ناصر ارزانی؛ مریم منانی
دوره 29، شماره 3 ، پاییز 1392، صفحه 1-18
چکیده
با پیشروی دریای تریاس پسین و پس از رویداد خشکی زایی سیمرین پیشین، توالی رسوبی متشکل از مارن، ماسه سنگ و سنگ آهک ریفی در ایران مرکزی بر جا گذاشته شده است که به سازند نایبند موسوم است. این سازند در شمال اصفهان به بخشهای گلکان (تناوب مارن و ماسه سنگ)، بیدستان (ماسه سنگ و سنگ آهک ریفی)، حوض شیخ (تناوب مارن و ماسه سنگ)، حوض خان (سنگ آهک ریفی ...
بیشتر
با پیشروی دریای تریاس پسین و پس از رویداد خشکی زایی سیمرین پیشین، توالی رسوبی متشکل از مارن، ماسه سنگ و سنگ آهک ریفی در ایران مرکزی بر جا گذاشته شده است که به سازند نایبند موسوم است. این سازند در شمال اصفهان به بخشهای گلکان (تناوب مارن و ماسه سنگ)، بیدستان (ماسه سنگ و سنگ آهک ریفی)، حوض شیخ (تناوب مارن و ماسه سنگ)، حوض خان (سنگ آهک ریفی با میان لایههایی از مارن) و قدیر (تناوب مارن و ماسه سنگ همراه با آثار زغالی) قابل تفکیک است. در این مطالعه بخشهای بیدستان و حوض خان مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتهاند. این دو واحد به صورت شاخص و متشکل از بایوسترومی هستند که از مجموعه سنگهای ریفی مرجانی- اسفنجی است و شامل لایه کلیدی از موجودات ریف ساز (مرجان و اسفنج)، ریف زی (بازوپایان، شکم پایان، لاله دریایی و دوکفهای) و مخصوصاً Heterastridium spp. میباشد. با توجه به مطالعات صحرایی، مقاطع نازک میکروسکوپی و بررسی رخسارهها، مدل محیط رسوبی سازند نایبند در شمال اصفهان به صورت شلف باز آواری- کربناته و تحت تأثیر امواج طوفانی در نظر گرفته میشود. در این مدل تناوب ماسه سنگ و مارن نهشتههای آواری بخش گلکان در زیرقاعده امواج آب و هوایی و در محدوده اثر امواج طوفانی در شلف خارجی (outer shelf) تشکیل شدهاند. رسوبات مخلوط آواری-کربناته بخش حوض شیخ و سنگ آهکهای ریفی بخش بیـدستان و حوض خان در قسمت شلف میــانی (outer shelf - transition) نهشته شدهاند. بررسی نحوه رسوبگذاری در بخش های مختلف سازند نایبند در شمال اصفهان و مخصوصاً شناخت شرایط حاکم بر محیط رسوبگذاری سیستم مخلوط آواری- کربناته (بخشهای گلکان، بیدستان، حوض شیخ و حوض خان) در این منطقه، اهمیت این مطالعه را مشخص میکند.
محمدحسین محمودی قرائی؛ علیرضا عاشوری؛ علیرضا عاشوری؛ عباس قادری
دوره 29، شماره 3 ، پاییز 1392، صفحه 19-38
چکیده
توالیهای رسوبی پرمین پسین منطقه جلفا در شمال باختر ایران، براکیوپودهای فراوانی از راستههای Athyridida ، Orthotetida ، Productida ، Rhynchonellida و Spiriferida دارند که حفظ شدگی بسیار خوبی را نشان میدهند. این براکیوپودها فراوانترین جانوران کفزی در توالیهای رسوبی منطقه بوده و لذا اهمیت بسیاری در بررسی الگوهای همزیستی و انواع شناخته شده آن ...
