نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد زمینشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
2 استاد، گروه زمینشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
3 استادیار، گروه زمینشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Tufa is the non- marine carbonates that formed from cold to low temperature freshwater at low depth and low energy flow conditions. Abgarm’s tufa is a typical kind of these deposits. Field and microscopic studies led to recognize of seven allochthonous and autochthonous lithofacies. The presence of dense plant covering river margins, increasing use of dissolve CO2 in water and providing chemical conditions due to turbulence are factors that are important in the formation of tufa. Based on concentrations of dissolved ions, the type of Abgarm water is Ca- Mg- HCO3. Based on ions ratio, the water with primary meteoric origin is affected by passing through dolomitic limestone and evaporite of the Mozduran and Shurijeh formations. The high concentrations of these ions caused the carbonate to be trapped between algae filamentous and formed a kind of active tufa. The presence of gastropod species show a dominance wet climatic conditions when these deposits formed. At the next step, decreasing rainfall and increasing temperature and evaporation, caused the death of two gastropods species (Melanopsis praemorsa and Galba truncatula) in the studied area. Isotopic analysis of oxygen and carbon show the effects of meteoric waters and Mozduran aquifer limestone formation in isotopic compositions of tufa in Abgarm area.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
توفا و تراورتن رسوبات کربناته حاصل از رسوبگذاری در چشمههای آب شیرین در دماهای متفاوتاند(Ford 1989; Pedley 1990; Ford and Pedley 1996; Pedley et al. 1996; Freytet and Verrecchia 1999; Riding 2000; Andrews and Brasier 2005; Carthew et al. 2006; Jones and Renaut 2010, Capezzuoli et al. 2014). این رسوبات از مهمترین نهشتههای قارهای وابسته به آبوهوا هستند که کانیشناسی آنها از نوع کلسیت و آراگونیت بوده است و با تأثیر از وضعیت متفاوت شیمی آب (Jones 2017) دما و سرعت خروج گاز CO2 و نیز افزایش pHو اشباعشدن سیالات تشکیل میشوند (Okumura et al. 2012). بیشتر زمینشناسان اصطلاح تراورتن را برای تمام پوششهای کربناته با بسترهای گیاهی و غیرگیاهی به کار میبرند (Julia 1983). پدلی (Pedley 1990) توفا را تهنشستهای کربناته حاصل از چشمههای آب سرد با چارچوبهای متخلخل گیاهی شامل قالبهای میکروفیت، ماکروفیت و برگ درختان میداند که در توالیهای کواترنری و عهد حاضر فراواناند. او اصطلاح تراورتن را برای تهنشستهای کربناته حاصل از چشمههای آب گرم با چارچوب متراکم، سنگشده و تهنشستهای متبلور همراه با لامیناسیون نازک به کار برده است. بهتازگی رسوبات توفا بهصورت کربناتهای قارهای نواحی کارستی با ترکیب غالب کلسیتو رسوبات تراورتن به شکل کربناتهای قارهای فوق اشباع از بیکربنات در چشمههای هیدروترمال تعریف شدهاند (Capezzuoli et al. 2014). ناحیه آبگرم در شمال شرق ایران یکی از مناطقی است که رسوبات کربناته توفا در آن تشکیل شده و در برخی از محیطهای چشمه و آبشار نیز درحالتشکیل است. این رسوبات در ناحیه مدنظر و بلکه در بیشتر مناطق ایران، بهطور تفصیلی ارزیابی نشدهاند و هدف این پژوهش، شناسایی و طبقهبندی رخسارههای توفا در بخشهای مختلف، بررسی مکانیزم تشکیل آنها و ارتباط میان نوع کربنات و هیدروشیمی آبهای موجود در ناحیه است.
زمینشناسی
منطقه مدنظر در 75کیلومتری جاده مشهد- کلات در شمال شرق مشهد و 2کیلومتری جنوب غرب روستای آبگرم و در عرض جغرافیایی "9.4 30' °36 شمالی و طول جغرافیایی "47.2 '03 °60 شرقی واقع شده است (شکل1). در این ناحیه آبشاری به همین نام وجود دارد که در ارتفاع 1196 متر از سطح دریا قرار دارد. این منطقه بخشی از زون ساختاری - رسوبی کپهداغ در شمال شرق ایران است که در آن، مزوزوئیک شامل سنگآهکهای سازند مزدوران، شیل و ماسهسنگهای سازند شوریجه، سنگآهکهای سازند تیرگان، شیلها و مارنهای سازندهای سرچشمه و سنگانه و ماسهسنگهای سازند آیتامیر رخنمون دارند(Afshar-Harb 1982) (شکل1- الف). توفاهای کواترنری آبگرم بر روی سازند مزدوران در دهانه آبشار تشکیل شدهاند. محیطهای تشکیل آنها براساس فاصله از سرمنشأ به 5 محیط چشمه، حوضچههای مصنوعی و کانالها، آبشار، منطقه پاییندست آبشار و مناطق دور از آبشار تقسیم شدهاند که منطقه آبشار، بهدلیل فراهمبودن وضعیت مناسب فیزیکی و شیمیایی بیشترین حجم رسوبات تهنشستشده را دارد؛ بهطوریکه ضخامت رسوبات این منطقه، در حدود 24.5 متر است (شکل1- ب). آبوهوای این منطقه در فصول تابستان و پاییز بهطور چشمگیری گرم است؛ چنانکه دمای هوا در تابستان حداکثر تا 43 درجه سانتیگراد نیز میرسد.
