شناسنامه علمی شماره
مقاله پژوهشی
زیست چینه نگاری
حسین هاشمی؛ فرشته سجادی؛ ندا بهرامی حصاری
چکیده
پالینومورفهای متنوعی شامل آکریتارکها، سیست پرازینوفیتها، کیتینوزوآها، اسکلوکودونتها و اسپورها با حفظشدگی متوسط تا خوب در قسمتی از (90 متر) نهشتههای سازند نیور (200 متر) در برش چینهشناسی تیکدر، شمالغرب کرمان، ایران مرکزی وجود دارند.پالینوفلورای مطالعهشده شامل1 گونه (متعلق به 1 جنس) از سیست پرازینوفیتها، 25 گونه (منتسب ...
بیشتر
پالینومورفهای متنوعی شامل آکریتارکها، سیست پرازینوفیتها، کیتینوزوآها، اسکلوکودونتها و اسپورها با حفظشدگی متوسط تا خوب در قسمتی از (90 متر) نهشتههای سازند نیور (200 متر) در برش چینهشناسی تیکدر، شمالغرب کرمان، ایران مرکزی وجود دارند.پالینوفلورای مطالعهشده شامل1 گونه (متعلق به 1 جنس) از سیست پرازینوفیتها، 25 گونه (منتسب به 14 جنس) از آکریتارکها، 8 گونه (مربوط به 6 جنس) از کیتینوزوآها، و 2 گونه (متعلق به 2 جنس) از اسپورها است. بر اساس پراکندگی چینهشناسی آکریتارکها یک بایوزون تجمعی محلی با عنوانEvittia denticulata denticulata- Lophosphaeridium papillatum-Eupoikilofusa striatifera assemblage zone در 90 متر از نهشتههای سازند نیور در برش چینهشناسی مطالعهشده معرفی شد؛ علاوهبراین، دو قسمت بدون پالینومورف، یکی به ضخامت 65 متر در قاعده و دیگری به ضخامت 45 متر در بالای سازند نیور، در برش چینهشناسی تیکدر وجود دارند. در پالینوفلورای مطالعهشده، آکریتارکها وکیتینوزوآهای دارای ارزش چینهشناسی نظیرEupoikilofusa striatifera ، Geron amabilis، Spinachitina fragilis و Ancyrochitinaconvexa وجود دارند. باتوجهبه وجودنداشتن شکلهای شاخص سیلورین میانی و پسین در پالینوفلورای سازند نیور، نهشتههای مطالعهشده به سیلورین پیشین (Llandovery) نسبت داده میشوند. فراوانی نسبی AOM شفاف در نهشتههای مورد مطالعهشده به استثنای نمونههای 318 تا 326 (38 تا 88 متر بالاتر از قاعدۀ سازند نیور در برش چینهشناسی تیکدر) نشاندهندۀ رسوبگذاری با نرخ کم در محیط دریایی حاشیۀ قارهای و کماکسیژن است. سایر دادههای پالینوفاسیس ازجمله نسبت پالینوماسرالهای اپک تیغهای به همبعد و نسبتAOM به پالینومورفهای دریایی نیز نتیجهگیری یادشده را تأیید میکنند.
مقاله پژوهشی
زیست چینه نگاری
معصومه غیاثوند؛ علیرضا عاشوری؛ علی آقانباتی؛ مرتضی طاهرپور خلیل آباد؛ عباس قادری
چکیده
توالیهای کرتاسۀ پایینی شمالشرق ایران در حوضۀ رسوبی کپهداق نتیجۀ پیشروی دریای بریازین - بارمین هستند که پساز نخستین چرخۀ فرسایشی ژوراسیک پسین - کرتاسۀ پیشین نهشته شدهاند. در پژوهش حاضر، دو برش چینهشناسی از این توالیها شامل سازند تیرگان با جزئیات دقیق توصیف و مطالعه شدند و چارچوب زیستچینهنگاری جدیدی برای آنها فراهم شد. ...