بیشتر
توالیهای رسوبی پرمین پسین منطقه جلفا در شمال باختر ایران، براکیوپودهای فراوانی از راستههای Athyridida ، Orthotetida ، Productida ، Rhynchonellida و Spiriferida دارند که حفظ شدگی بسیار خوبی را نشان میدهند. این براکیوپودها فراوانترین جانوران کفزی در توالیهای رسوبی منطقه بوده و لذا اهمیت بسیاری در بررسی الگوهای همزیستی و انواع شناخته شده آن در فاصله زمانی بسیار اندکی نسبت به رویداد انقراضی پایان پرمین دارند. در میان نمونههای به دست آمده، پوسته برخی فسیلها از گونههای Permophricodothyris ovata ، Paraorthotetina glausi و Transcaucasathyris sp. توسط دیگر جانوران همزیست ، تحت تأثیر قرار گرفتهاند. بررسیهای انجام شده نشان میدهد اثر جانوران همزیست بر روی براکیوپودها غالباً در دو الگوی مسالمتآمیز خنثی یا همسفرگی ( commensalism ) و شبه انگلی ( epibiosis ) بوده است. در حالت اول، جانور همزیست مهمان به صورت قشری بر روی پوسته براکیوپود میزبان متصل شده و بدون این که به میزبان خود صدمه بزند، از زندگی روی آن سود میبرده است. اتصال براکیوپودهای lyttoniids بر روی نمونههایی از گونه Permophricodothyris ovata بهترین مثال از توالیهای پرمین پسین منطقه جلفا برای این نوع زندگی است. در دومین حالت، جانور مهمان با شیوه زندگی شبه انگلی و حفاری بر روی پوسته براکیوپود، میزبان خود را تحت تأثیر قرار میداده است. این حفاریها که عموماً ناشی از عملکرد کرمهای پلیکیت ( polychaete ) بودهاند، به تشکیل اثرفسیل Trypanites بر روی پوسته سخت برخی از براکیوپودها منجر شدهاند . در برخی از پروداکتیدها نظیر جنس Sarytchevinella و شماری از اورتوتتیدها همچون جنس Orthotetina نیز شواهدی از ترمیم و بازسازی مجدد پوسته دیده میشود که نشاندهنده سازوکار دفاعی جانور پس از آسیب محیطی و یا حمله موجودات حفار است. همچنین آثاری از شکارگری بر روی پوسته برخی اورتوتتیدها در زمان حیات جانور و نیز آثاری از لاشهخواری بر روی پوسته تعدادی دیگر از آنها دیده میشود که مربوط به حوادث تافونومیکی پس از مرگ جانور است.
علی بهرامی
دوره 29، شماره 3 ، پاییز 1392، صفحه 39-62
چکیده
برشهای قلعه کلاغو، حوض دوراه 1 و 2 در ایران مرکزی جهت تعیین محل دقیق مرز فرازنین - فامنین مورد بررسی قرار گرفتهاند. دادههای کنودونتی منجر به شناسایی 45 گونه متعلق به 8 جنس گردید که عمدتاً متعلق به ایکریودوسها و پلی گناتیدها میباشند. بررسی زیست چینهنگاری فونای کنودونتی وجود ناپیوستگی با بازه زمانی Upper rhenana to Middle triangularis ...
بیشتر
برشهای قلعه کلاغو، حوض دوراه 1 و 2 در ایران مرکزی جهت تعیین محل دقیق مرز فرازنین - فامنین مورد بررسی قرار گرفتهاند. دادههای کنودونتی منجر به شناسایی 45 گونه متعلق به 8 جنس گردید که عمدتاً متعلق به ایکریودوسها و پلی گناتیدها میباشند. بررسی زیست چینهنگاری فونای کنودونتی وجود ناپیوستگی با بازه زمانی Upper rhenana to Middle triangularis zones. گردید که با حضور افق ماسه سنگ سفید رنگ در مرز بین اشکوبهای فرازنین - فامنین و در قاعده آهکهای اوولیتی ماسهای واحد سفالوپوددار مشخص میگردد. مقایسه برش های مورد مطالعه با سایر برشهای دونین پسین ایران، حاکی از کاملتر بودن برشهای مذکور در محدوده مرز فرازنین - فامنین میباشد. همچنین مقایسه فونای کنودونتی برشهای حوضه اروپا با برشهای ایران مرکزی حاکی از استقرار برشهای حوضه اروپا در بخشهای عمیقتر حوضه پالئوتتیس نسبت به برشهای ایران مرکزی میباشد. بررسیهای ژئوشیمیایی در برشهای حوضه اروپا به نقش تکتونو - ماگماتیسم نظیر ولکانیسم، هیدروترمال و حرکات تکتونیکی در ایجاد افقهای انقراض زیستی کلواسر در حاشیه جنوبی لورازیا و حاشیه شمالی گندوانا تأکید مینماید. همچنین باید به نقش عوامل تکتونیکی که سبب ایجاد حوضه نیمه محصور پالئوتتیس و کاهش جریانات بالارونده و نتیجتاً کاهش اکسیژن آبهای عمقی و ایجاد افقهای تیره کلواسر گردیده است اشاره نمود.