روشهای مطالعه
در این مطالعه تعداد 35 نمونه سنگی از بخشهای مختلف رسوبات کربناته در دیوارههای کانال اصلی رودخانه از چشمه تا آبشار و دیواره عمودی آبشار بهصورت سطحی برداشت شده و پس از بررسی در صحرا و تهیه مقاطع نازک در آزمایشگاه مدنظر پتروگرافی قرار گرفته است. رخسارهها براساس روش پدلی (Pedley 1990) و فورد و پدلی(Ford and Pedley 1996) شناسایی و طبقهبندی شدهاند. نمونههای حاوی گاستروپود، پس از جوشاندن از بافت اصلی سنگ جدا و برای مشاهده تزئینات دهانه با آب اکسیژنه ((H2O210درصد شستشو و برای شناسایی به آلمان ارسال شدهاند. با استفاده از روش پراش اشعه ایکس(XRD) از دهانه آبشار، بهصورت مرکز اصلی تهنشست توفا تعداد 2 نمونه سنگی و 1 نمونه فسیلی برای تعیین کانیشناسی و بررسی سایر اجزای فرعی انتخاب و مطالعه شدهاند. همچنین، از سرچشمه رودخانه، 2 نمونه سنگی به همراه پوشش جلبکی برای بررسی ذرات ریز بهدامافتاده درون رشتههای جلبکی برداشت شده است و آنها با استفاده از SEM مطالعه شدهاند. آنالیزهای XRD و SEM در آزمایشگاه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. همچنین، برای آنالیز عناصر فرعی به روش پلاسمای جفتشده القایی- نشر نوری (ICP- OES)تعداد 11 نمونه پودر سنگ بهصورت انتخابی از لامینههای کلسیتی با درصد تخلخل کمتر به آزمایشگاه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد و همین تعداد نمونه برای آنالیز ایزوتوپهای پایدار18O و 13C به دانشگاه اتاوای کانادا ارسال شده است.
نمونهبرداری آب از 6 ایستگاه و در طول کانال اصلی انجام شده است. این نمونهها از چشمه تا آبشار را در بر میگیرند و در بطریهای 100 و 1000میلیلیتری در 3 مرحله با آب مقطر شستشو و برای اندازهگیری کاتیونها و آنیونهای اصلی آب جمعآوری شده بودند. غلظت این یونها با استفاده از روش جذب اتمی و در آزمایشگاه ژئوشیمی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. دما و pH نیز در صحرا با استفاده از دستگاهpH متر قابل حمل (AZ 8685) به همراه دماسنج خودکار اندازهگیری شده است که این دستگاهها از قبل بهوسیله محلولهای استاندارد بافر باpH های 4 و 7 کالیبره شده بودند. مقادیر اکسیژن محلول در آب و CO2آزاد نیز 48 ساعت پس از نمونهبرداری در آزمایشگاه اندازهگیری شده است و در این مدت، تمام نمونههای آب در مکان تاریک و دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شدهاند. تیپ آب چشمه آبگرم هم با استفاده از دیاگرام سهگانه پایپر (Piper 1944) تعیین و درنهایت، برای بررسی منشأ کلسیم و منیزیم موجود در آب، از نمودارهای ترکیبی کلسیم- منیزیم در برابر بیکربنات استفاده شده است.
نتایج
رخسارهها
پیش از طبقهبندی رخسارههای سنگی توفا (Pedley 1990) طبقهبندیهای دیگری براساس عوامل فیزیک و شیمیایی، زیستی و پتروگرافی به کار میرفت (برای مثالBuccino et al. 1978; Ordonez and Garcia del Cura 1983; Chafetz and Folk 1984) که این رسوبات را به 2 گروه آتوکتونوس (برجا) و آلوکتونوس (نابرجا) تفکیک کردهاند. در تقسیمبندی رخسارههای توفا در ناحیه مدنظر نیز از این روش پیروی شده است و تمام رخسارهها در 2 گروه جای گرفتهاند که این امر، نشان میدهد رسوبگذاری در طی 2 مرحله انجام شده است. هریک از این گروهها نیز حاوی رخسارههاییاند که طبق طبقهبندیهای متداول توفا (Pedley 1990; Ford and Pedley 1996) نامگذاری شده و به این شرحاند:
توفاهای آتوکتونوس: این گروه شامل 5 رخساره باندستون فیتوهرمی، فریمستون فیتوهرمی، توفای خزهای، میکروهرم باکتریایی و توفای جلبکی است.
باندستون فیتوهرمی: این رخساره با ظاهری متشکل از چندین زوج لامینه (شکل2- الف) به اشکال مختلف افقی، مضرس (شکل2- ب) تا زاویهدار و گاهی بهصورت سیمان پرکننده در بین قالبهای گیاهی در 2 مقیاس میکروسکوپی و ماکروسکوپی در نقاط مختلف مشاهده میشود (شکل2- ج). نوارهای میکرواستروماتولیتی بهصورت زوج لایههای تیره و روشن میکریتی و کلسیت اسپاریاند که ساختارهای گیاهی را پوشش دادهاند (شکل2- د). این رخساره برجا بهوسیله جریانهای شدید آبی روی قطعات نابرجای حملشده گیاهی و سنگی تشکیل شده است. باندستونهای فیتوهرمی در نقاط مختلف رسوبگذاری ازجمله اطراف حوضچههای مصنوعی و کانالها در فاصله 300 متری چشمههای اصلی، در دهانه و پایین دست آبشار دیده میشود و در قسمتهای دور از آبشار، عمدتاً قطعات پراکندهشده در حواشی کانال اصلی را پوشش دادهاند. آنالیزهای XRD گیاهی انجامشده نشان میدهد این رخساره ترکیب غالب کلسیت همراه با آراگونیتو اجزای فرعی گیاهی همچون سلولز، باربیتال و هیدروژن سولفید دارد (شکل3- الف و ب). مشابه این رخساره در بخش مرکزی حوضه ایبرین اسپانیا(Luzon et al. 2011) آنتالیای ترکیه (Dipova and Doyuran 2006) و لهستان (Gradzinski et al. 2013) بهصورت گسترده تشکیل و شناسایی شده است.