بیشتر
توالیهای کرتاسۀ پایینی شمالشرق ایران در حوضۀ رسوبی کپهداق نتیجۀ پیشروی دریای بریازین - بارمین هستند که پساز نخستین چرخۀ فرسایشی ژوراسیک پسین - کرتاسۀ پیشین نهشته شدهاند. در پژوهش حاضر، دو برش چینهشناسی از این توالیها شامل سازند تیرگان با جزئیات دقیق توصیف و مطالعه شدند و چارچوب زیستچینهنگاری جدیدی برای آنها فراهم شد. یافتههای دیرینهشناختی جدید از سازند تیرگان بر اساس شناسایی روزنداران کفزی هستند که برخی از آنها نظیر Conorbinella azerbaidjanica،Cuneolina composaurii، Feurtillia gracilis و Orbitolinopsis cf.nikoloviبرای نخستینبار گزارش میشوند. بر اساس Feurtillia gracilis taxon range zone سن والانژینین برای بخشهای قاعدهای سازند تیرگان تعیین میشود. همچنین جنسها و گونههای Balkhania balkhanica، Dictyoconus pachymarginalis و Orbitolinopsis cf. nikolovi سن بارمین پسین - آپتین را برای بخشهای بالایی سازند تأیید میکنند. مطالعۀ حاضر نشان میدهد شروع توالیهای سازند تیرگان همزمان نیست؛ بهطوریکه در برش روستای تیرگان، نهشتههای پیشرونده با سن والانژینین (یا احتمالاً بریازین) شروع میشوند و دربرش امیرآباد، شروع این پیشروی را بارمین پسین نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
ژئوشیمی رسوبی
سارا پوردیوانبیگی مقدم؛ محمدعلی صالحی؛ افشین زهدی؛ مهدی جعفرزاده
چکیده
سازند بایندور به سن پرکامبرین پسین در برش نمونه واقع در جنوبغرب زنجان 402 متر ضخامت دارد و از شیل و ماسهسنگ با میانلایههای دولومیتی (با ضخامت حدود 2 تا 8 متر) تشکیل شده است. بر اساس مطالعههای صحرایی، رخسارههای سنگی مربوط به پهنۀ ساحلی و دریای کمعمق در سازند بایندور شناسایی شدهاند. گسترش و تشکیل دولومیتها در سازند بایندور ...
بیشتر
سازند بایندور به سن پرکامبرین پسین در برش نمونه واقع در جنوبغرب زنجان 402 متر ضخامت دارد و از شیل و ماسهسنگ با میانلایههای دولومیتی (با ضخامت حدود 2 تا 8 متر) تشکیل شده است. بر اساس مطالعههای صحرایی، رخسارههای سنگی مربوط به پهنۀ ساحلی و دریای کمعمق در سازند بایندور شناسایی شدهاند. گسترش و تشکیل دولومیتها در سازند بایندور به موازات لایههای رسوبی است و لایههای دولومیتی گسترش جانبی درخور توجهی را نشان میدهند. توالیهای کربناتۀ این نهشتهها درنتیجۀ تأثیر سیالات دولومیتساز بهطور کامل دولومیتی شدهاند؛ بهطوریکه شواهد بافت رسوبی اولیه به میزان کم حفظ شده است. این دولومیتها حاوی مقادیر درخور توجهی ندولهای چرت و آثار جلبکهای سبز- آبی (استروماتولیتها) به موازات لایهبندیهای رسوبیاند. بر اساس مطالعههای پتروگرافی، دولومیتهای سازند بایندور بر اساس فابریک و اندازۀ بلور به سه گروه دولومیتهای ریز، متوسط و متوسط تا درشتبلور تقسیم میشوند. میزان ایزوتوپ کربن 13 در این نمونهها بین 63/1- تا ‰PDB 02/2 و مقادیر ایزوتوپ اکسیژن 18 بین 94/5- تا ‰ PDB15/8- متغیر است. این مقادیر تقریباً مشابه با مقادیر ایزوتوپهای کربن و اکسیژن آب دریای پرکامبرین پسین است. باتوجهبه نتایج مطالعههای صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی و همچنین دمای تشکیل دولومیتهای ریز و متوسطبلور (حدود 38 درجۀ سانتیگراد)، احتمالاً آب دریا منشأ یون منیزیم در این دولومیتها بوده است و این دولومیتها تحتتأثیر مدل دولومیتیشدن نفوذ و تراوش در محیطهای تدفین کمعمق شکل گرفتهاند. با ادامۀ روند تدفین و افزایش دمای سیالات دولومیتساز، دولومیتهای متوسط تا درشتبلور از دولومیتهای ریز و متوسطبلور حاصل شدهاند. دادههای ایزوتوپ اکسیژن در دولومیتهای متوسط تا درشتبلور نیز تفاوت مشهودی بین این نوع دولومیت با دولومیتهای نوع اول و دوم نشان نمیدهد که احتمالاً بیانکنندۀ تشکیل این دولومیتها در شرایط تدفین کمعمق و درنتیجۀ فرایند تبلور مجدد دولومیتهای ریزبلور است. این نتایج به همراه محیط رسوبی کمعمق زمان تهنشست سازند بایندور، تشکیلشدن دولومیتها درنتیجۀ سازوکار نفوذ و تراوش توسط آب دریا و طی تدفین کمعمق را تأیید میکنند.