وحید توکلی؛ حسین رحیم پور بناب؛ وحید توکلی؛ حسین رحیم پور بناب؛ جواد عبدالمالکی؛ اشکان اسدی اسکندر
دوره 29، شماره 3 ، پاییز 1392، صفحه 63-90
چکیده
در این مطالعه برای اولین بار قسمت بالایی عضو دالان زیرین در میدان گلشن، در قسمتهای مرکزی خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفته است. برای تعیین محیط رسوبی، دیاژنز و چینهنگاری سکانسی بخش بالایی دالان زیرین در این میدان، در ابتدا با مطالعه مغزه و برشهای آن، مشخصات ماکروسکوپی مطالعه شده است. در مرحله بعد ریز رخسارهها با استفاده ...
بیشتر
در این مطالعه برای اولین بار قسمت بالایی عضو دالان زیرین در میدان گلشن، در قسمتهای مرکزی خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفته است. برای تعیین محیط رسوبی، دیاژنز و چینهنگاری سکانسی بخش بالایی دالان زیرین در این میدان، در ابتدا با مطالعه مغزه و برشهای آن، مشخصات ماکروسکوپی مطالعه شده است. در مرحله بعد ریز رخسارهها با استفاده از مشخصات میکروسکوپی تعیین گردیده و سپس با ریز رخسارههای استاندارد مقایسه شده است. با ادغام مشخصات میکروسکوپی و ماکروسکوپی، 13 رخساره برای بخش مورد مطالعه از دالان زیرین تعیین شده است، که غالب این رخسارهها متعلق به قسمتهای کم عمق محیط رسوبی یک رمپ کم شیب میباشند. با مطالعه محیطهای دیرینه و عصر حاضر مدل رسوبی ترسیم شده است. فرایندهای دیاژنزی در توالی مذکور به مقدار قابل توجهی به جایگاه رخسارهها در محیط و سکانسها بستگی دارد. غالبترین فرایند دیاژنزی در توالی مورد بررسی دولومیتی شدن می باشد، که تقریباً بیش از 80 درصد رخسارهها را تحت تأثیر قرار داده است و شدت آن در رخسارههای مختلف، متفاوت میباشد. توالی مورد بررسی از یک سکانس مرتبه سوم تشکیل شده است، که بیشترین مطابقت را با سکانس KS6 در صفحۀ عربی دارد. روش مورد استفاده در چینهنگاری سکانسی در این مطالعه، روش سکانس پیشرونده – پسرونده است. سطح حداکثر غرقابی از روی گسترش رخسارههای رسوبی رو به دریا، که اغلب شامل گرینستونهای متعلق به گروه رخسارهای سد ماسهای (شول) میباشند، تعیین شده است. همچنین مرز سکانسی با گسترش رخسارههای انیدریت با ساخت قفس مرغی و فنسترال دولومادستون دارای ترکهای گلی، برای ردههای مختلف سکانسی مشخص شده است. سکانسهای تعیین شده در این توالی را میتوان به ردههای سه، چهار و پنج تقسیم نمود.
رضا موسوی حرمی؛ اسداله محبوبی؛ اسداله محبوبی؛ مهناز صباغ بجستانی
دوره 29، شماره 3 ، پاییز 1392، صفحه 92-106
چکیده
بر اساس مطالعات صحرایی و پتروگرافی سه لایه غنی از آنکوئید در سازند جمال که در شمال بجستان (جنوب غرب استان خراسان رضوی) رخنمون دارد، شناسایی شده است. در این مطالعه انواع آنکوئیدها، میکروفاسیس و دیاژنز لایههای غنی از آنکوئید بررسی شده است. بر اساس شواهد پتروگرافی آنکوئیدهای مورد مطالعه اغلب کروی تا بیضوی با هستههایی از ...
