهشتههای مکران با سن میوسن پیشین تا اواسط میوسن پیشین گزارش کرد. این گونه در برش دوبرادر با سن اکیتانین- بوردیگالین شناسایی شده است.
Clavulinoides lakiensis Mohsenul Haque, 1956
Pl. 1, Figs. 15, 16
1956 Clavulinoides lakiensis Mohsenul Haque, p.43, pl.21, figs. 7 a-b, pl. 32, figs. 1a-b.
مشخصات: پوسته طویل و در برش عرضی مثلثی با حاشیههای مقعر تا نزدیک به مسطح، حاشیه تیز ابتدا حجرات سه جهتی که حدود 4/1 پوسته را تشکیل میدهند و بعد حجرات تک ردیفه میشوند. حجرات بخش اول نا مشخص اما حجرات بخش دوم مشخص میباشند و اندازهشان به آرامی افزایش مییابد. خط درز در بخش تک ردیفه فرو رفته و به سمت بالا خمیده است. پوسته آگلوتینه دانهریز، دهانه در انتهای حجره آخر قرار دارد.
نکته :تفاوت این گونه با گونه قبلی در حاشیههای مقعر و گوشههای شدیداً کیلدار میباشد.
گسترش زمانی و جغرافیایی :محسن الحق (Mohsenul Haque 1956) این گونه را از نهشتههای پاکستان با سن ائوسن گزارش کرد. این گونه از رسوبات سازند قم در برش دوبرادر با سن اکیتانین- بوردیگالین شناسایی شد.
بحث
نوع رخساره غالب سازند قم در ایران مرکزی بیشتر بنتونیک بوده و به همین علت در اکثر نواحی فرامینیفرا بنتونیک از آنها گزارش شدهاند. مرور مطالعات گذشته نشان میدهد که در بین محققان از نظر سن اختلاف نظر وجود دارد مثلاً دانشیان و قنبری (1388) به این اختلافات در قاعده سازند قم یعنی عضوهای aو b به طور مفصل اشاره کرده و سنی از الیگوسن (روپلین) تا اکیتانین را بر اساس کار محققان دیگر برای قاعده این سازند در عضوهای a وb ذکر کردهاند. در این مطالعه گسترش فرامینیفرا به طور کامل در تمامی عضوهای سازند قم (a تاg) مورد ارزیابی قرار گرفته است. بررسی گسترش چینهشناسی فرامینیفرا بنتونیک آگلوتینه این مطالعه نشان میدهد که اکثر فرامینیفرا بنتونیک آگلوتینه دارای گسترش چینهشناسی وسیع در طول برش مورد مطالعه بوده و از زمان اکیتانین تا بوردیگالین حضور دارند و تنها Pseudolituonella spp. و Gaudryina mayerianaمحدود به زمان اکیتانین و Liebusella soldani و Textularia persica nov. sp. در محدوده زمانی بوردیگالین قرار دارند و بقیه گونهها دارای گسترش زمانی در محدوده اکیتانین- بوردیگالین است (شکل 4).