مقاله پژوهشی
ژئوشیمی رسوبی
سید محمدعلی موسوی زاده
چکیده
در مطالعۀ حاضر سعی شد روند تغییرات اقلیمی در زمان تشکیل نهشتههای کربناتۀ سازند داریان به سن آپتین در زون چینخورده - راندۀ زاگرس با استفاده از دادههای ژئوشیمیایی (شامل دادههای ایزوتوپی و عنصری) بررسی شود. بهمنظور مطالعۀ نوسانات دمای دیرینه از روند تغییرات ایزوتوپ اکسیژن (شاخص حساس به دما) استفاده شد. نتایج به دست آمده وجود یک ...
بیشتر
در مطالعۀ حاضر سعی شد روند تغییرات اقلیمی در زمان تشکیل نهشتههای کربناتۀ سازند داریان به سن آپتین در زون چینخورده - راندۀ زاگرس با استفاده از دادههای ژئوشیمیایی (شامل دادههای ایزوتوپی و عنصری) بررسی شود. بهمنظور مطالعۀ نوسانات دمای دیرینه از روند تغییرات ایزوتوپ اکسیژن (شاخص حساس به دما) استفاده شد. نتایج به دست آمده وجود یک دوره گرمشدن در ابتدای آپتین پیشین و دو دوره سردشدن (یکی در انتهای آپتین پیشین و دیگری در آپتین پسین) را نشان دادند. انطباق روند تغییرات نسبت استرانسیوم به کلسیم، ایزوتوپ پایدار کربن و روند نوسانات دمایی در این نهشتهها و مقایسه آن با سایر مطالعهها نشان میدهد ورود دیاکسیدکربن به سیستم جوی - اقیانوسی از طریق فعالیتهای آتشفشانی زیردریایی مهمترین سازوکار افزایش دماست؛ در مقابل، خروج این گاز گلخانهای در اثر خروج کربن از طریق دفن مواد آلی در نهشتهها عامل اصلی کاهش دما در نظر گرفته میشود. دادههای حاصل همانند نتایج بهدستآمده در سایر نقاط دنیا نشان میدهند طی تشکیل نهشتههای کربناتۀ سازند داریان، شرایط گلخانهای در تمام بازۀ زمانی آپتین و به تبع آن دورۀ کرتاسه غالب نبوده و پیوستگی شرایط گلخانهای توسط دورههایی از سردشدگی و کاهش دما قطع شده است.
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی و آلودگی های زیست محیطی
لیلا زاهدی دهویی؛ افشین قشلاقی؛ محمد صدیق مرتضوی
چکیده
بهمنظور ارزیابی شدت آلودگی فلزات سنگین و هیدروکربنهای نفتی کل در رسوبات جنگلهای حرای تیاب (در استان هرمزگان)، 16 نمونه رسوب سطحی از این منطقه برداشت شد. علاوهبر غلظت هیدروکربنهای نفتی کل و فلزات سنگین، برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی رسوبات (دانهبندی، pH، مادۀ آلی کل و کربن آلی) نیز اندازهگیری شدند. بر اساس نتایج، غلظت هیدروکربنهای ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی شدت آلودگی فلزات سنگین و هیدروکربنهای نفتی کل در رسوبات جنگلهای حرای تیاب (در استان هرمزگان)، 16 نمونه رسوب سطحی از این منطقه برداشت شد. علاوهبر غلظت هیدروکربنهای نفتی کل و فلزات سنگین، برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی رسوبات (دانهبندی، pH، مادۀ آلی کل و کربن آلی) نیز اندازهگیری شدند. بر اساس نتایج، غلظت هیدروکربنهای نفتی دامنۀ تغییرات اندکی از 36/0 تا 89/4 میکروگرم بر گرم دارد؛ همچنین ارزیابی خطر زیستمحیطی ناشی از آلودگی هیدروکربنهای نفتی با استفاده از شاخصهای کیفیت رسوب