فریمستون فیتوهرمی: اجزای مختلف گیاهی (ساقه و شاخه) به شکل کلنیهای برجا در محل اولیه رشد خود کلسیتی شدهاند و پس از مدتی بافت آنها تجزیه و فضای باقیمانده میان آنها با رسوبات نابرجای گل و لای پر میشوند (شکل 4- الف). ظاهر عمومی این رخسارههای سنگی به پوششهای گیاهی داخل آب و قالبهای گیاهی کربناته وابسته است که با تهنشستهای ثانویه کلسیتی به یکدیگر متصل شدهاند (شکل 4- ب). رخساره سنگی فریمستون فیتوهرمی در مکانهای دور از آبشار بهصورت قطعات پراکنده با ابعاد 1 متر و با ابعاد بسیار بزرگتر در درون ساختار دیواره حاشیه آبشار حضور دارند. ضخامت ساقههای گیاهی تجزیه شده از 1- 0.2 سانتیمتر در تغییر است که در صورت احتساب ضخامت کربنات کلسیم تهنشستیافته به دور آنها 7-6 سانتیمتر قطر دارند. ضخامت کلی این رخساره در دیواره آبشار 31/2 متر اندازهگیری شده است. مشابه این رخساره سنگی در نقاط دیگر ازجمله آنتالیای ترکیه (Glover and Robertson 2003)، جنوب استرالیا (Keppel et al. 2011) جنوب فرانسه (Grosjean and Pittet 2013) جنوب غرب تونس (Henchiri 2013) و سوریای اسپانیا (Huerta et al., 2016) نیز تشکیل و شناسایی شده است.
|
|
|
|
میکروهرم باکتریایی: این رخسارههای سنگی به شکل پوششهای گرهای شکل با ابعاد یکسان (1/0 میلیمتر) (شکل6- الف) روی سطوح سایر رخسارههای موجود و به فرم بوتههای باکتریایی قابل مشاهده هستند. این ساختارها بهصورت مجموعههای بههمپیوسته هستند و حداکثر 4 تا 5 سانتیمتر ارتفاع دارند. اجتماعات باکتریایی به ایجاد اشکال موجی شکل منجر شدهاند که در کل منطقه پراکندهاند (شکل6- ب). مشابه این رخساره از کشورهای تونس (Henchiri 2013) و ترکیه (Glover and Robertson 2003) نیز گزارش شده است.
توفای جلبکی
این رخساره از خردههای سنگی به همراه پوشش نازک از جلبک و تخلخلهای کوچک مقیاس تشکیل شده است. پوششهای جلبکی در سطح دیوارههای صخرهای آبشار دائما مرطوباند و در حاشیه ریزشهای اصلی و عمودی آبشار تشکیل شدهاند (شکل 7- الف). این مجموعه در قسمت بالایی دهانه آبشار بهصورت صفحات بسیار نازک کلسیتیشده و رو به پایین هستند. تهنشستهای قدیمه این رخساره لایهبندی بسیار ضعیفی دارند و گاهی هم لایهبندی ندارند که بهصورت تهنشستهای جریانی قدیمه در بخش بالایی دیواره آبشار دیده میشوند (شکل 7- ب). این رخساره در دیواره آبشار 87/3 متر ضخامت دارد.
توفاهای آلوکتونوس
این گروه شامل 3 رخساره توفای آنکوئیدی، لیتوکلستی و فیتوکلستی است.
توفای آنکوئیدی: این رخساره سنگی ظاهری کروی تا نیمهکروی با سطوح گرهدار دارد و از تجمع متوالی چندین لامینه بر روی بسترهای سخت تشکیل شده است (شکل 8 الف – ب). نمونههای امروزی و درحالتشکیل این رخساره نیز در حاشیه چشمه اصلی قابل مشاهده است (شکل 8- ج). لامینههای میکریتی ریزبلور و کلسیتی متوسط بلور بهصورت متناوب تهنشست یافتهاند و در زیر میکروسکوپ، این تناوب لامینهای همراه با رشتههای جلبکی است (شکل 8د و ه). کورتکس آنکوئیدها از جلبکهای سبز و قالبهای سیانوباکتریایی تشکیل شده است. این رخساره عمدتاً در این مکانها تشکیل شده است: مجاور چشمهها و حاشیه کانال اصلی و در قسمتهایی که سرعت جریان آب کاهش مییابد.
این مجموعه در دیواره آبشار ضخامت 85/1متری دارد و مشابه این رخساره از کشورهای اسپانیا (Huerta et al. 2016) و تونس(Henchiri 2013) نیز گزارش شده است.