برای تعیین سن برش چینهشناسی دوبرادر استناد به این گروه فرامینیفرا بنتونیک با توجه به محدودههای چینهشناسی گسترده آنها از دقت کار کاسته و امکان معرفی بیوزون را برای این نهشتهها سخت مینماید در نتیجه برای رفع این مشکل برای بیوزوناسیون و تعیین سن دقیق تر از فرامینیفرا پلانکتون شاخص این برش استفاده شد. در واقع حضور گونههای شاخص پلانکتون این اجازه را به ما میدهد که این برش را با بیوزوناسیون وید و همکاران (Wade et al. 2011) مقایسه نماییم. به طوری که حضور گونههای Globigerinoides triloba, Globigerinoides primordius و گونه Globorotalia sp. به همراه گونه بنتونیک Ammonia sp. در عضو a و نبود گونههای شاخص زمان الیگوسن در این عضو سن قاعده این برش را اکیتانین تعیین مینماید. در این عضو علاوه بر گونههای فرامینیفرا پلانکتون و بنتونیک کوچک، فرمهای بنتونیک بزرگ (LBF) نیز حضور دارند که شامل گونههایOperculina complanata, Heterostegina spp., Archaias sp. Peneroplis evolutus, Peneroplis thomasi, Miogypsina sp. Lepidocyclina sp. میباشند. در عضو b فرامینیفرای پلانکتون شاخص اکیتانین نسبت به عضو a فراوانی بیشتری مییابند. علاوه بر این از 5/43 متری گونه Paragloborotalia kugleri (نمونهDB-55 ) ظاهر میشود. در این عضو گونه های پلانکتون Paragloborotalia mayeri, Paragloborotalia siakensis, Neogloboquadrina continuosa, Globoquadrina dehiscens, Globigerinoides immaturus, Paragloborotalia opima nana, Globigerina ciperoensis Globigerinella obesa, Catapsydrax dissimilis سن اکیتانین را برای این عضو نشان میدهند. فرامینیفرای بزرگ در عضو فوق شاملMiogypsinoides sp. Heterostegina sp. complanata, Miogypsina sp. Operculina میباشد. در c-1 تا c-4 تنوع فرامینیفرا با همان روند عضوهای aوb ادامه مییابد. اما گونههای Paragloborotalia kugleri Paragloborotalia opima nana, و Globigerina ciperoensis حضور ندارند. فرامینیفرای بنتونیک بزرگ در عضوهای c-1 تاc-4 شامل گونههای Miogypsina sp. Heterostegina sp. Miogypsinoides sp. complanata, Lepidocyclina sp. Operculina میباشد. در لایههای مارنی عضو c-1 گونههای خانواده Miogypsinidae از فراوانی قابل توجهی برخوردارند. سن عضو d با توجه به موقعیت چینهشناسی به عنوان یک لایه کلیدی سازند قم در ناحیه الگو اکیتانین در نظر گرفته شد. در عضو e اولین حضور گونه Globortalia preascitula مشخصکننده زمان بوردیگالین است و به همراه سایر گونههای پلانکتون در این عضو حضور دارد. گونههای فرامینیفرای بنتونیک بزرگ شامل Lepidocyclina sp. Miogypsina sp. Miogypsinoides sp. وHeterostegina sp. در این عضو حضور دارند. در عضو f حضور گونههای Globorotalia archeomenardi مشخصکننده زمان بوردیگالین است. گونههای فرامینیفرای بنتونیک بزرگ در عضو f شامل Miogypsina sp. Heterostegina sp. Peneroplis evolutus, است. در عضو g گونه پلانکتون bisphericus Globigerinoides در متراژ 1102 تأیید کننده زمان بوردیگالین است. در این عضو فرامینیفرای بزرگ Operculina complanata Peneroplis thomasi, Heterostegina sp. Archaias sp. Borelis melo curdica, میباشد. بررسی گونههای فرامینیفرای بنتونیک بزرگ (LBF) نشان میدهد که اکثر این گونهها دارای محدوده سنی گسترده و با سن اکیتانین تا بوردیگالین میباشند و تنها گونه Borelis melo curdica درمیان لایههای آهکهای عضو g و با محدوده سنی بوردیگالین حضور دارد. در واقع این گونه یکی از گونههای بنتونیک شاخص است که اولین حضور آن از 1157 متری و نمونه شماره DB-608 بوده که بر مبنای بیوزوناسیون آدامز و بورژوا (Adams & Bourgeois 1967) مشخص کننده شروع بوردیگالین است (شکل 4).
لازم به ذکر است که برش دوبرادر از جمله برشهایی است که فرامینیفرای پلانکتون در آن گسترش نسبت خوبی دارند. در قسمتهای پیش تر به فرمهای پلانکتون شاخصی که برای بیواستراتیگرافی و تعیین سن نسبی دقیقتر قابل استفاده بوده، اشاره شد و این فرمها مورد بحث قرار گرفتند. اما گونههای پلانکتون دیگری نیز در طول برش حضور دارند که از جمله میتوان به Globigerina praebulloides, Paragloborotalia mayeri, Paragloborotalia siakensis Globigerinella obesa, Neogloboquadrina continuosa, Globigerinoides subquadratus, اشاره کرد (پلیتهای 2 و 3).