بیشتر
بر اساس مطالعات صحرایی و پتروگرافی سه لایه غنی از آنکوئید در سازند جمال که در شمال بجستان (جنوب غرب استان خراسان رضوی) رخنمون دارد، شناسایی شده است. در این مطالعه انواع آنکوئیدها، میکروفاسیس و دیاژنز لایههای غنی از آنکوئید بررسی شده است. بر اساس شواهد پتروگرافی آنکوئیدهای مورد مطالعه اغلب کروی تا بیضوی با هستههایی از جنس بیوکلاست و اینتراکلاست هستند لامینههای پوششی آنها از نوع میکریتی و اسپاریتی هستند که بطور هم مرکز در اطراف هستهها توسعه یافتهاند. لایههای غنی از آنکوئید سازند جمال متعلق به سه ریز رخساره مادستون- وکستون آنکوئیدی با لامیناسیون افقی، پکستون آنکوئیدی با لایهبندی افقی و گرینستون آنکوئیدی با لایهبندی مورب هستند که به ترتیب در سه محیط سابتایدال کم انرژی، لاگون و سدی نهشته شدهاند. فرآیندهای دیاژنزی که آنکوئیدهای سازند جمال را تحت تأثیر قرار دادهاند عبارتند از فشردگی، نئومورفیسم، دولومیتی شدن و شکستگی و پر شدگی رگهها که در سه محیط دیاژنتیکی ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز رخ دادهاند. در تشکیل آنکوئیدهای سازند جمال رشد میکروبی تأثیر داشته است بطوری که اشکال مشبک و نامنظم در اطراف هسته آنکوئیدها توسط میکروسکوپ الکترونی مشاهده میشود که نشان دهنده نقش فعالیتهای میکروبی در تشکیل این آنکوئیدها است. در زمان پرمین ایران مرکزی در نزدیکی خط استوا قرار داشته به طوری که در چنین شرایط آب و هوایی حارهای و پایین بودن سطح آب دریاها در مقیاس جهانی شرایط برای تشکیل آنکوئیدها مهیا بوده است. زیرا در این شرایط نرخ رسوبگذاری کربناتها پایین بوده است و فعالیتهای میکروبیالی باعث تشکیل آنکوئیدها در این زمان شده است.
غلامرضا میراب شبستری؛ سیده حلیمه هاشمی عزیزی؛ سیده حلیمه هاشمی عزیزی؛ احمدرضا خزاغی
دوره 29، شماره 3 ، پاییز 1392، صفحه 107-122
چکیده
بررسی رخسارههای توالی کربناته کم عمق پالئوسن - ائوسن در ناودیس چینگدر (غرب بیرجند، زون شرق ایران) و تلفیق آن با اطلاعات زیستی برای بازسازی مدل محیط رسوبی دیرینه مورد استفاده قرار گرفته است. توالی مورد مطالعه در ناودیس چینگدر شامل لایههایی از جنس سنگ آهک، سنگ آهک رسدار و شیل میباشد که سنگهای آهکی حاوی فرامینیفرهای کفزی ...
بیشتر
بررسی رخسارههای توالی کربناته کم عمق پالئوسن - ائوسن در ناودیس چینگدر (غرب بیرجند، زون شرق ایران) و تلفیق آن با اطلاعات زیستی برای بازسازی مدل محیط رسوبی دیرینه مورد استفاده قرار گرفته است. توالی مورد مطالعه در ناودیس چینگدر شامل لایههایی از جنس سنگ آهک، سنگ آهک رسدار و شیل میباشد که سنگهای آهکی حاوی فرامینیفرهای کفزی بزرگ جثه (مانند نومولیتس و آلوئولینا) همراه با سایر اجزای اسکلتی و غیراسکلتی است. نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نشان داده که رسوبات تشکیل دهنده این توالی از 9 ریز رخساره کربناته تشکیل شده است: وکستون رسی فسیلدار (F1) ؛ پکستون اورتوفراگمینیددار (F2) ؛ وکستون آسیلینا و نومولیتدار (F3) ؛ پکستون/گرینستون اینتراکلست و نومولیتیددار (F4) ؛ پکستون/گرینستون روتالید و اینتراکلستدار (F5) ؛ گرینستون سوریتیددار (F6) ؛ پکستون آلوئولینید و نومولیتدار (F7) ؛ وکستون/پکستون آلوئولینیددار (F8) ؛ وکستون نومولیتدار (F9) . این ریز رخسارهها در سه کمربند رخسارهای لاگون، پشته و دریای باز کم عمق قرار میگیرند. با توجه به ویژگیهای رخسارههای فوق و نیز درصد فراوانی آلوکمهای آنها، محیط رسوبگذاری این توالی به شکل یک دریای کم عمق با شیب آرام پیشنهاد میشود. در این مدل، رخسارههای F1 ، F2 و F3 مربوط به رمپ میانی [1] و رخسارههای F4 ، F5 ، F6 ، F7 ، F8 و F9 مربوط به رمپ داخلی [2] میباشند. بررسی فرآیندهای دیاژنتیکی موثر بر توالی مورد مطالعه نشانگر تأثیر گسترده فرآیندهای گوناگون از جمله: میکرایتی شدن، سیمانی شدن، فشردگی (مکانیکی و شیمیایی)، انحلال و پر شدگی حفرات و شکستگیها میباشد. بررسی تاریخچه دیاژنز حاکی از استقرار این نهشتهها در محیطهای دیاژنتیکی دریایی، دفنی کم عمق، دفنی با عمق متوسط و جوی است.