توفای فیتوکلستی: این رخساره عمدتاً شامل خردههای کلسیتیشده نابرجا و شکسته شاخه و برگ گیاهانی است که در حاشیه رودخانه قرار داردند و بهدلیل جریانات سریع آبی و بادی شکسته شده و در کانال، بهوسیله جریان آب به نقاطی با سرعت جریان کمتر حمل شدهاند. گذشته از این، درصد بسیار کمی از گیاهان آبزی و نیمهآبزی حملشده نیز به همراه مقادیر فراوان گاستروپودا شامل 2 گونه نابالغ Melanopsispraemorsa و Galba truncatula هستند (شکل9- الف). تمامی این ساختارها در درون چارچوب برشی متشکل از ذرات زاویهدار رسوبات رودخانهای قرار دارند (شکل9- ب). قطر قالبهای گیاهی از 5/0 تا 20 سانتیمتر متغیر و ضخامت این مجموعه در ستون آبشار حدود 6 متر است. مشابه توفای فیتوکلستی در آنتالیای ترکیه (Glover and Robertson 2003) و جنوب غرب تونس(Henchiri 2013) نیز تشکیل و شناسایی شده است.
|
|
|
|
توفای لیتوکلستی: اجزای تشکیلدهنده این رخساره، خردههای گیاهی و سنگی با پوشش کربنات کلسیم و خردههای دیگر رخسارهها را در بر دارد که مجموعاً با سیمان کلسیتی به یکدیگر متصل شدهاند (شکل 10- الف). رنگ رسوبات پوششدهنده لیتوکلستها بهدلیل وجود اکسیدهای آهن از نوع هماتیت، قرمز مایل به قهوهای است (شکل10- ب) و در دیواره بالایی و پایینی آبشار با ضخامت کلی 31/2 متر تشکیل شدهاند. از مثالهای مشابه این رخساره به رخساره (Glover and Robertson 2003) ترکیه اشاره میشود.
ستون رخسارههای توفا در ناحیه آبگرم، از 2 قسمت دیواره بالایی و دیواره اصلی آبشار هستند که در شکل 11 ارائه شدهاند.
ژئوشیمی
آنالیز عنصری
غلظت عناصر اصلی و فرعی 11 نمونه توفا در جدول شماره 1 ارائه شده است. نتایج حاصل نشان میدهد تغییرات غلظت کلسیم از 05/24 تا 40درصد به شکل مهم ترین عنصر اصلی تشکیلدهنده رسوبات و منیزیم، گوگرد و استرانسیم به ترتیب با غلظتهای کمتر از 35/0 تا 81/0درصد، 21/1946 تا 98/5570 و 846/797 تا 29/1680ppm است. بهطورکلی، نمونههای آبگرم غنی از Ca, Mg, S, Sr،Fe, Na, P هستند. عناصر دیگر غلظتهای بسیار کمتری دارند. اکسیدهایCaO, MgO, FeO, Na2O, SO2, P2O5 فراوانترین اکسیدها آاادر رسوبات توفا هستند؛ درحالیکه اکسیدهای NiO و SiO2 کمترین مقادیر را دارند. مطابق بررسیها نشان میدهد غلظت یونهای آهن، سدیم و سیلیسیم با حرکت به طرف پاییندست افزایش (به ترتیب 1947 تا 2557 و 1322 تا 3652ppm ) و غلظت فسفر نیز (از 331 تا 92(ppm کاهش مییابد. درمجموع، کمترین مقادیر کلسیم و بیشترین غلظت عنصرهای فسفر و سدیم به ترتیب مربوط به رخسارههای توفای جلبکی درحالتشکیل، فریمستون فیتوهرمی و توفای آنکوئیدی است.
آنالیز ایزوتوپی
بررسی مقادیر ایزوتوپی ایزوتوپهای اکسیژن و کربن بهصورت جداگانه در ارتباط با رخسارههای مختلف از سرچشمه تا آبشار انجام شده است. بیشترین مقادیر ایزوتوپی اکسیژن و کربن نمونههای جلبکی در حال تشکیل در سرچشمه به ترتیب ‰56/10- و‰03/3- VPDBو نمونههای فیتوهرمی واقع در پاییندست آبشار ‰11/10- و ‰20/3-VPDB هستند که جزء سنگینترین مقادیر ایزوتوپی است. سبکترین مقادیر متعلق به رخساره آنکوئیدی است و به ترتیب برای ایزوتوپ اکسیژن و کربن ‰60/11- و ‰41/5- VPDB و رخساره فریمستونی ‰17/12- و ‰15/5- VPDB واقع در کانال اصلی و قسمتهای بالای آبشار است (جدول 1)
جدول 1- غلظت عناصر نمونههای جامد توفا
|
13C δ |
18O δ |
سیلیسیم |
فسفر |
سدیم |
آهن |
استرانسیم |
گوگرد |
منیزیم |
کلسیم |
شماره نمونه. |
‰VPDB |
|
|
ppm |
|
|
|
% |
|
|||
توفای جلبکی |
03/3- |
56/10- |
28/48 |
51/331 |
44/1322 |
51/1947 |
63/1331 |
98/5570 |
74/0 |
05/24 |
1 |
توفای آنکوئیدی |
15/5- |
13/12- |
14/75 |
94/158 |
53/281 |
90/1176 |
36/1075 |
02/3231 |
41/0 |
58/36 |
2 |
باندستون فیتوهرمی |
12/5- |
70/11- |
38/46 |
60/320 |
34/156 |
71/880 |
81/1121 |
74/3051 |
46/0 |
31/33 |
3 |
توفای آنکوئیدی |
15/5- |
17/12- |
86/56 |
86/83 |
31/433 |
77/381 |
28/1279 |
16/3100 |
41/0 |
21/32 |
4 |
توفای آنکوئیدی |
76/4- |
59/11- |
84/53 |
93/125 |
03/316 |
81/663 |
846/797 |
21/1946 |
36/0 |
89/29 |
5 |
توفای آنکوئیدی |
41/5- |
60/11- |
60/60 |
12/100 |
37/516 |
41/394 |
94/1067 |
45/3443 |
35/0 |
74/33 |
6 |
فریمستون فیتوهرمی |
31/4- |
58/10- |
11/60 |
45/228 |
79/3652 |
04/2575 |
84/1047 |
36/5165 |
81/0 |
60/34 |
7 |
اندستون فیتوهرمی |
19/5- |
60/11- |
89/60 |
40/95 |
51/403 |
34/647 |
71/1572 |
11/3442 |
37/0 |
31/38 |
8 |
توفای آنکوئیدی |
14/5- |
75/11- |
99/62 |
72/50 |
78/782 |
88/322 |
29/1680 |
69/3526 |
38/0 |
07/32 |
9 |
فریمستون فیتوهرمی |
20/3- |
11/10- |
60/59 |
14/100 |
05/756 |
95/496 |
35/1375 |
18/3313 |
51/0 |
42/33 |
10 |
باندستون فیتوهرمی |
87/4- |
48/11- |
54/64 |
19/92 |
92/436 |
56/630 |
93/1270 |
3/2616 |
41/0 |
59/39 |
11 |
هیدروشیمی
مقادیر میانگین ویژگیهای فیزیک و شیمیایی نمونههای آبی در 6 ایستگاه به طول 900 متر در جدول 2 ارائه شدهاند. نمونههای آبی جمعآوریشده از کانال اصلی رود به طرف پاییندست، از قسمت چشمه تا پایین آبشار روند افزایشی و کاهشی را نشان میدهند. میزان اکسیژن محلول در آب از 8/19 تا 1/ 24ppm ، pH آب از 95/6 تا 8/7 (pH خنثی تا قلیایی ضعیف) مقدار کل مواد جامد محلول (TDS) بین624 تا 68/615 mg/Lو هدایت الکتریکی آب از 962 تا 975µs.cm-1 است که بهطور میانگین جریان آب به طرف پاییندست افزایش مییابد؛ درصورتیکه از سرچشمه به طرف آبشار، دما از 9/29 به 9/23 درجه سانتیگراد و میزان دی اکسید کربن آزاد از 2/2 به 1/1 ppm کاهش مییابد.