بدین ترتیب سن این برش با توجه به فرامینیفرای پلانکتون از نمونه 1 تا نمونه 361 سن اکیتانین (532 متر) و از نمونه 361 تا 676 متعلق به زمان بوردیگالین (850 متر) است. با توجه به سن بهدست آمده از فرامینیفرا پلانکتون، از 20 گونه فرامینیفرا با پوسته آگلوتینه در بخش قاعدهای با سن اکیتانین تنها گونههایGaudryina mayeriana; Pseudolituonella sp. در اکیتانین حضوردارند و باقی در بوردیگالین نیز حضور دارند. همچنین از 17 گونه شناسایی شده از آنها در بخش فوقانی برش با سن بوردیگالین تنها دو گونه Liebusella soldani و Textularia persica nov. sp. حضور دارند. به طوری که گونه اول تقریباً از ابتدای بوردیگالین تا بخش میانی حضور داشته و Textularia persica nov. sp. در بخش میانی حضور دارد. به طوری که این گونه تقریباً ابتدای بیوزون M4a وید و همکاران(Wade et al. 2011) با سن بوردیگالین را نشان میدهد. همین ویژگی سبب میشود که ما به این گونه جدید به عنوان گونهای که احتمالاً بتواند از لحاظ بیواستراتیگرافی حائز اهمیت باشد، توجه نماییم.
محدوده گسترش چینهشناسی Liebusella soldani نیز بایستی در برشهای دیگر مورد بررسی قرار گیرد تا اهمیت بیواستراتیگرافی آن روشن شود. همین وضعیت در مورد گونه Gudryana mayerianaنیز صدق میکند، این گونه در قاعده بیوزون M2 وید و همکاران (Wade et al. 2011) حضور دارد که میتواند سن اکیتانین را مشخص نماید. در بین این فرامینیفرا گونههایClavulinoides jarvisi, Textularia gramen Clavulinoides lakiensis, Martinottiella communis, Liebusella soldani, Textularia persica nov. sp. برای اولین بار از این سازند گزارش میشوند.
شکل 4- گسترش چینهشناسی فرامینیفرا کوچک آگلوتینه، فرامینیفرا بنتیک بزرگ و فرامینیفرا شاخص پلانکتون در برش دو برادر، در جنوب غرب قم.
در بین جنسهای شناسایی شده فراوانی حضور Textularia و Gaudryina قابل توجه میباشند. بر اساس مطالعاتی که موری (Murray 1991) انجام داد، مشخص شد که این دو جنس به همراه Martinottiella دارای نوع زندگی اپی فونا میباشند و هر کدام روش زندگی خاص خود را دارند. در بین آنها Textularia و Gaudryina در بسترهای سخت زیست مینمایند. به طور کلی موری (Murrey 1991) اعتقاد دارد که Textularia مربوط به آبهای سرد است و Gaudryina به آبهای گرم، اما محدوده زیست آنها از محیط شلف تا باتیال ذکر شده است. به عبارت دیگر شاید بررسی یک مطالعه کمی بر روی گونههای Textularia بتواند نوسانات دمایی آبها را در طول زمان در این برش نشان دهد.
نتیجه
مطالعه فرامینیفرا کوچک و فاقد پیچش زیر راسته تکسولارینا در کنار فرامینیفرا پلانکتون در برش دو برادر به تعیین سن نسبی نسبتاً دقیق اکیتانین تا بوردیگالین، تشخیص بیوزونهای M1a تا M4a و شناسایی و معرفی گونه جدید Textularia persica nov. sp. و گزارش چندین فرم آگلوتینه جدید منجر شد. این گونه جدید که از نهشتههای بوردیگالین شناسایی شده حضورش مربوط به ابتدای بیوزون M4a میباشد. همچنین مشخص شد که گونههای soldani, Textularia persica nov. sp. Liebusella از فرمهای آگلوتینه به همراه فرامینیفرا بوردیگالین و گونههای Gaudryina mayeriana, Pseudolituonella sp. به همراه فرامینیفرا اکیتانین حضور دارند. ضمناً 15گونه هم از فرمهای کوچک و فاقد پیچش آگلوتینه هم در نهشتههای اکیتانین و هم در بوردیگالین برش دوبرادر حضور دارند.