نشان داد رسوبات مطالعهشده هیچگونه آثار زیستی نامطلوبی ندارند. غلظت فلزات در رسوبات محدودهای بین 163 میلیگرم بر کیلوگرم (برای نیکل) تا 8 میلیگرم بر کیلوگرم (برای سرب) را دربرمیگیرد و همۀ آنها غلظت بیشتری از استاندارد رسوبات خلیجفارس دارند. بیشترین غلظت فلزات در ایستگاههای واقع در بنادر تیاب و کلاهی مشاهده میشود که احتمالاً بهعلت آلودگی ناشی از فعالیت بنادر و شناورهای صیادی است. محاسبۀ ضریب غنیشدگی برای فلزات نیز نشان داد تمام فلزات (بهجز نیکل) درجۀ آلودگی کمی دارند، ولی ریسک اکولوژیکی برای کل فلزات در حد متوسط (14/78) است. درنهایت، نتایج تحلیل خوشهای و همبستگی نشان دادند هر دو منشأ طبیعی و انسانزاد در ورود آلایندههای فلزی و نفتی به رسوبات نقش داشتهاند؛ بهطوریکه فلزات سرب، روی و کروم منشأ طبیعی و هیدروکربنهای نفتی به همراه دو فلز نیکل و وانادیم منشأ احتمالاً انسانزاد دارند.
مقاله پژوهشی
هیدروژئولوژی در ارتباط با رسوب شناسی
فیروز شکیبا؛ غلامحسین کرمی؛ عزیزالله طاهری
چکیده
بهمنظور تأمین آب آشامیدنی و صنعت، چاههای متعددی در حوضۀ کپهداغ حفر و بهرهبرداری شدهاند. هشت حلقه از این چاهها برای صنایع و دو حلقه برای آب آشامیدنی در شرق و شمالشرق بجنورد و در سازند آهکی تیرگان حفر شدهاند. بررسی آبدهی این چاهها نشان میدهد ارتباط معناداری بین چینهشناسی و آبدهی چاهها برقرار است. چاههایی ...
بیشتر
بهمنظور تأمین آب آشامیدنی و صنعت، چاههای متعددی در حوضۀ کپهداغ حفر و بهرهبرداری شدهاند. هشت حلقه از این چاهها برای صنایع و دو حلقه برای آب آشامیدنی در شرق و شمالشرق بجنورد و در سازند آهکی تیرگان حفر شدهاند. بررسی آبدهی این چاهها نشان میدهد ارتباط معناداری بین چینهشناسی و آبدهی چاهها برقرار است. چاههایی که در سمت شمالشرق منطقۀ مدنظر حفر شدهاند، در مقایسه با چاههای شرق منطقه آبدهی بیشتری دارند. برای بررسی دقیقتر وضعیت چینهشناسی منطقه، برش چینهشناسی کاملی از سازند تیرگان به ضخامت 510 متر در کوه باباموسی اندازهگیری، نمونهبرداری و مطالعه شد. نتایج حاصل از این برش زمینشناسی با ستون چینهشناسی حاصل از لاگهای حفاری هریک از چاههایی که در سازند تیرگان حفاری شدهاند، مقایسه شدند. برش چینهشناسی باباموسی به پنج واحد سنگی آهکی، مارنی و آهکی- مارنی تقسیم میشود. واحدهای سنگی آهکی لایۀ تراوا یا آبخوان کارستی و واحدهای سنگی مارنی و آهکی– مارنی بهترتیب لایههای ناتراوا و نیمهتراوا محسوب میشوند. چاههای حفرشده در واحد سنگی آهک بالایی بیشترین آبدهی را نسبت به سایر چاهها دارند؛ در مقایسه، چاههایی که کل واحد سنگی آهک بالایی را قطع نکردهاند و به واحدهای سنگی مارنی، آهک میانی و آهکی- مارنی پایینتر نفوذ کردهاند، اگرچه تا دو برابر عمق دارند، آبدهی کمتری دارند؛ بنابراین، واحد سنگی آهک بالایی بهترین واحد سنگی دارای آب است. در این منطقه میتوان سازند تیرگان را باتوجهبه ویژگیهای چینهشناسی به چند واحد هیدرواستراتیگرافی تقسیم کرد.