جدول 2- غلظت کاتیون و آنیونهای اصلی، میزان اکسیژن محلول، دی اکسید کربن آزاد و TDS در نمونههای آبی(ppm)
مجموع جامدات محلول |
دی اکسید کربن آزاد ppm |
ضریب هدایت الکتریکی |
دما TºC |
اسیدیته |
اکسیژن محلول |
نیترات |
پتاسیم |
سدیم
|
منیزیم
|
کلسیم ppm |
سولفات |
کلر |
بی کربنات |
|
|
|
µs.cm-1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
8/615 |
2/2 |
962 |
9/29 |
95/6 |
8/19 |
8/2 |
4/1 |
8/18 |
6/38 |
4/55 |
8/146 |
3/35 |
244 |
1 |
88/618 |
2/2 |
967 |
7/27 |
3/7 |
3/22 |
7/1 |
5/1 |
5/21 |
6/32 |
3/73 |
3/151 |
9/52 |
244 |
2 |
44/621 |
75/2 |
971 |
4/25 |
5/7 |
4/23 |
5/2 |
6/1 |
7/20 |
8/33 |
3/71 |
4/169 |
9/52 |
8/231 |
3 |
72/622 |
1/2 |
973 |
6/24 |
6/7 |
1/21 |
2/2 |
5/1 |
3/21 |
4/31 |
3/73 |
2/176 |
6/70 |
4/207 |
4 |
72/622 |
6/1 |
973 |
4/24 |
6/7 |
7/23 |
7/2 |
5/1 |
7/31 |
29 |
2/75 |
2/156 |
9/52 |
6/219 |
5 |
624 |
1/1 |
975 |
9/23 |
8/7 |
1/24 |
8/1 |
4/1 |
5/21 |
2/28 |
3/65 |
1/168 |
3/35 |
6/219 |
6 |
بحث
رخسارههای آتوکتونوس و آلوکتونوس
ظاهر عمومی رخساره توفای استروماتولیتی بسترهایی را نشان میدهد که فرآیند رسوبگذاری بر روی آنها آغاز شده است. این هستهها در بیشتر اوقات شامل ساقه و شاخه گیاهانی است که کاهش سرعت جریان آب به شکلگیری مورفولوژیهای لامینهای آنها منجر شده است(Gradzinski et al. 2013) . این تهنشینی در زمان ساکنبودن بقایای گیاهی خردشده (Henchiri 2013) در دهانه حوضچههای مصنوعی و آبگیرها انجام شده است. رسوب این رخساره در بین تجمعات گیاهی با پوشش کلسیتی رخساره فریمستون فیتوهرمی را تشکیل داده است که به محیطهای آبی مربوط به آبگیرهای کمانرژی (Lagran et al. 2015) با تعداد زیادی از گیاهان آبزی (Keppel et al. 2011) اختصاص دارد. مکانیزم تشکیل شاخه و ساقههای کلسیتیشده به ساختارهای ریفی آبهای شیرین شبهات دارد (Glove and Robertson 2003). در این حالت لامیناسیونهای زیادی (5 تا 9 لامینه) با ضخامتهای 3/0- 1/0 میلیمتر تشکیل میشوند. زوج لامینههای رخساره استروماتولیتی با تأثیرپذیری از پوششهای جلبکی در فصول مختلف سال تشکیل میشوند. پوششهای جلبکی در فصل بهار بهصورت متراکماند؛ اما در فصل تابستان تراکم آنها رو به کاهش و در فصل زمستان نیز به کمترین مقدار ممکن میرسد (Irion and Muller 1968). این پوششها ازطریق به دام انداختن بلورهای بیشکل کلسیت در بین رشتههای جلبکی به ایجاد زوج لامینههای متفاوت تیره میکریتی و روشن کلسیت اسپاری منجر میشوند که هریک دورههای مختلف فصلی را نشان میدهند. بهعبارتدیگر، در فصل زمستان، لامینههای نازک جلبکی با رنگ تیره و منافذ کمتر و در فصل بهار، پوششهای جلبکی ضخیمتر، روشنتر و با تخلخل بیشتر تشکیلمیشود.