PLATE 1
Scale bar = Micron
Fig. 1, Spiroplectinella carinata(d' Orbigny), Sample no., DB- 174, Lateral view; Fig. 2, Gaudryina mayeriana (d' Orbigny)1846, Sample no. DB- 102, Lateral view; Fig. 3, Gaudryina sp. ,Sample no. DB- 57, Lateral view; Fig. 4, Liebusella soldani (Jones & Parker), Sample no. DO- 96, Lateral view; Fig. 5, Martinottiella communis. (d' Orbigny), Sample no.1: DB- 68, Lateral view; Fig. 6, Textularia departita d' Orbigny, 1846, Sample no.6: DB- 55, Lateral view; Fig. 7, Textularia gramen d' Orbigny,1846, Sample no. DB- 75, Lateral view; Fig. 8, Textularia laevigata d' Orbigny, 1825
Sample no. DB- 129, Lateral view; Fig. 9, Textularia mariae d Orbigny, 1846, Sample no. DB- 55, Lateral view; Fig. 11, Textularia persica nov. sp., Sample no. DB-567, Lateral view; Fig. 12, Textularia sp., Sample no. DB- 31, Lateral view;Fig. 13, Siphotextularia rolshauseni Phleger & Parker, 1951, Sample no. DB – 351, Lateral view; Fig. 14, Clavulinoides jarvisi, Cushman, 1939,Sample no. DB- 56, Lateral view; Figs. 15, 16: Clavulinoides lakiensis Mohsenul Haque, 1956, Sample no. DB- 346,15: Lateral view,16: Appertural view; Fig. 17: Clavulinoides sp., Sample no. DB- 55; Fig. 18, Valvulina sp., Sample no. DB- 184, Lateral view.
PLATE 2:
Fig. 1, Haplophragmium sp., Sample no. DB- 316, Longitudinal section; Fig. 2, Pseudolitunella sp., Sample no. DB- 170, Longitudinal section, Fig. 3, Bigenerina sp., Sample no. DB – 57, Longitudinal section; Fig. 4, Textularia sp., Sample no. DB- 178, Longitudinal section; Figs. 5, 6, Valvulina spp., 5: Sample no. DB- 601, 6: Sample no. DB- 157, Transverse section; Fig. 7: Globorotalia archaeomenardi Bolli, 1957, Sample No. DB- 464, Axial section; Fig. 8: Globorotalia prescitula Blow, 1959 , Sample No. DB – 361, Longitudinal section; Fig. 9: Paragloborotalia kugleri (Bolli) Sample No. DB- 70, Axial section; Fig. 10: Catapsydrax dissimilis (Cushman & Bermudez) , Sample No. DB- 378, Longitudinal section; Fig. 11: Globigerinoides primordius Blow & Banner, 1962 Sample No. DB- 34, Axial section; Fig. 12: Globigerinoides triloba Reuss, 1850, Sample No. DB- 544, Longitudinal section; Fig. 13: Neogloboquadrina continuosa (Blow), DB- 456, Transverse section; Fig. 14: Paragloborotalia mayeri (Cushman & Ellisor), Sample No. DB- 603, Transverse section; Fig. 15: Paragloborotalia siakensis (LeRoy), Sample No. DB- 490, Axial section.
PLATE 3:
Fig. 1, Globoquadrina dehiscens (Chapman, Parr & Collins), Sample No. DB- 448, Longitudinal section; Fig. 2, Globigerinoides immaturus Leroy, 1939, Sample No. DB- 85, Axial section; Fig. 3: Globigerinoides subquadratus Bronnimann, 1954, Sample No. DB- 53, Axial section; Figs. 4, 5: Borelis melo curdica Reichel, 1937, 4: Sample No. DB- 654, 5: Sample No. DB- 660, Axial section;Fig. 6: Peneroplis evolutus Henson, 1950 , Sample No. DB- 6, Equatorial section; Fig. 7: Peneroplis thomasi Henson, 1950, Sample No. DB- 6, Longitudinal section; Fig. 8: Archaias sp., Sample No. DB- 26, Longitudinal section; Fig. 9: Lepidocyclina sp., Sample No. DB- 254, Axial section; Fig. 10: Miogypsina sp., Sample No. 200, Equatorial section; Figs. 11, 12: Miogypsinoides spp., Fig. 11: Sample No. DB- 144, Axial section, Fig. 12: Sample No. DB- 154, Equatorial section; Figs. 13, 14: Heterostegina spp., Fig. 13: Sample No. DB- 191, Axial section, Fig. 14: Sample No. DB-176, Transverse section; Fig. 15: Operculina complanata (Defrance), Sample No. DB- 157, Longitudinal section.