رخساره توفای آنکوئیدی به صورت پراکنده از محیط چشمه تا آبشار، همراه با هستههای فیتوهرم و خردههای چوبی تشکیل شده است(Koban and Schweigert 1993). این رخساره مورفولوژی کروی دارد که باتوجهبه کشیدگی حاشیه آنکوئیدها در وضعیت کند جریان آب و تا حدی ایستا(Dipova and Doyuran 2006) رسوبگذاری کردهاند. در مراحل بعدی بهدلیل افزایش سرعت جریان آب ناشی از سیلابها رخسارههای موجود بهصورت لیتوکلستهای آهکی زاویهدار تا نیمهگردشده شکسته میشوند که جورشدگی آنها نیز ضعیف است. این لیتوکلستها در زمان کاهش سرعت جریان آب، در محیطهای آبگیر و فرورفتگیها متوقف میشوند (Alonso- Zarza and Tanner 2010) و در مراحل بعدی تهنشست مجدد، به اتصال این رسوبات در قالب رخساره لیتوکلستی منجر میشود. این رخسارهها با رسوبات توفا و همراه با پوششهایی از اکسید آهن فرا گرفته شدهاند و همچنین، به دنبال شکستهشدن پوششهای گیاهی بهوسیله سیلابها و انتقال آنها به درون کانال اصلی رودخانه، در زونهای کمعمق و کمانرژی متوقف میشوند که با اجتماعات فسیلی همچون گاستروپودها همراه هستند (Gradzinski et al. 2013). باتوجهبه حضور گونهMelanopsispraemorsa در کنار Galba truncatula نتیجه گرفته میشود که محیط آبی زیستگاه این دوگونه شفاف بوده و عمق کمی داشته است (Mohammad 2014). با در نظر گرفتن اینکه گونه اخیر دوزیست است (Mohammad 2014) در مواجه با دورههای خشکی آبوهوا نسبت به Melanopsis praemorsaمقاومت نشان میدهد. محیط زیست معمول این دوگونه نرمتن، محیطی نسبتاً مرطوب است؛ بهاینترتیب، حضور گونههای نابالغ صدفهای موجود و مرگ دستهجمعی این گروه حتی در رابطه با گونه Galba truncatula که حساسیت کمتری نسبت به وضعیت خشکی دارد، احتمالاً ناشی از کاهش بارندگی و خشکشدگی اقلیمی است. طولانیشدن دورههای خشکی و تکرار این دورهها پس از دورههای مرطوب به کاهش شکوفایی این دوگونه میانجامد که باتوجهبه تعداد کم گونههای زنده مشاهدهشده در حواشی رود، احتمالاً خشکشدگی اقلیمی دلیل این امر محسوب میشود و این مسئله، نتیجه تأثیر مستقیم وضعیت آبوهوایی است.
بهطورکلی، رسوبات توفای این منطقه پوششی از گرههای ریز بوتهایشکل حاصل از اجتماعات باکتریایی در محیطهای کمعمق رودخانهای است که به رخساره میکروهرم باکتریایی مربوط هستند (Dipova and Doyuran 2006). این مورفولوژی به محیطهای اسیدی ضعیف و دمای زیاد اختصاص دارد که نسبت به سایر رسوبات، در مقابل فرسایش بیشتر مقاومت میکنند .(Henchiri 2013) یکسانبودن اندازه این گرهها احتمالاً بهدلیل همزمانی تشکیل آنهاست(Henchiri 2014). باتوجهبه نوع رخسارههای سنگی محیط رودخانهای با حواشی آرام جریان آب، محمتلترین شرایط تشکیل است که به ایجاد سدهای طبیعی و مرداب منجر میشوند (Henchiri 2013). این مجموعه، با بیشترین سرعت جریان، درنهایت به محیط آبشار میرسد که با تشکیل رسوبات توفای خزهای به فرم پردههای عمودی درون ریزشهای آبشار همراه هستند(Pedley et al. 2003) . این رسوبات لامینه ندارند و معمولاً نقاطی را اشغال میکنند که در آن مکانها جریان دائمی آب و نیز سرعت تهنشست زیاد است (Viles et al. 2007). این پوششهای بریوفیتی (خزهای) با انواع دیگر گیاهان کلسیتیشده تا زمان تکمیلشدن پوشش کربناته به فعالیت فتوسنتز خود ادامه میدهند و این گیاهان، بهطور کامل از ورود نور به سطح خزهها جلوگیری میکنند؛ بنابراین، در این ناحیه بهدلیل وجود وضعیت فیزیکی و شیمیایی مناسب، بیشترین ضخیمترین رسوبات توفا با تنوع مورفولوژی زیادتشکیل شده است.
شیمی آب و سنگ
نتایج مطالعات نشان میدهد اختصاصات ژئوشیمیایی و رخسارهای توفا و نمونههای آبی (دما، تبخیر، مقدار دی اکسید کربن) به طرف پاییندست روندهای متفاوت افزایشی یا کاهشی دارد. در ناحیه آبگرم، براساس فاصله از منشأ همبستگی مثبتی بین ضریب هدایت الکتریکی (EC) اسیدیته (pH) اکسیژن محلول (DO)و کل مواد جامد محلول (TDS) وجود دارد؛ چنانکه بهطور متوسط به طرف پاییندست تدریجاً افزایش مییابند. در این مسیر، غلظت یونهای سدیم و کلسیم نیز اندکی افزایش دارند و این موضوع افزایش تبادل یونی را در این بخش نشان میدهد؛ درحالیکه بیکربنات و منیزیماز خروجی چشمه به طرف قسمتهای دور از منشأ روندی رو به کاهش را آشکار میکنند و این مسئله، ورود به سیستم تهنشست کربناتها را تأیید میکند (شکل 12). کاهش مقدار گاز دی اکسید کربن محلول در آب به طرف پاییندست نیز بهدلیل مسائلی از این قبیل است: کاهش فشار زیرسطحی، حضور پوششهای تقریباً متراکم گیاهی در حاشیه رودخانه، افزایش مصرف گاز CO2محلول و افزایش تماس آبوهوا در مسیر حرکت آب درون کانال اصلی (Kele et al. 2011). این تغییرات با سنگینترین مقادیر ایزوتوپی کربن‰20/3- تا ‰ 87/4 VPDBدر دورترین فاصله از محل سرچشمه (910 متری) و در محیط آبشار همراه است. همزمان با این روند، مقادیر ایزوتوپ اکسیژن و کربن با فاصله از منشأ افزایش یافته است (شکل 13) که این موضوع عملکرد مؤثر تهنشست کربنات کلسیم، تبخیر، کاهش تدریجی دمای آب و فعالیت باکتریایی را نشان میدهد (Kele et al. 2011).
تغییر غلظت عنصر منیزیم با تغییرات دما مرتبط دانسته شده که در میزان اشباعشدگی و تهنشست مؤثر است.(Tucker and Wright 1990) غلظتهای زیاد فسفر، سدیم، آهن، استرانسیم، گوگرد و کلسیم در رخساره فریمستون فیتوهرمی با حضور مواد ارگانیکی، اجزا و بقایای گیاهی به صورت چارچوب اصلی و ساختاری این رخساره مرتبط است. نتایج آنالیزهای ICP نشان داده است آن دسته از رسوبات توفا که با حجم بیشتری از قالبها و خردههای گیاهی همراه هستند، غلظتهای بیشتری از این عناصر را نشان میدهند؛ درحالیکه رخسارههای استروماتولیتی کمترین غلظت و رخسارههای آنکوئیدی حد متوسطی از این عناصر را دارند. گفتنی است که برخی افزایش غلظت استرانسیم را با فعالیتهای باکتریایی مرتبط میدانند (Ferris et al. 1995; Fortin et al. 1997) بهطوریکه عنصر استرانسیم در ساختار بلوری ترکیبات آراگونیتی بهجای کلسیم جایگزین شده است (Finch et al. 2003).
مقدار ایزوتوپ کربن توفاها با منشأهای متفاوت CO2 موجود در آب رودخانه ارتباط دارد (Andrews et al. 1993, 1997) و 3 منشأ احتمالی کربن شامل اتمسفر، انحلال سنگهای آهکی و منابع زیستی است. مقدار ایزوتوپ کربنCO2 اتمسفر ‰2+ PDBدر دمایC°10، برای سنگهای کربناته دریایی ‰0 PDB و برای منابع زیستی ‰39- PDB برای جلبکها و سیانوباکتریها، ‰27- PDB برای ساقههای گیاهان آبزی و ‰17- PDB برای مواد خاکی است (Colombie et al. 2011; Andrews et al. 1993, 1997). باتوجهبه مقادیر ایزوتوپهای کربن توفاهای مدنظر (03/3-‰ تا -41/ 5‰) و مقایسه آنها با این مقادیر، در این محیط محتملترین منشأ ایزوتوپ 13C انحلال سنگ آهکهای سازند مزدوران است؛ باوجوداین، تأثیر فاکتورهای بیولوژیکی نیز نباید نادیده گرفته شود. همچنین، مقادیر بسیار سبک و تقریباً بدون تغییر ایزوتوپهای اکسیژن (-10.11‰ تا -12.7 ‰) تأثیرآبهای متئوریک در تهنشست این رسوبات را تأیید میکند (Andrews et al. 1993, 1997).
زیادبودن مقادیرTDS نیز احتمالاً با انحلال سنگهای آهکی منطقه ارتباط دارد. ترکیب یونهای اصلی موجود در آبهای زیرزمینی آثار هیدرولوژی، کانیشناسی و هوازدگی سنگهای موجود در مسیر حرکت آب را نشان میدهد (Narayan Nair 1989). آبهای زیرزمینی این ناحیه، مقادیر زیادی از سولفات و بیکربنات دارند که این عامل، احتمالاً بهدلیل واکنش سیال و سنگهای میزبان کربناته و تبخیری است(Jalali 2007) . احتمال دارد تأثیر سازندهای زمینشناسی و وجود سنگ آهکهای دولومیتی سازند مزدوران در قسمتهای شمالی شیلهای حاوی ژیپس سازند شوریجه در بخش جنوبی و سنگ آهکهای سازند تیرگان در بخش میانی یکی از منابع تأمین بسیاری از یونهای موجود در آب این چشمه باشد. براساس نمودار شاستر و وایت (Shuster and White 1971) مقدار نسبتCa/Mg در نمونههای آبی این منطقه از 52/1 تا 59/2 متغیر است. این موضوع عبور آب چشمههای آبگرم کلات را از سنگ آهکهای دولومیتی سازند مزدوران نشان میدهد و یونهای محلول در آب نیز از این طریق تأمین شدهاند.
گذشته از آن، قرارگیری نتایج آنالیزهای شیمی آب در بالای خط تعادلی دیاگرام کلسیم و منیزیم در برابر سولفات و بیکربنات، نشان میدهد نفوذ آبهای جوی و واکنش آنها با سنگهای کربناته که با انحلال همراه شده، احتمالاً یکی از منشأهای یونهای محلول در آب است (شکل 14- الف) بهطوریکه براساس مقادیر استاندارد هونسلو (Hounslow 1995) از نسبتهای یونی Mg/ Mg+ Ca و Ca/ Ca+SO42- منشأ یونهای منیزیم و کلسیم محلول در آب، به ترتیب با هوازدگی سنگهای دولومیتی و سولفاتهای کلسیمدار همچون ژیپس مرتبط است. این موضوع با استفاده از نسبت یونی بیکربنات به مجموع آنیونها (0.8) (شکل14- ب) و زیادبودن نسبی مقادیر سولفات محلول در آب نیز ثابت میشود. مطابق نمودار گیبس(Gibbs 1970) هوازدگی سنگهای موجود در مسیر آب، عامل اصلی کنترلکننده شیمی آبهای زیرزمینی را نشان میدهد که این موضوع، با حضور سنگ آهکهای منطقه و حلالیت زیاد آنها مطابق است (شکل 15).
بهطورکلی، تهنشست کربنات کلسیم طبق این معادله انجام شده است:
Ca2 + 2HCO3- CaCO3+ H2O + CO2 + (1)
همچنین، طبق معادله 2، کربنات کلسیم با سرعت بیشتر در پی خروج CO2 تهنشست مییابد:
H+ + HCO3- H2CO3 H2O + CO2 (2)
براساس این دو معادله، با دورشدن از چشمه، و افزایش خروج گاز دی اکسید کربن، آب اشباعشده و کربنات کلسیم تهنشین شده است (Dandurand et al. 1982):
Ca+2 + CO32- CaCO3 (3)
همچنین، براساس دیاگرام پایپر (Piper 1944)تیپ آب هر 3 چشمه منطقه آبگرم، از نوع Ca- Mg- HCO3 است (شکل15) که این موضوع، باوجود سنگهای کربناته منطقه نیز مطابقت دارد. براساس mmol/l روند کلی نزولی فراوانی کاتیونها و آنیونهای اصلی آب به این صورت است (جدول2):
HCO3-> Ca2+> SO42-> Mg2+>Cl-> Na+> K+
باتوجهبه میانگین کمترین غلظت یونهانی مانندکلسیم، منیزیم، بیکربنات و سولفات در توفاها (به ترتیب برابر با 245، 140، 900 و 600 میلیگرم بر لیتر) است و مقایسه آن با شیمی آبهای منطقه، رسوبگذاری توفاها درحالحاضر تقریباً فعال نیست و در قسمتهای بالایی دهانه آبشار در حواشی حوضچههای طبیعی بهصورت پوششهایی از کربنات کلسیم در اطراف ساقهها و شاخههای گیاهی و در سرمنشأ به شکل پوششهای جلبک سبز بر روی پبلهای آهکی درحالتشکیل است. تصاویر SEM حضور رشتههای جلبکی را در نقاطی نشان میدهد که کربنات کلسیم در حال تشکیل است (شکل 17- الف و ب). حضور جلبکهای سبز ازطریق مطالعات پتروگرافی به اثبات رسیده است و با استفاده از ایجاد سطح لزج ناشی از انحلال پلیمرهایی با وزن مولکولی زیاد به کانیسازی کلسیت به روش بیولوژیکی در مقیاس کوچک منجر میشوند. نقش فعال جلبکها در تشکیل رسوبات را میشود ازطریق آن دسته از قالبهای کلسیتیشده رشتههای جلبکی اثبات کرد که در رسوبات توفا ریزتخلخل ایجاد میکنند.
|
نتیجه
در منطقه آبگرم کلات، توفاهای فعلی در زیرمحیطهای مختلف رسوبگذاری (چشمه، حوضچههای مصنوعی، آبشار، شیب نزدیک به منشأ و دور از منشأ) و در قالب رخسارههای متفاوت باندستون فیتوهرمی، فریمستون فیتوهرمی، توفای خزهای، میکروهرم باکتریایی، توفای آنکوئیدی، توفای فیتوکلستی و توفای لیتوکلستی رسوب کردهاند. در این منطقه، عامل اصلی تشکیل رسوبات پوششهای جلبکی همراه با ترکیب شیمیایی آب رودخانه است. این محیط رودخانهای- دریاچهای با سرعتکم جریان داشته وبهتدریج در طول مسیر، بهدلیل تبخیر، کاهش دما و دی اکسید کربن، مقادیر ایزوتوپی کربن و اکسیژن، بهطور جزئی سنگینتر شده است. براساس اطلاعات ژئوشیمیایی تمامی رخسارههای توفا نسبت به کلسیم غنی هستند و منیزیم، گوگرد، استرانسیم، آهن و سدیم نیز غلظتهای زیادی دارند. همچنین، بر مبنای نسبتهای یونی و نمودارهای ترکیبی، عامل اصلی کنترلکننده شیمی آب در منطقه، هوازدگی سنگهای آهکی و دولومیتی سازند مزدوران و تبخیریهای شوریجه در نظر گرفته شده است. در حال حاضر، این چشمه ازنظر تشکیل رسوبات توفا براساس ترکیب شیمیایی آب و شواهد صحرایی بهصورت غیرفعال است و در مقیاسهای کوچک، تشکیل این رسوبات بر روی ساقههای شکستهشده گیاهی در سدهای حاصل از موانع طبیعی یا با پوششهای جلبکی روی بقایای گیاهی و پبلهای دهانه چشمه دارد انجام میشود.
سپاسگزاری
از دانشگاه فردوسی مشهد برای در اختیار گذاشتن امکانات صحرایی و آزمایشگاهی (کد پژوهشی42033/3 ) و پروفسور پیتر گلوییر عضو گروه جانورشناسی و محقق آزمایشگاه زیستشناسی هامبورگ برای شناسایی گونههای فسیلی گاستروپود سپاسگزاری میشود.